الموضوع: از مهدی منتظر به رئیس جمهور یمن علی عبدالله صالح و تمام رهبران عرب و علمای مسلمین....

صفحة 1 من 2 12 الأخيرةالأخيرة
النتائج 1 إلى 10 من 12
  1. افتراضي از مهدی منتظر به رئیس جمهور یمن علی عبدالله صالح و تمام رهبران عرب و علمای مسلمین....

    - 1 -
    امام ناصر محمد اليماني
    10 - ربیع الثانی - 1432 ه‍ـ
    15 - 03 -2011 مـ
    ۲۴ - اسفند - ۱۳۸۹ ه‍. ش.
    02:38 صبح
    ـــــــــــــــــــــ


    از مهدی منتظر به رئیس جمهور یمن علی عبدالله صالح و تمام رهبران عرب و علمای مسلمین....

    بسم الله الرحمن الرحيم.. والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في الأولين وفي الآخرين إلى يوم الدين..
    از مهدی منتظر به جناب علی عبدالله صالح، رئیس‌ جمهور یمن، و تمام رهبران عرب و مسلمین و همین طور به شیخ گرامی عبدالمجید الزندانی و تمام علمای مسلمین، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين وجميع المُسلمين اما بعد..
    به راستی که من مهدی منتظرم که خداوند در تقدیر معین شده در کتاب مسطور خود مرا برانگیخته است و شما اکنون در دوران "گفتگو قبل از ظهور" هستید. من در زمان مقدر شده از جانب خداوند و در آستانه عبور آنچه که شما سیاره دهم می‌نامید به‌سوی شما آمده‌ام تا به بشریت هشدار بدهم که آن‌ها وارد دوران علائم بزرگ ساعت [قیامت] شده‌اند. پس از خداوند یکتا و قهار بترسید و پیش از آنکه شب از روز پیشی گیرد، از ذکر خداوند، قرآن عظیم، پیروی نمایید. من از شما دعوت می‌کنم که قبل از رخ دادن ظهور، بر سر میز گفتگوی جهانی در پایگاه (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية) به گفتگو بپردازیم.
    شما حق دارید که در حال حاضر
    دو احتمال در مورد من بدهید؛ یا من امام مهدی منتظر حق هستم که از جانب خداوند آمده‌ام و یا ممکن است مثل سایر مدعیان مهدویت باشم که در معرض مَسّ شیطانی قرار گرفته وهر از چند گاهی ظاهر شده و به دروغ ادعای مهدویت می‌کنند، و این از مکر شیاطین است تا کسانی که دچار مس شیطانی شده‌اند، تصور کنند مهدی منتظر هستند و این حکمت خبیثانه‌ای دارد تا در زمانی که مهدی منتظر در زمان مقدر شده در کتاب مسطور از جانب خداوند برانگیخته می‌شود، مردم از او رو برگردانند با این تصور که او نیز از کسانی است که دچار مس شیطانی شده و به دروغ ادعای مهدویت می‌کند. ای خردمندان! ممکن است من مهدی منتظر حق باشم که از جانب پروردگارتان آمده‌است و یا از کسانی باشم که با وسوسه شیاطین، ادعای مهدویت می‌کنند، شایسته نیست قبل از اینکه دلایل علمی و منطقی مرا بشنوید، با تصور اینکه من از کسانی هستم که ادعای مهدویت می‌کنند، درموردم قضاوت نمایید و به همین ترتیب شایسته نیست قبل از آنکه با دلایل قاطع و روشن علمی برایتان حجت بیاورم، باور کنید که من مهدی منتظر حق پروردگارتان هستم؛ برای هر ادعایی دلیلی لازم است و ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند.
    ممکن است شیخ گرامی، عبدالمجید الزندانی، بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: ای کسی که ادعا می‌کنی مهدی منتظر هستی! ما علمای مسلمین بهتر از عامه مسلمانان می‌دانیم که آیا تو مهدی منتظر هستی یا یک دروغگوی بی شرم؛ به‌خاطر آنکه مسلمانان منتظر این نیستند که خداوند مهدی منتظر را به عنوان یک رسول یا نبی جدید برانگیزد؛ بلکه او از صالحان است، چون محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم خاتم الأنبیا و آخرین رسول خداست. گواهِ آن نیز فرموده خداوند تعالی است که:
    {مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً} صدق الله العظيم [الأحزاب:۴۰]
    و بر اساس این فتوای محکم در کتاب خداوند، قرآن عظیم، که عالم و جاهل آن را می‌فهمد، خاتم انبیا و رسولان "محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم" است و با وجود اختلاف علمای مسلمین بر سر برخی عقاید دینی، همگی متفقند که خداوند امام مهدی منتظر را برای یاری محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم (ناصراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم) برمی‌انگیزد.
    در پاسخ به شیخ عبدالمجید الزندانی می‌گوییم: ای شیخ گرامی! آیا ممکن است فتوا بدهی منظورت از اینکه می‌گویی علمای مسلمین درباره اعتقاد به اینکه امام مهدی منتظر برای یاری به محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم برانگیخته می‌شود (الإمام المهدي المنتظر ناصراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم) چیست؟
    شیخ عبدالمجید در پاسخ ما می‌گوید: مگر خداوند در آیات محکم کتابش برایمان فتوا نداده‌است که خاتم انبیا و رسولان خداوند، محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم است و بر این اساس است که می‌بینید تمام علمای مسلمین معتقدند که امام مهدی منتظر برای یاری به محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم (الإمام المهدي المنتظر ناصراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم) برانگیخته می‌شود و خداوند او را نه به عنوان یک نبی جدید بلکه برای یاری محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم برمی‌انگیزد؟ قاعدتاً او باید ما را به‌سوی همان چیزی که بر خاتم انبیا و رسولان، محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم، نازل شده‌است دعوت نماید و شایسته است ویژگی دعوت مهدوی چنین باشد لذا اگر خداوند او را در میان ما قرار دهد، ما خواهیم دانست که او مهدی منتظر حق پروردگارعالمیان است، چون اگر او واقعاً مهدی منتظر باشد قاعدتاً خداوند دانش او از کتاب خود، قرآن عظیم را بر ما فزونی خواهد داد تا بتواند در موارد اختلاف دینی بین علمای مسلمین داوری و حکمیت نماید و سپس ما را با حکم حقی قانع کند که از آیات محکم قرآن عظیم و احادیث حق سنت نبوی استنباط می‌کند. پس ما نصیحت آن کسی که خود را مهدی منتظر می‌داند می‌پذیریم و حکم نمی‌کنیم که از کسانی هستی که با مس شیطانی سرگردان شده و ادعای مهدویت می‌کنند بلکه منتظر شنیدن سخنت شده و توانایی علمی و منطقت را ارزیابی می‌کنیم که آیا با عقل و منطق همخوانی دارد یا خیر چون اگر تو عقل خود را از دست داده باشی، ما عقل خود را از دست نداده‌ایم. پس تو که ادعا می‌کنی مهدی منتظر هستی، قبل از هر چیز شایسته است که درباره خودت و نام پدرت و ویژگی برانگیخته شدنت برایمان سخن بگویی.
    پس در پاسخ شیخ عبدالمجید الزندانی می‌گویم: به خداوند بزرگ، خدایی که استخوان‌های پوسیده و پراکنده را زنده می‌کند و به پروردگار آسمان‌ها و زمین وآنچه که بین آنهاست و پروردگار عرش عظیم قسم، من امام مهدی منتظر ناصر محمد صلی الله علیه و آله الأطهار و سلم هستم و خداوند اسم من، "
    ناصر محمد" را صفت من قرار داده‌است و اسم "محمد" در نام پدرم با نام من همراهی می‌کند تا اسم من از کارم خبر داده ونشانه امرم باشد، چراکه خداوند مرا به عنوان نبی جدیدی که کتاب جدیدی بیاورد قرار نداده‌است؛ بلکه امام مهدی منتظر یاور(ناصر) محمد صلی علیه و آله و سلم است و من شما و تمام مردم را به پیروی از آنچه که بر محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم نازل شده‌است دعوت می‌کنم. خداوند مرا به عنوان آغازکننده‌ یک دین جدید نفرستاده است بلکه من پیرو و تابع محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم بوده و شما را به پیروی از کتاب خداوند، قرآن عظیم، و سنت نبوی حقی که مخالفتی با آیات محکم قرآن عظیمی که محفوظ از تحریف است نداشته باشد فرا می‌خوانم و به اندازه مویی از کتاب خداوند و سنت حق رسولش دور نمی‌شوم. خداوند مرا با کتاب جدیدی برنیانگیخته است؛ بلکه آمده‌ام تا شما و تمام مسلمانان را به مسیر اولیه نبوت، کتاب خداوند و سنت حق رسولش بازگردانم.
    ای شیخ گرامی عبدالمجید! به من گوش کن تا درباره نتیجه گفتگو بین من و شما برایت حکم بدهم و این حکم را با قسم، تزکیه (خالص) می‌کنم: به پروردگار عالمیان سوگند که امام مهدی ناصر محمد با برهان‌های قاطع علمی که از جانب رب العالمین به او عطا شده بر شما و تمام علمای مسلمین و مسیحی و یهودی غلبه خواهد کرد و شما قادر نیستید حتی در یک مورد از مسائل دینی بر امام مهدی منتظر سیطره پیدا کنید و خدا را به شهادت می‌گیرم که اگر من در ٪۹۹ مسائل بر شما غلبه کنم و شما در ٪۱ بر من غالب شوید، من امام مهدی منتظر ناصر محمد نیستم مگر آنکه در ٪۱۰۰ موارد غالب شوم و تنها شرطی که برایتان دارم این است که بپذیرید که پروردگار من وپروردگار شما در موارد اختلاف بینتان حکم نماید و گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است که:
    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}
    [الشورى:۱۰]
    وگواهی دیگر از فرموده خداوند تعالی:
    {أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
    تنها وظیفه امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است که در موارد اختلاف، حکم را برایتان از آیات محکم و بنیادی کتاب بیاورد که برای عالم و جاهل روشن است و ظاهر و باطن آن‌ها را هم علمای مسلمین و هم مردم عادی درک می کنند و تنها کسانی از آن منحرف می‌شوند که قلبشان از حق مبین آمده در کتاب خداوند قرآن عظیم تنگ شود. گواه آن فرموده خداوند تعالی است که:
    {وَلَقَدْ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ آياتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَآ إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:۹۹]
    و آن‌ها کسانی هستند که قلب‌هایشان از حقایق روشنی که در آیات محکم کتاب پروردگار قرآن عظیم آمده، منحرف و ناخشنود است و آن‌ها را پشت سر می‌اندازند، گویا که اصلاً آن‌ها را نشنیده‌اند. آنان این حقایق روشن را رها کرده و به دنبال آیات متشابهی می‌روند که هنوز لازم است تأویل شوند، چراکه باطن آن آیات، آنچه نیست که در ظاهر دیده می‌شود. به‌راستی که این تشابه در اختلاف در بیان و معنای کلمات است و تنها جزئی از آیات - حدود
    ٪۱۰ - را شامل می شود و ٪۹۰ آیات کتاب از محکمات بوده و آیات اساسی و مادر کتاب‌ هستند و تنها قلب منحرفان ازحق از آن منحرف می‌شود. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    {هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُوْلُوا الأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷]
    و اگر از آن‌ها (آیات متشابه) با امام مهدی منتظر ناصر محمد مجادله کنید، از تأویل آن‌ها آگاهم و خداوند با وحی تفهیمی و نه وسوسه شیطانی، مرا از آن‌ها باخبر نموده‌است و بیان و توضیح آن‌ها را با تسلط کامل از همین قرآن برایتان می‌آورم تا بدانید که پروردگارم آن‌ها را با وحی تفهیمی به قلب من الهام نموده و این بیانات وسوسه شیطان رانده شده نیستند.
    ممکن است شیخ گران‌قدر، عبدالمجید الزندانی، بخواهد سخنان مرا قطع کرده و بگوید: ناصر محمد یمانی! چطور می‌گویی که با رسیدن وحی جدید ادعای نبوت نداری؛ تو که تصور می‌کنی خداوند با وحی تفهیمی به قلبت به تو وحی می‌کند؟ ای کسی که خود را مهدی منتظر می دانی، این اولین حجت در مقابل توست؛ مگر اینکه طبق وعده‌ای که به ما دادی با حجتی که از محکمات کتاب می‌آوری بر ما غلبه کنی.
    پس امام مهدی منتظر ناصر محمد در پاسخ او چنین می‌گوید: ای علمای گرامی یمن! من نه نبی خداهستم و نه رسول او. در کتاب خداوند سه راه برای وحی بیان شده است، طبق فتوایی که خداوند که در آیات محکم کتابش قرآن عظیم به شما داده است:
    {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [الشورى:۵۱]
    ۱- و اما روش اول، وحی تفهیمی است که از جانب خداوند به قلب الهام می شود.
    ۲- روش دوم وحی کلامی (تکلیمی) از پسِ حجاب است.
    ۳- و روش سوم، با فرستادن جبريل عليه الصلاة والسلام است و او به اذن خداوند آنچه را که پروردگار می‌خواهد به انبیا وحی می‌کند.
    شیخ عبدالمجید الزندانی در جواب ما می‌گوید: اگر صادق بوده و راست می‌گویی، آیا ممکن است این آیه را به تفصیل برایمان توضیح دهی تا بیشتر بدانیم؟
    پاسخ حق ما به او این است: خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلّاً آتَيْنَا حُكْماً وَعِلْماً} صدق الله العظيم [الأنبياء:۷۹]
    در اینجا می‌بینید که خداوند حکم را به سلیمان الهام می‌نماید تا به حق میان دو طرف متخاصم حکم نماید و این برهان اول برای وحی تفهیمی از جانب خداوند به قلب بنده اوست. برهان دیگری که می‌آوریم این فرموده خداوند تعالی است که:
    {فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ} صدق الله العظيم [البقرة:۳۷]
    و این کلمات چه بوده‌است؟ همانا کلماتی است که آدم از پروردگارش دریافت کرد تا خود و همسرش بعد از ظلمی که در حق خود کرده بودند بگویند تا به‌سوی آنان بازگردد (توبه‌شان پذیرفته شود):
    {قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۲۳]
    حال سومین برهان برای وحی تفهیمی را می آوریم که از جانب پروردگار به قلب یوسف علیه الصلاة و السلام فرستاده شد درحالی‌که ایشان هنوز کوچک بود و این قبل از آن است که به عنوان رسول برانگیخته شود. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:۱۵]
    خداوند با وحی تفهیمی به قلب یوسف علیه الصلاة و السلام الهام نمود که او را رها نکرده است و این مکر آن‌ها (برادران یوسف) عامل تحقق یافتن رویای او خواهد شد و او از کاری که آن‌ها با او کردند و از انداخته شدن خود به چاه توسط ایشان با آن‌ها سخن خواهد گفت درحالی‌که در آن هنگام یوسف در موقعیت والا و آن‌ها ذلیل هستند و از او درخواست صدقه می‌کنند و نمی‌فهمند کسی که از او صدقه می‌خواهند برادرشان یوسف است و آن‌ها برادر خود را که در آن موقعیت بالاست نمی‌شناسند تا اینکه او به ایشان یادآوری می‌کند که با او در ته چاه چه کردند.
    خداوند تعالی می‌فرماید:

    {فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ‌ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ‌ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ‌ الْمُحْسِنِينَ ﴿٩٠﴾ قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَ‌كَ اللَّـهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿٩١﴾ قَالَ لَا تَثْرِ‌يبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ‌ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْ‌حَمُ الرَّ‌احِمِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
    و این بیان حق برای فرموده خداوند تعالی است:
    {وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:۱۵]
    پس درمی‌یابید که آن کسی که آن‌ها از او درخواست پیمانه‌های بیشتر و دادن صدقه می‌کنند در حقیقت برادرشان یوسف است که به موقعیت بالا و فرمانروایی دست یافته است ولی آن‌ها او را نمی‌شناسند، مگر زمانی که از رفتارشان با او در ته چاه سخن می‌گوید. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ‌ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ‌ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ‌ الْمُحْسِنِينَ ﴿٩٠﴾ قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَ‌كَ اللَّـهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿٩١﴾ قَالَ لَا تَثْرِ‌يبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ‌ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْ‌حَمُ الرَّ‌احِمِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
    حال دانستید که خداوند در این فرموده خود، درحالی‌که یوسف علیه الصلاة و السلام هنوز پسر کوچکی بود با وحی تفهیمی به او وحی نمود:
    {فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:۱۵]
    و تا زمانی که یوسف از کرده ایشان سخن نگفته بود، او را نشناختند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ} صدق الله العظيم [يوسف:۸۹]

    سپس برادر خود، یوسف را شناختند و پیش از آنکه او از کرده‌ی آنان در چاه سخن بگوید نمی‌دانستند که برادرشان یوسف در برابرشان است تا اینکه از رفتارشان با او درچاه سخن به میان آورد و گفت:
    {قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ} صدق الله العظيم [يوسف]
    به‌راستی که پروردگارش در قعر چاه با وحی تفهیمی به او از روزی خبر داد که برادرانش را خواهد دید؛ نه جبریل علیه الصلاة و السلام در چاه به سراغش آمد و نه از ورای حجاب با او سخن گفته شد.
    در مورد امام مهدی منتظر ناصر محمد نیز چنین است؛ انسانی که خداوند بیان حق قرآن را با وحی تفهیمی به او یاد داد و این وسوسه شیطان رانده شده نیست. از آنجا که خداوند بیانی مقتدرانه و حق از قرآن را به من وحی نموده است، من نیز آیات قرآن را مقتدرانه و به حق برای عالِم و جاهلتان بیان می‌نمایم، باشد که متذکر شوید.
    شیخ گران‌قدر عبدالمجید الزندانی! من شما و تمام علمای یمن را به صورت خاص و علمای مسلمین را به صورت عام دعوت می‌کنم تا بر سر میز گفتگوی جهانی با مهدی منتظر در "پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی" با رنگ آبی - چون ما پایگاه‌های متعددی داریم - حاضر شوید. حقوق شما در نزد ما محفوظ و مصون است و با احترام و اکرام از شما میهمانان محترم پذیرایی می‌کنیم؛ نه مانع ورود شما به پایگاه می‌شویم و نه سخنانی را که بنویسید تغییر می‌دهیم. پناه بر خدا که از جاهلان باشیم.
    و اگر برایتان روشن شد امام ناصر محمد واقعاً امام مهدی منتظر است، حقی را که از جانب پروردگارتان آمده‌است خواهید دانست. و اگر تنها در یک مسئله بر ناصر محمد یمانی غلبه کردید، بر ناصر محمد یمانی است که از باور مهدی منتظر بودن خود بازگردد و تمام انصار او در نقاط مختلف جهان نیز در صورت مغلوب شدن او در برابرعلمای مسلمین ولو در یک مسئله باید از پیروی از ناصر محمد یمانی دست بردارند. پس ای مسلمانان شاهد باشید، شاهد بر خودتان و علمای مسلمین و مهدی منتظر حق، چراکه ناصر محمد یمانی برخی از عقاید دینی شما را در هم خواهد کوبید، چراکه هیچ نشانی از دین خداوند در آن‌ها نیست؛ بلکه از جانب غیر خدا، یعنی شیطان رانده شده به شما رسیده است؛ عقایدی که ازجانب اولیای شیطان بر زبان آورده شده‌است، همانان که تظاهر می‌کردند ایمان دارند اما کفر و مکر خود را پنهان می‌داشتند تا مانع پیروی از ذکرمحفوظ از تحریف و دروغ شوند. آن‌ها می‌خواستند شما را از آیات محکم خداوند که در قرآن عظیم آمده‌است به بیراهه بکشند اما این کار را از راه احادیث سنت نبوی انجام دادند، چون این احادیث از تحریف و دست‌کاری مصون نیستند. برای همین به محضر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم آمده و تظاهر می‌کردند که ایمان آورده‌اند ولی کفر و مکر خود را پنهان می‌کردند، ایمانشان فقط برای استتارشان بود تا به عنوان راویان حدیث سنت نبوی شناخته شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُ اللَّـهِ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون]
    سپس خداوند به شما خبر داد که چگونه شما را از راه خداوند به بیراهه می‌کشند. آن‌ها با شمشیر به مقابله شما نیامدند، بلکه از راهی وارد شدند که از ضربات شمشیر خطرناک‌تر است؛ آن‌ها راوی سنت نبوی شدند تا شما را از پیروی از آیات محکم قرآن که از جانب پروردگارتان نازل شده بود دور سازند. لذا در مجالس حدیث حاضر می‌شدند تا از راویان شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
    به‌خاطر آنکه قرآن و احادیث بیانِ آن همگی از نزد خدا هستند و گواه آن نزد فرموده خداوند تعالی است که:
    {فَإِذَا قَرَ‌أْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]
    برای همین خداوند شما را آگاه می‌فرماید که اگر احادیث بیان که در سنت نبوی آمده‌اند از جانب کسی غیر از خدا، یعنی از جانب شیطان بیایند، در آن صورت بین آن احادیث و آیات محکم قرآن اختلاف زیادی پیدا می‌کنید؛ چون حق و باطل یکدیگر را نقض کرده و در یک‌جا جمع نمی‌شوند.
    لذا ای مردم! خداوند آیات محکم قرآن را به عنوان مرجع احادیث سنت نبوی برگزیده است و راه کشف احادیثی که به دروغ به نبی نسبت داده شده‌اند را نیز به شما آموخته است. احادیث دروغ با آیات محکم قرآن تفاوت زیادی دارند. برای همین از شما دعوت می‌کنم تا در موارد اختلافات دینی‌تان به حکم خداوند واحد قهار رو کنید و بر مهدی منتظر چیزی جز این نیست که حکم حق خداوند را از آیات محکم قرآنی که از تحریف محفوظ است برایتان استنباط کند تا اگر از حق آمده از جانب پروردگارتان پیروی نکنید، در روز قیامت حجت خداوند بر شما باشد و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]
    پس ای علمای مسلمین به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند، قرآن عظیم، پاسخ دهید و بدانید که محمد رسول الله صلی عله و آله و سلم در رویای حقی به من فرمودند:
    [كان مني حرثك وعلياً بذرك، أهدى الرايات رايتك وأعظم الغايات غايتك وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبته]
    [تو از جانب مادر (حرث) از من و از جانب پدر (بذر) از علی هستی؛ پرچم تو هدایتگرترین پرچم است و بزرگترین هدف، هدف توست و کسی نیست که با قرآن با تو به گفتگو بنشیند مگر اینکه از تو شکست بخورد]

    و در رویایی دیگر:
    [وإنك أنت المهدي المنتظر وما جادلك عالمٌ من القرآن إلا غلبته]
    [و به‌راستی که تو مهدی منتظری و عالِمی نیست که از قرآن با تو بحث کند و بر او غلبه نکنی]
    پایان رویای حق
    ولی خدا را به شهادت می‌گیرم که او به شما فرمان نداده‌است که به احکام شرعی بر اساس رویایی که در خواب دیده می‌شود عمل کنید، چراکه رویا به صاحب آن اختصاص دارد. اما اگر خداوند در عالم واقعیت آن رویا را محقق سازد، آنگاه این رویا برای شما حجت خواهد بود و خواهید دید که هیچ عالم قرآنی نیست مگر اینکه ناصر محمد یمانی مقتدرانه برای او از آیات محکم قرآن حجت علمی بیاورد.
    ای مردم یمن! خدا را شاهد می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که یمنی که مورد تمسخر متکبران است، "مرکزخلافت جهانی اسلام"خواهد شد و شایسته نیست علی عبدالله صالح، رهبری خلافت جهانی اسلام را به دست کسی جز امام مهدی منتظر بسپارد. او قانع شده و داوطلبانه این کار را می‌کند و این امر به وسیله قیام مسلحانه رخ نمی دهد. او بالاخره خواهد دانست که قدرت را به کسی تسلیم می‌کند که مهدی منتظر است. شما شاهدان این امر باشید.
    به خدایی که جز او خدایی نیست، این رهبری به الحوثی‌ها یا سایر معارضین نخواهد رسید و سزاوار نیست رئیس علی عبدالله صالح ازقدرت کنار برود، مگر آنکه پیش از آن رهبری خلافت جهانی اسلام را به مهدی منتظر بسپارد. فقط نکته این است که او هنوز به‌خاطر مکر اولیای دروغگوی شیطان، از مهدی منتظر ناصر محمد یمانی می‌گریزد؛ چون آن‌ها او را از خاندانی که مهدی منتظر ناصر محمد یمانی از آن‌هاست بر حذر می‌دارند. به او نمی‌گویند از این خاندان بر حذر باش چون مهدی منتظر از بین آن‌ها خروج خواهد کرد؛ بلکه می‌گویند: "جناب رئیس از فلان خاندان برحذر باش و به آن‌ها نزدیک نشو و اجازه نزدیک شدن آن‌ها را نیز نده که اگر از آنان بر حذر نباشی مقام خود را از دست داده و فرمانروایی و ملک خود را به آن‌ها خواهی داد".
    مهدی منتظر در پاسخ به آن‌ها می‌گوید: خداوند شما دروغگویان وحقه‌بازها را که اولیای شیاطین هستید بکشد. شما تنها درمورد صالحان هشدار می‌دهید. آیا شما به فرعون درباره موسی که مردی صالح بود هشدار ندادید و او را از موسی بر حذر نداشتید؟ اما نمی‌بینید که در مورد کافران هشداری بدهند، چون از دوستان و یاران آن‌ها هستند. به خداوند که تصدیق مهدی منتظر چیزی جز افزودن بر بزرگی و شرف علی عبدالله صالح نیست. پس از شکرگزاران باشد که خداوند حیات او را در دورانی قرار داده‌است که مهدی منتظر برانگیخته می‌شود تا با قرآن مجید به راه خداوند عزیز و حمید هدایت شود و بداند که دروغگویانی که از دوستان و اولیای شیاطین هستند تنها در مورد صالحان هشدار می‌دهند. مگر آن‌ها فرعون را از موسی که مرد صالحی بود بر حذر نداشتند؟! آن‌ها درباره کافران هشدار نمی‌دهند و امیدواریم پاسخ جناب رئیس این باشد که: راست می‌گویی، چون آن‌ها دوستانشان هستند. و امیدوارم خداوند علی العظیم به علی عبدالله صالح بصیرت بدهد تا از ماهیت واقعی شما دروغگویان آگاه گردد. چقدر شما باعث شدید در حق ما ظلم شود و ما را از حقوق حقه خود محروم کردید واگر قبل از ظهور و تمکین توبه نکنید، ما حکم خداوند درباره شما را می‌دانیم. در کتاب خداوند، شما در شمار سرسخت‌ترین دشمنان خداوند رحمان و اولیای او هستید؛ شما از اولیای شیاطینی هستید که در ملاء اعلی استراق سمع می‌کنند و خداوند درباره شما در آیات محکمش فتوا داده و فرموده است:
    {هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُ‌هُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]
    چراکه کسی در آسمان‌ها و زمین جز خداوند یکتا و بی‌شریک نیست که از غیب آگاه باشد. گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است:
    {قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ} صدق الله العظيم [النمل:۶۵]
    سؤالی که مطرح می‌شود این است که این حیله‌گران دروغگو چگونه دزدانه از غیب آگاه می‌شوند؟! و جواب را در فرموده خداوند تعالی و در آیات محکم او می‌یابید که:
    {إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِ‌دٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورً‌ا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات]
    سپس شیاطین به سراغ اولیای خود آمده و مطالبی را که به سرقت برده‌اند در اختیار آنان قرار می‌دهند و اکثراً هم دروغ می‌گویند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:

    {هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُ‌هُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]
    به این ترتیب الآن مقصود از حدیث حقی که ازمحمد رسول الله صلی علیه و آله و وسلم نقل شده‌است برایتان روشن شد: [كذب المنجمون ولو صدقوا] یعنی آن‌ها حتی اگر موضوعی که می‌گویند راست از آب درآید اما دروغ می‌گویند که از روی رصد حرکات ستارگان از این امور آگاه شده‌اند؛ بلکه اطلاعاتشان را از شیاطینی به دست می‌آورند که {يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى} در ملاء اعلی حرف فرشتگان را استراق سمع کرده‌اند؛ چون فرشتگان خداوند رحمان درباره خبرهایی که خداوند درباره امور غیبی و حوادث آینده زمین به آن‌ها داده‌است با یکدیگر صحبت می‌کنند و شیاطین به صورت پنهانی به حرف‌های آن‌ها گوش می‌دهند، همانند جنیان که قبل از مبارزه طلبی قرآن به راحتی بالا رفته و از اخبار آن عالم باخبر می‌شدند ولی بعد از به چالش کشیده‌شدنشان درآیات قرآن عظیم، این امر متوقف شد. برای همین می‌گویند:
    {وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَشُهُباً (۸) وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَاباً رَّصَداً (۹) وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً (۱۰) وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَداً (۱۱) وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَباً (۱۲) وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْساً وَلَا رَهَقاً (۱۳)} صدق الله العظيم [الجن]
    لینک پایگاه (الإمام المهدي ناصر محمد اليماني) منتظر حضور شما برای گفتگوست تا کشور را از "فتنه جنگ داخلی" که مصیبت بسیار بزرگی برای مردم یمن خواهد بود نجات دهیم؛ پس مردم و حکومت یمن! از خونریزی و اغتشاش بپرهیزید و بشتابید برای گفتگو؛ مهدی منتظر حضور یافته وشش سال است که از شما دعوت می‌کند تا با او به گفتگو بپردازید و ما اکنون در آغاز هفتمین سال هستیم و به جز تعداد اندکی، نه علمای یمن و نه سایر علمای مسلمین به این درخواست پاسخ نداده‌اید. ما از جناب رئیس جمهور علی عبدالله صالح نیز برای حضور در میز گفتگو دعوت می‌کنیم تا برایش روشن شود که آیا واقعاً خداوند دانش و علمی فراتر از علمای امت به امام ناصر محمد یمانی عطا نموده است یا خیر و برایش روشن گردد آیا واقعاً همین طور است که امام ناصر محمد با علمی روشنگر و مقتدرانه از قرآن در جدال با هر عالمی پیروز می‌گردد یا خیر؟ اگر روبرگردانید، از دعوت مهدی منتظر حق پروردگارتان برای پذیرش حکمیت ذکر، قرآن عظیم، روبرگردانده‌اید و قسم به خداوند واحد قهار که جن را از زبانه آتش و انسان را از گل سفال‌گونه آفریده است، خداوند خلیفه خود مهدی منتظر را در یک شب بر شما و تمام جهانیان مسلط خواهد کرد درحالی‌که همگی خوار و زبون شده اید؛ شبی که در آن عبور سیاره‌ای که شما آن را سیاره دهم می‌نامید باعث پیشی افتادن شب از روز می‌گردد (طلوع خورشید از مغرب به علت عکس شدن جهت چرخش زمین )؛ همان "سیاره سقر" که در دوران‌های متعدد به سراغ بشر می‌آید (اللواحة للبشر) و سنگ‌های آتشین خود را بر زمین می‌باراند؛ پس فرموده خداوند واحد قهار را در آیات محکم ذکر به یاد داشته باشید که می‌فرماید:
    {خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِ‌يكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿٣٧﴾ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ‌ وَلَا عَن ظُهُورِ‌هِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُ‌ونَ ﴿٣٩﴾ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَ‌دَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]
    این سیاره سقر و بازآینده به‌سوی بشر (اللواحة للبشر) است و نزدیکترین عبور آن علامتی از علائم بزرگ ساعت [قیامت] است. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

    {وَمَا هِيَ إِلا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ (۳۱) كَلا وَالْقَمَرِ (۳۲) وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ (۳۳) وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ (۳۴) إِنَّهَا لإٍحْدَى الْكُبَرِ (۳۵) نَذِيراً لِلْبَشَرِ (۳۶) لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ(۳۷)} صدق الله العظيم [المدثر]
    مترقب (در انتظار) عبور آن باشید که از جانب قطب‌ها در یکی از شب‌های کامل شدن بدر خواهد آمد. با عبورِ آن، شب از روز جلو می افتد؛ در آن زمان شما کسانی که از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند، ذکر، سر باز می‌زنید به‌جز خداوند ولی و یاوری نخواهید داشت وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
    ای دوستان و محبان خداوند، بیان حق کتاب خداوند، ذکر، را با تمام امکانات و وسایل منتشر کنید تا در اختار خردمندان - اولی الألباب - قرار گیرد و این وظیفه شماست. خداوند شما را از امر من آگاه کرده و شما نیز مرا باور کرده و از من پیروی می‌کنید. از کسانی که عضویت شما را مسدود می‌کنند، شما را مورد تکذب قرار می‌دهند، ناامید نشوید و همان جوابی را بدهید که در آن خداوند تعالی فرموده پیروان یکی از انبیا در مقابل گروهی :از خودشان دادند
    {وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (۱۶۴) فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ (۱۶۵)} صدق الله العظيم [الأعراف]
    آیا می‌دانید بیان حق این گفته‌شان چیست؟
    { قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم
    یعنی در مقابل خداوند عذری داشته باشیم تا به‌خاطر عدم تبلیغ آنچه که خداوند بر شما فرستاده و آن را باور کرده و پیرو آن شده‌اید مورد محاسبه قرار نگیریم، و همچنین شاید آن‌ها تقوا کرده و از حق آمده از جانب پروردگارشان پیروی نمایند.
    عزیزان من، شکرگزار خداوند باشید و در دوران "گفتگو قبل از ظهور" تمام بیانات حق کتاب را تبلیغ نمایید که همه آن‌ها نور بر سر نور هستند و شفای قلب‌ها در آن‌ها نهفته است. کوتاهی نکرده و محزون نشوید؛ با مردم به نیکی سخن گفته و به ایشان بشارت دهید و باعث تنفر و فرارشان نشوید و دعوت خود را با خلقی بسیار نیک وبا ملاطفت بیان کنید و به یاد این فرموده خداوند تعالی باشید:
    {وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹]
    از فرمانی که خداوند به شما و به تمام دعوت‌کنندگان به راه خداوند داده‌است اطاعت نمایید که می‌فرماید:
    {ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ}[النحل:۱۲۵]
    و این فرموده خداوند تعالی:
    {وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُ‌وا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت]
    توصیه خداوند به نبی خود موسى عليه الصلاة والسلام را باید به یاد داشته باشید؛ با اینکه فرعون از مسرفانی بود که به ناحق ادعای بزرگی می‌کرد: {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى} با وجود این خداوند تعالی به نبی خود موسی و برادرش هارون عليهم الصلاة والسلام می‌فرماید:
    {اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ‌ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [طه]
    ای حبیبان خداوند (احباب الله) اگر مشتاق آن هستید که آنچه که او دوست دارد و باعث رضایتش می‌شود تحقق یابد، فتوایش را درباره اینکه چه چیز را دوست داشته و از آن راضی می‌شود، در این فرموده پیدا می‌کنید:
    {وَلاَ يَرْضَىَ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُواْ يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:۷]
    خداوند در نفس خود دعوت بندگان به راهش را بیش از هر چیز دوست دارد؛ پس در مقابل آزارها صبور باشید، چون خداوند هدایت آن‌ها را بیشتر ازاین دوست دارد که به جنگ با شما برخیزند و شما نیز با آن‌ها بجنگید و ایشان را بکشید و داخل آتش شوند. خداوند به شما فرمان نمی‌دهد با مردم به جنگ بپردازید تا مؤمن شوند؛ اجبار و اکراه در دین خداوند راه ندارد و همان چیزی بر شماست که بر رسول خداوند و امام مهدی است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم [الرعد:۴۰]
    ممکن است یکی از کسانی که از احادیث شیطانی که مخالف آیات محکم قرآن هستند پیروی می‌کنند و خود را هدایت شده هم می‌دانند بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید: صبر کن ناصر محمد یمانی، بر اساس روایتی از عبدالله عمر رضي الله تعالى، محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
    اقتباس المشاركة :
    [أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]
    [به من فرمان داده شده‌است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
    انتهى الاقتباس
    البخاری و مسلم این روایت را نقل کرده و آن را در زمره احادیث صحیح قرار داده‌اند که واقد بن محمد بن زيد بن عبدالله بن عمر از پدرش و او از جدش عبدالله بن عمرآن را نقل کرده‌است و این قسمت "الا بحق الاسلام" تنها از جانب البخاری نقل شده و مسلم آن را نقل نکرده‌است و معنای این حدیثی که از نبي صلى الله عليه وسلم نقل شده و از بسیاری از بزرگان معنی این حدیث نقل شده‌است در صحیح البخاری از أنس رضي الله عنه نقل شده که نبي صلى الله عليه وسلم گفته است:
    اقتباس المشاركة :
    [أمرت أن أقاتل الناس يعني المشركين حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله فإذا شهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله وصلوا صلاتنا واستقبلوا قبلتنا وأكلوا ذبيحتنا فقد حرمت علينا دماؤهم وأموالهم إلا بحقها]
    انتهى الاقتباس
    و امام احمد آن را از میان احادیثی نقل کرده‌است که معاذ بن جبل از نبي صلى الله عليه وسلم نقل کرده".
    پایان نقل‌قول
    امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: خیر این حدیث با مکری خبیثانه و از جانب شیطان رانده شده آمده‌است تا مردم را به مبارزه با شما سوق دهد، چون اگر نخواهند با شما بجنگند باید با اکراه و اجبار و با خواری دین شما را بپذیرند و اگر نپذیرند شما با جنگ، به دلیل عدم پذیرش دین خدا خونشان را زمین ریخته و زنان و اموالشان را به عنوان غنیمت خواهید گرفت. چنین روشی نه امر خداوند است و نه امر رسولش؛ این دستور شیطان رانده شده است و چگونه شده که شما از دستور شیطان تبعیت کرده و از فرمان خداوند رحمان که در آیات محکم کتابش آمده‌است، سرپیچی می‌کنید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا} [المزمل:۱۹]
    {فَذَكِّرْ‌ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ‌ ﴿٢١﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ‌ ﴿٢٢﴾} [الغاشية]
    {فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتْ الذِّكْرَى (۹) سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشَى (۱۰) وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى (۱۱) الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَى (۱۲) ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَا (۱۳) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى (۱۴) وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى (۱۵) بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا (۱۶) وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى (۱۷)} [الأعلى]
    {أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} [يونس:۹۹]
    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}
    [البقرة:۲۵۶]
    {وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّ‌بِّكُمْ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ‌ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارً‌ا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَ‌ادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَ‌ابُ وَسَاءَتْ مُرْ‌تَفَقًا ﴿٢٩﴾}
    [الكهف]
    {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ‌سُولَ وَاحْذَرُ‌وا فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَ‌سُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾}
    [المائدة]
    {وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلا آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ} [النحل:۳۵]
    {قلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}
    [النور:۵۴]
    {وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ} [العنكبوت:۱۸]
    {وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} [الرعد:۴۰]
    صدق الله العظيم
    پس ای خردمندان از خداوند پروا کنید؛ و از شما می‌پرسم به حقِّ آن که ابرها را روان ساخته و کتاب را نازل فرموده و انسان را از خاک آفریده است، آیا تمام فرامینی که خداوند در آیات محکم کتاب به رسولش داده‌است با دستوری که شیطان با نسبت دروغ دادن حدیث به خداوند رحمان و رسولش وارد سنت بیان کرده‌است مخالفت ندارد؟ که گفته:
    اقتباس المشاركة :
    [أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]
    انتهى الاقتباس
    من از صحابه رسول الله که این حدیث از آن‌ها نقل شده به‌جز خوبی چیزی نمی‌گویم، چون شیاطین بشر همان گونه که به رسولِ ذکر [قرآن] نسبت دروغ می‌دهند، به صحابه برگزیده هم همین نسبت را می‌دهند. پس از خدا بترسید و از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی کنید، مگر آن احادیثی از سنت بیان که مخالف آیات محکم قرآن هستند و بدانید چنین حدیثی از جانب شیطان است؛ خداوندا شاهد باش که من به آن‌ها ابلاغ نمودم.
    آیا نمی‌دانید که حتی اگر تمام انس و جن را به اکراه وادار کنید تا به خداوند رحمان ایمان آورده و نماز به پا داشته و زکات بدهند، نماز و زکاتشان در حال اکراه پذیرفته نمی‌شود مگر اینکه با خلوص و تمایل قلبی نماز خوانده و زکات بدهند و ترس از کسی باعث آن نشده باشد؟ گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسَى أُوْلَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنْ الْمُهْتَدِينَ} صدق الله العظيم [التوبة:۱۸]
    خداوندا شاهد باش که من به آن‌ها ابلاغ کردم.
    و اما در مورد جهاد در راه خداوند برای پایان دادن ظلم انسان بر برادر انسانش، خداوند به کسانی که در زمین قدرت و فرمانراویی
    (تمکین) داده باشد، امر نموده برای پایان دادن ظلم انسان به برادر انسانش جهاد کنند و گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است:
    {الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الأْرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأْمُورِ} [الحج:۴۱] صدق الله العظيم
    {كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ} [آل عمران:۱۱۰] صدق الله العظيم
    اما با کمال تأسف، بسیاری از علمای امت و منبریان بین آیات محکمی که در آن از دعوت به‌سوی خداوند سخن گفته می‌شود و آیات محکمی که به جهاد در راه خداوند و امر به معروف و نهی از منکر اختصاص دارد، فرقی قائل نمی‌شوند. جهاد برای پایان دادن ظلم انسان به برادر انسانش است و نمی‌توان انسان را با زور و اکراه وادار نمود تا به خداوند رحمن ایمان بیاورد. ای کسانی که خود و پیروانتان را به بیراهه کشانده‌اید، آیا در قرآن تدبر نمی‌کنید یا بر قلب‌هایتان قفل زده شده‌است؟
    برایتان مثالی خواهم آورد تا نشان دهم چگونه کسانی که نادانسته به خداوند نسبت می‌دهند و تصورهم می‌کنند هدایت شده‌اند توانستند پیروان خود را قانع کنند که به جنگ کافرانی بروند که ایمان نمی‌آورند. برای مثال به آن‌ها می‌گویند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
    اقتباس المشاركة :
    [عن عبدالله عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] رواه البخاري ومسلم
    [به من فرمان داده شده‌است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است]
    انتهى الاقتباس
    و سپس می‌گویند این به معنای آن است که خداوند به ما امر نموده تا به جنگ مشرکین رفته و آن‌ها را به قتل برسانیم یا اینکه مؤمن شوند و نماز گزارده و زکات بپردازند، در غیر این صورت خداوند خون آن‌ها و زنان و فرزندان و اموالشان را به عنوان غنیمت بر ما حلال کرده‌است و سپس می‌گویند خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْالصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}[التوبة] صدق الله العظيم

    و آیات بیشتری برایشان آورده و می‌گویند خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} [التوبة:۱۱۱] صدق الله العظيم
    و خداوند تعالی می‌فرماید
    :
    {وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ} [الأنفال:۳۹] صدق الله العظيم
    امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: خداوند فرمان جنگ با کافرانی را داده‌است که به‌خاطر دین شما به جنگ با شما می‌آیند و پیروانتان را گرفتار فتنه می‌کنند، برای همین خداوند فرمان داده‌است تا با کفاری که به جنگتان می‌آیند بجنگید تا باعث فتنه کسانی نشوند که به دعوت شما ایمان آورده و باورتان کرده و از دین حق پروردگارشان پیروی می‌کنند. در اینجا واجب است به برادرانتان یاری رسانید و گواه آن هم فرموده خداوند تعالی است:
    {وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ} صدق الله العظيم [الأنفال:۷۲]
    و گواه آن حدیثی از
    محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است:
    [إِنَّ مَثَلَ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى]
    [حکایت مؤمنان در دوستی و مهربانیشان مانند اعضای بدن است، وقتی یکی رنجور شود دیگران از او مراقبت و نگهداری می‌کنند]
    صدق عليه وآله الصلاة والسلام
    به‌راستی که خداوند به شما فرمان داده‌است با کافرانی بجنگید که به جنگتان آمده و می‌خواهند نور خداوند را خاموش کنند، نه اینکه به کافرانی که جنگی با شما ندارند تعدی نمایید. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    {وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ} [البقرة:۱۹۰] صدق الله العظيم

    خداوند شما را از ارتباط با کافرانی که با شما سر جنگ ندارند، نهی نمی‌فرماید، بلکه به شما فرمان داده‌است با آن‌ها به عدالت و قسط و همانند برادرانتان و بر اساس اصول دین رفتار کنید و گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است:
    {لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ} [الممتحنة:۸] صدق الله العظيم

    خداوند به رسولش فرمان نمی‌دهد با آن‌ها بجنگد تا ایمان بیاورند، بلکه به بنده و رسول خود امر می‌نماید تا بین مؤمن و کافر عدالت برقرار کند. گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است:

    {فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ} [الشورى:۱۵] صدق الله العظيم

    چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بر خلاف این عمل کرده و بگوید:
    [QUOTE][أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] رواه البخاري ومسلم
    [به من فرمان داده شده‌است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز به پا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند، خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداوند تعالی است][/QUOTE]
    اما درباره این فرموده خداوند تعالی:
    {فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} [التوبة:۵] صدق الله العظيم

    به‌راستی که مقصود خداوند مشرکان مکه است که بعد از اعلام برائت تخلف کردند؛ چون خداوند به مسلمانان فرمان داده بود که مشرکان حق نزدیک شدن به خانه معظم او را ندارند و این خانه اختصاص برای ادای حج به مسلمانان اختصاص دارد. خداوند از حج خانه معظم خود توسط مشرکانی که شاهد کافر بودن خود بودند، برائت جست؛ و آن را برای تمام کسانی که ایمان به خداوند و روز قیامت داشته و در عبادت کردن پروردگارشان شرک نیاورده باشند قرار داد. برای همین به مسلمانان فرمان داد که مشرکان حق نزدیک شدن به مسجد الحرام را ندارند. خداوند تعالی می‌فرماید:

    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [التوبة:۲۸]
    بعد از آنکه در روزِ حج اکبر بیزاری و برائت خداوند و رسولش اعلام گردید، هرمشرکی که در مکه پیدا می‌ش
    د به منزله مقاومت وی در برابر فرمان برائت خداوند و رسولش بود، لذا فرمان خداوند بر این قرار گرفت که با آن‌ها مبارزه شود ولو اینکه به پوشش کعبه آویخته باشند، مگر اینکه اعلام کنند مسلمانند و نماز گزارده و زکات بدهند و این به معنی این است که آن‌ها در زمره برادران دینی مسلمانان شده‌اند و مانند شما نسبت به مسجد الحرام محقند و برای همین نیز فرمان داده شد که راه این دسته باز شود. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    {وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ‌ أَنَّ اللَّـهَ بَرِ‌يءٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ وَرَ‌سُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ‌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ‌ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ‌ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُ‌وا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
    جز اینکه خداوند به مؤمنان فرمان می‌دهد اگر کسی از کافران یا مشرکان به آن‌ها پناه بیاورد، به او پناه دهند تا کلام خداوند را بشنود. اگر از حق پروردگارش پیروی کرد که چه بهتر و اگر نپذیرفت، خداوند به شما امر نموده که او را به خانه‌اش برسانید و همراه او باشید تا از مکه خارج شود و با او به خوبی برخود و رفتار شود. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    {وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم
    ای کسانی که نادانسته به خداوند نسبت داده و خود و پیروانتان را به گمراهی می‌کشانید، از خدا پروا نمایید. ای علمای مسلمین که با وجود تفاوت بسیار زیاد شتر و الاغ، فرق بین الاغ و شتر را نمی‌دانید (لا تفرقون بین البعیر و الحمیر) از خداوند بترسید!!
    چگونه است که شما قادر نیستید مهدی منتظر حق را که از جانب پروردگارتان آمده‌است از کسانی که با مس شیطان سرگردان و آشفته شده و ادعای مهدویت می کنند، تشخیص دهید؟ کسانی که هر از چند گاه سر بلند کرده و با وسوسه شیطان قرینشان خود را مهدی منتظر می‌دانند. آیا نمی دانید این از مکر شیطان بزرگ است؟ تا وقتی خداوند مهدی منتظر حق را به‌سویتان فرستاد، بگویید این هم یکی از کسانی است که هر از چند گاهی پیدا شده و ادعا می‌کنند مهدی منتظرند. از او رو برمی‌گردانید تا اینکه عذاب خداوند با سیاره‌ای که به آن سیاره دهم می‌گویید بر سرتان نازل شود؛ آیا پروا نمی‌کنید؟
    آیا در بیان حق ذکر، قرآن عظیم، که مهدی منتظر حق، امام ناصر محمد یمانی، از آن‌ برایتان حجت می‌آورد تدبر نمی کنید؟ علم مقتدارنه او را با علومی که مهدی‌های دروغینی که با مس شیاطین سرگردان شده‌اند مقایسه نمی‌نمایید، از خدا پروا نمی‌کنید؟ اگر شما از کسانی باشید که قبل از شنیدن سخن درباره آن حکم نمی‌دهند، با تدبر در منطق و دلایل علمی مقتدرانه امام مهدی ناصر محمد یمانی و برهان‌های مدعیان مهدویت که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند متوجه تفاوت امر می‌شوید و درمی‌یابید تفاوت بین مهدی منتظر و مدعیان دروغینی که شخصیت او را به سرقت برده‌اند، مانند تفاوت بین شتر و الاغ است؛ یا شما شتر را از الاغ تشخیص نمی‌دهید؟
    ای مردم! زمان قيامت فرا رسيده وكسی جز خداوند نمی‌تواند جلوی عذاب را بگیرد، آیا ازاین حدیث می‌خندید و نمی‌گریید؟! [اشاره به آیات کریمه سوره نجم:‏ أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ‎ ﴿٥٧﴾ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ كَاشِفَةٌ ﴿٥٨﴾ أَفَمِنْ هَـٰذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ ﴿٥٩﴾ وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ
    ﴿۶۰﴾]. آیا می‌دانید که امام مهدی ناصر محمد یمانی با کلام خداوند، پروردگار عالمیان، شما را مورد خطاب قرار می‌دهد و بیان حق قرآن را با قرآن و از محکمات آن برایتان می‌آورد؟ آیات روشنی که آیات بنیادی و اساسی کتاب و از محکماتی هستند که برای عالم و جاهلتان به زبان عربی آمده‌است، ظاهر و باطن آن را هم علمایتان درک می‌کنند و هم جاهلان، چون ظاهر و باطن آن‌ها یکسان است و تنها کسانی که قلبشان از حق منحرف است از درک دیدن آن‌ها کور و ناتوانند.
    شیخ گران‌قدر عبدالمجید زندانی و علمای یمن! آیا وقت آن فرا نرسیده که کلام حق را بر زبان آورده و خود و امتتان در کشتی نجاتی که خداوند برایتان فراهم نموده سوار شوید و از امام ناصر محمد یمانی پیروی کنید؟ آیا رئیس علی عبدالله صالح شما را در پیشگاه خداوند در روز قیامت مسئول نکرد تا سخن حق را بگویید (و بین او و مخالفانش از کتاب خداوند داوری کنید) و در راه خداوند از سرزنش هیچ کسی نترسید؛ به شما وعده داده که خواهد گفت "شنیدم و اطاعت می‌کنم"؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ چرا از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی رو برمی‌گردانید؟ او که با شما در صنعاء زندگی می‌کند یا اینکه از این قضیه خبر ندارید؟ آیا انصار شما را از دعوت مهدی منتظر ناصر محمد یمانی باخبر نکرده‌اند، یا اینکه دعوت او را ابلاغ کردند ولی شما از دعوت حق پروردگارتان روبرگردانده‌اید، شما را چه شده و چه بلایی سرتان آمده است؟
    شاید شیخ گران‌قدر عبدالمجید زندانی بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: ناصر محمد یمانی، ما منتظر مهدی منتظری هستیم که طبق خبری که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به ما داده‌است، نامش "محمد بن عبدالله" باشد؛ رسول فرموده است نام امام مهدی "محمد بن عبدالله" است. پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید:
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:۱۱۱]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۴]
    شیخ گران‌قدر عبدالمجید زندانی در جواب می‌گوید: ناصر محمد یمانی! آیا به احادیث سنت نبوی ایمان داری؟ امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید: البته که ایمان دارم، ایمان من به سنت بیان حق قرآن عظیم که از زبان جدم محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم بیان شده‌اند به اندازه ایمانم به این قرآن عظیم است؛ چیزی را که انکار کرده و نسبت به آن کافرم، احادیثی هستند که با آیات محکم ذکرِ محفوظ از تحریف یعنی قرآن مغایرت دارند؛ چون احادیثی از این دست از جانب خداوند نیستند، از جانب شیطان آمده‌اند. چون هم قرآن و هم احادیث بیان همگی از جانب خداوند رحمان آمده‌اند و گواه آن فتوای خداوند است که در آیات محکم قرآن برای جن و انس داده شده است:
    {إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْ‌آنَهُ ﴿١٧﴾ فَإِذَا قَرَ‌أْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]
    مگر غیر از این است که خداوند رحمان در آیات محکم کتابش چگونگی جدا کردن و تمیز دادن احادیث حق بیان که از جانب خداوند رحمان هستند را از احادیث شیطان که به دروغ به خداوند و رسولش نسبت داده‌اند آگاه کرده‌است؟
    خداوند به شما فرمان داده‌است که در مواردی که در احادیث سنت بیان نبوی دچار اختلاف شوید، محکمات قرآن را مرجع قرار دهید. خداوند شما را آگاه نموده است که اگر احادیث بیان در سنت نبوی از جانب خداوند رحمان نباشند، بین آن‌ها و محکمات قرآن مغایرت و اختلاف زیادی پیدا می‌کنید. گواه آن نیز فتوای خداوند در آیات محکم قرآن است که احادیث سنت بیان هم از جانب خداوند رحمن آمده‌اند. همین طور فتوا داده‌است که در مورد حفظ سنت بیان از تحریف و دست‌کاری به شما وعده‌ای نمی‌دهد و به‌راستی که قرآن عظیم را برایتان حفظ خواهد کرد. خداوند به شما خبر داده است در موارد اختلاف در احادیث سنت بیان با قرآن حکم کنید و در آیات محکم قرآن تدبر نمایید. خداوند به شما آموخته است اگر احادیث بیان از جانب کسی غیر از خداوند باشند، بین محکمات قرآن و حدیث دروغین در سنت نبوی مغایرت و اختلاف زیادی پیدا می‌کنید؛ چون حق و باطل یکدیگر را نقض می‌کنند و نمی‌توانند سازگارباشند. این فتوای خداوند درباره چگونگی کشف احادیث دروغ است که آن را در محکمات کتابش پیدا می کنید:
    {مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
    شیخ عبد المجید زندانی در پاسخ ما می‌گوید: به این ترتیب حکم حق درباره اختلاف بین اهالی سنت و شیعیان در حدیث نقل شده از جانب نبی الله علیه الصلاة و السلام برایمان روشن شد که می‌فرماید:
    [تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وسنتي]
    [در میانتان چیزی باقی گذاشته‌ام که اگر به آن‌ها تمسک جویید، بعد از من گمراه نخواهید شد؛ کتاب خداوند و سنت من]

    اما در روایاتی که نزد شیعیان است انتهای حدیث با آنچه که در بالا آمده است فرق دارد. نبی در حدیث آن‌ها می‌فرماید:
    [تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وعترتي]
    [در میانتان چیزی باقی گذاشته‌ام که اگر به آن‌ها تمسک جویید، بعد از من گمراه نخواهید شد؛ کتاب خداوند و عترت من]
    و درباره این اختلاف، حکم حق روشن گردید و مشخص شد حدیثی که نزد اهل سنت است و در ادامه می آید، صحیح است:
    [تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وسنتي]
    و این بیان تو را ثابت می‌کند که احادیث نبوی نیز از جانب خداوند رحمان آمده‌اند، اما ناصر محمد یمانی درباره شیعیان اثنی عشری چه می‌گویی؟ مهدی منتظر در پاسخ می‌گوید: احادیث دروغ در نزد شیعیان کمتر از اهل سنت و جماعت است اما با وجود اینکه اهل سنت احادیث دروغ بیشتری دارند اما چون به جای خداوند ائمه آل بیت را نمی‌خوانند به حق نزدیکترند.
    شیخ عبدالمجید، علمای یمن و تمام علمای مسلمین، از خدا پروا کنید! شایسته امام مهدی برانگیخته شده از جانب خداوند نیست که از خواسته‌ها و امیال شما پیروی کند؛ او آمده‌است تا پراکندگی شما را به وحدت تبدیل نماید و در برابر خداوند به حق و یقین شهادت می‌دهم و کفر مطلق خود نسبت به "تعدد مذاهب" در دین و در سیاست را اعلام می‌کنم. ما انتخابات مشورتی را رد نمی‌کنیم اما تعدد حزبی و سیاسی در دین خداوند را حرام می‌دانیم، چون باعث ضعف و کاهش قدرت مسلمانان می‌شود و موجب بروز دشمنی و کینه بین آن‌ها شده و قلب‌هایشان را از هم دور می‌کند. شیخ عبدالمجید! دوران قبل از اتحاد یمن را به‌ خاطر دارید که در شمال، حزبی به نام کنگره خلق (مؤتمر الشعبی العام) وجود داشت و با وجود عیوبی که داشت چون تنها یک حزب بود باعث شد یمنی‌ها با هم برادر باشند؟ تا اینکه قضیه تعدد احزاب پیش آمد و قلب‌های بندگان پراکنده شد و حاصل آن دشمنی و کینه بین مردم بود. این در دین خداوند حرام است و حکم شورای اسلامی این نیست. بلکه شورای اسلامی مانند شورای ملکه یمن، بلقیس، است که خدا از او راضی باشد و راضی‌اش نماید. عجیب است که او قبل از اینکه با سلیمان تسلیم خداوند شود، بر اساس شورای اسلامی حق عمل می‌کرده‌است، چراکه بانویی حکیم بود و این از هوش و ذکاوت اوست. از میان بزرگان کشور عده ای انتخاب شده بودند و از هر استانی از کشور، افراد ارجمند جمع شدند و برایش مجلس مشورتی تشکیل دادند. او به ایشان گفت:
    {مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ} [النمل:۳۲]
    بلقیس درباره هیچ یک از امورات کشوری و اقتصادی و دولتی بدون مشورت با این شورا و مشاوره با آن‌ها تصمیمی نمی‌گرفت. بعد از انجام مشورت، تصمیم‌گیری با او بود و این حکم مشورت و شورا در اسلام است و گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    {وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹]
    یعنی درباره امور با آن‌ها مشورت کن تا نظراتشان را بشنوی اما اختیار با آن‌ها نیست و تنها نظر مشورتی می‌دهند و زمانی که تصمیم مناسب را گرفتی با توکل به خدا آن را انجام بده. حکومت ملکه بلقیس که خدا از او راضی باشد و او نیز از خدا، چنین بود. اگراکنون به دعوت به گفتگو پاسخ ندهید، به رئیس علی عبدالله صالح پیشنهاد می‌کنیم که تمام احزاب یمن را در هم ادغام نماید و حزبی به نام (حزب متحد یمن) تشکیل دهد؛ چگونه شما از روش مردمی پیروی می‌کنید که ایمان نمی‌آورند؟ در یک دولت چیزی به نام تعدد احزاب اساس دینی ندارد، چه تعدد حزبی تحت لوای تعدد مذاهب دینی باشد و چه از نظر سیاسی یا به اسم احزاب سیاسی. تمام این‌ها در کتاب خداوند، قرآن عظیم، حرام شده است. چون تعدد حزبی در دین یا سیاست باعث دشمنی و کینه بین بندگان می‌شود. افراد زیادی در کشورهای مختلف قربانی این اختلافات شده‌اند که جز خداوند کسی از تعداد آن‌ها آگاه نیست؛ آیا پروا نمی‌کنید؟
    اگر در هر دولتی تنها یک حزب وجود داشته باشد، دیگر میان مردم اختلافی به وجود نیامده و فساد در زمین و خونریزی رخ نخواهد داد. من نصیحت‌کننده امین شما هستم.
    پس بیایید برای پایان دادن به ظلم انسان بر برادر انسانش به گفتگو بپردازیم.
    وأشهدُ أن لا إله إلا الله وأشهدُ أن محمداً رسول الله و شهادت می‌دهم من مهدي منتظر ناصر محمد اليماني هستم و تلاش می‌کنم تا صلح جهانی در میان ملت‌ها برقرار شود و مسلمان و کافر در صلح زندگی کنند تا انسان بتواند از شر مفسدین در زمین در امان بوده و در آرامش زندگی کند.
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
    برادرتان امام مهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 12923 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..

    - 1 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
    10 - ربيع الثاني - 1432 هـ
    15 - 03 - 2011 مـ
    02:38 صباحًا
    (بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى)
    ــــــــــــــــــــــ


    من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جَدّي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في الأولين وفي الآخرين إلى يوم الدين..

    من المهديّ المنتظَر إلى فخامة الرئيس اليماني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب والمُسلمين، وكذلك فضيلة الشيخ عبد المجيد الزنداني وكافة عُلماء المُسلمين، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين وجميع المُسلمين، أمّا بعد..

    إنّني المهديّ المنتظَر ابتعثني الله بقدرٍ مقدورٍ في الكتاب المسطور وأنتم الآن في عصر الحوار من قبل الظهور، وجئتكم على قدَرٍ قُبَيل مرور ما تسمّونه بالكوكب العاشر حتى أنذر البشر أنّهم دخلوا في عصر أشراط الساعة الكبر، فاتّقوا الله الواحد القهار واتّبِعوا الذِّكر من قبل أن يسبق الليل النهار، وإني أدعوكم إلى الحوار من قبل الظهور عبر طاولة الحوار العالميّة
    (موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلاميّة).

    ويحقّ لكم أن تضعوا
    احتمالين الآن في شأني، فإمّا أن أكون المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم، وإمّا أن يكون مثلي كمثل المهديِّين المفترين الذين تتخبّطهم مسوس الشياطين وبين الحين والآخر يظهر لكم من يدّعي شخصيّة المهديّ المنتظَر وذلك مكرٌ من الشياطين عن طريق الممسوسين يوسوسون لقرنائِهم أنّه هو المهديّ المنتظَر، والحكمة الخبيثة لدى الشياطين من هذا المكر وذلك حتى إذا ابتعث الله المهديّ المنتظَر في قدره المقدور في الكتاب المسطور فتعرِضون عنه بظنِّكم أنّ مثله ليس إلا كمثل المهديّين الذين تتخبطهم مسوس الشياطين!

    ويا أولي الألباب فإمّا أن أكون المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم وإمّا أن أكون من الذين تُوسوِسُ لهم الشياطين أن يدّعوا شخصية المهديّ المنتظَر، فلا ينبغي لكم أن تحكموا عليَّ من قبل أن تستمعوا إلى منطقي وسلطان علمي بالحقّ بظنِّكم أنّي من الذين يدّعون شخصيّة المهديّ المنتظَر ولا ينبغي لكم أن تصدقوا أنّي المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم من قبل أن أقيم عليكم الحجّة بسلطانِ العلم المبين، فلكلّ دعوى برهان والظنّ لا يغني من الحقّ شيئاً.

    ولربما فضيلة الشيخ عبد المجيد الزنداني يودّ أن يقاطعني فيقول: "يا من يدّعي أنّه المهديّ المنتظَر فنحن علماء المسلمين أدرى من الآخرين من عامة المسلمين لو كنت المهديّ المنتظَر أو كذّاباً أشِراً، فبما أنّ المسلمين لا ينتظرون أن يبعث الله المهديّ المنتظَر نبيّاً ولا رسولاً جديداً بل رجلاً من الصالحين كون خاتم الأنبياء والمرسلين هو محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً} صدق الله العظيم [الأحزاب:40]، وبناءً على هذه الفتوى المُحكمة في كتاب الله القرآن العظيم يفقهها العالِم والجاهل من أنّ خاتم الأنبياء والمرسلين هو محمدٌ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - وبرغم اختلاف علماء المسلمين في بعض العقائد في الدين إلا أنّهم اتّفقوا جميعاً في عقيدة بعث (الإمام المهديّ المنتظَر ناصِراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم)".

    ومن ثمّ نردّ على الشيخ عبد المجيد الزنداني ونقول: يا فضيلة الشيخ أفلا تفتيني ماذا تقصد بقولك أنّ علماء المسلمين متفقون جميعاً في عقيدة بعث الإمام المهديّ المنتظَر ناصراً لمحمد صلى الله عليه وآله وسلم؟ ومن ثمّ يردّ علينا الشيخ عبد المجيد ويقول: "ألم يفتِنا الله في محكم كتابه أنّ خاتم الأنبياء والمرسلين هو محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم؟ وبناءً على ذلك تجد عقيدة كافة علماء المُسلمين أنّ الله يبعث الإمام المهديّ المنتظَر ناصرَ محمدٍ صلى الله عليه وآله وسلم، بمعنى أنّ الله يبعث المهديّ المنتظَر
    ناصراً لمحمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم كون الله لن يبعثه نبيّاً جديداً بل ناصراً لمحمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، فلا بدّ له أن يدعونا إلى اتّباع ما تنزل على محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ويحاجِجنا بما تنزل على خاتم الأنبياء والمرسلين محمد صلى الله عليه وآله وسلم، فهكذا ينبغي أن تكون صفة الإمام المهديّ المنتظَر الدعويّة إذا أوجده الله بيننا فنعلم أنّه المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّ العالمين إذا وَجدناه أَعلَمَنا بكتاب الله القرآن العظيم كونه إذا كان هو حقاً المهديّ المنتظَر فلا بدّ أن يزيده الله علينا بسطةً في علم الكتاب القرآن العظيم حتى يستطيع أن يحكم بين علماء المُسلمين فيما كانوا فيه يختلفون في الدين. ومن ثم يقنعنا بالحكم الحقّ يستنبطه لنا من محكم القرآن العظيم ومن أحاديث السّنة النّبويّة الحقّ وسوف نأخذ بنصيحتك يا من يدعَّي أنه المهديّ المنتظَر فلن نحكم عليك أنك من المهديين الذين تتخبطهم مسوس الشياطين؛ بل سوف نُنظر ذلك الحكم حتى نسمع قولك ومنطق سلطان علمك هل يتقبله العقل والمنطق كونك إذا أذهب الله عقلك فلم تذهب عقولنا، فأولاً عليك أن تعرفنا على شخصكم الكريم يا من يدّعي أنه المهديّ المنتظَر فأخبرنا أولاً عن صفة بعثك واسمك واسم أبيك".

    ومن ثمّ نردّ على الشيخ عبد المجيد الزنداني وأقول: أقسمُ بالله العظيم من يحيي العظام وهي رميم ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم إنّي الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد صلى الله عليه وآله الأطهار وسلم، وقد جعل الله صفتي في اسمي
    (ناصر محمد) فواطأ الاسم (محمد) في اسمي في اسم أبي لكي يحمل الاسم الخبر وراية الأمر، كون الله لم يبعثني نبيّاً جديداً بكتابٍ جديدٍ؛ بل الإمام المهديّ المنتظَر ناصِرُ محمد - صلى الله عليه وآله وسلم - فأدعوكم والناس أجمعين إلى اتِّباع ما تنزَّل على محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، ولم يجعلني الله مبتدعاً؛ بل متّبعاً لمحمد رسول الله - صلى الله عليه وآله - فأدعوكم إلى اتّباع كتاب الله القرآن العظيم والسّنة النّبويّة الحقّ التي لا تخالف لمحكم القرآن العظيم المحفوظ من التحريف، ولن تجدوني أحيدُ عنهما قيد شعرةٍ عن كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ، ولم يبعثني الله بكتابٍ جديدٍ بل لكي أعيدكم وجميع المسلمين إلى منهاج النّبوة الأولى كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ.

    واسمح لي يا فضيلة الشيخ عبد المجيد أن أحكم بالنتيجة للحوار بيني وبينكم من قبل الحوار فأزكّي حُكْمي بالقسم وأقول: اقسمُ بربّ العالمين أنّ الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد سوف يهيمن عليكم بسلطان العلم من ربّ العالمين وأنّ جميع علماء المُسلمين والنصارى واليهود لن يستطيعوا أن يهيمنوا على الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد حتى في مسألةٍ واحدةٍ في الدين، وأشهدُ الله أنّي لو أغلبكم في 99% وتغلبوني بنسبة 1% أنّي لست الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد حتى تجدوني غلبتكم بنسبة 100% وليس لي عليكم غير شرطٍ واحد فقط هو أن تقبلوا الله ربّي وربّكم هو الحكم بينكم بالحقّ فيما كنتم فيه تختلفون في الدين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ} [الشورى:10].

    وتصديقاً لقول الله تعالى:
    {أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:114].

    وما على الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد إلا أن يستنبط لكم حكم الله بينكم فيما كنتم فيه تختلفون فنأتيكم به من آيات أمّ الكتاب المحكمات البيّنات لعالمكم وجاهلكم يفقههنَّ ويعلم ظاهرهنَّ وباطنهنَّ علماء المُسلمين وعامتهم لا يزيغ عمّا جاء فيهن إلا من كان في قلبه زيغٌ عن الحقّ البيّن في محكم كتاب الله القرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَلَقَدْ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ آياتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَآ إِلاَّ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:99].

    وهم الذين في قلوبهم زيغٌ عن الحقّ البيّن في محكم كتاب ربهم القرآن العظيم فيذروهن وراء ظهورهم وكأنهم لم يسمعوهن فيذروهن فيتّبعون آياتٍ أُخر متشابهاتٍ لا يزلن بحاجةٍ للتأويل كون ظاهرهن ليس كباطنهن وإنما تشابه في كلمات اللسان مختلفات في البيان وهنّ قليلات لسْن إلا بنسبة 10% من آيات الكتاب و90% من آيات الكتاب محكمات هُنّ أمّ الكتاب لا يزيغ عمّا جاء فيهن إلا من كان في قلبه زيغٌ عن الحقّ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أمّ الكتاب وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُوْلُوا الأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:7].

    ولئن جادلتم الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد بآيات الكتاب المتشابهات فإني بتأوليهن عليمٌ مما علمني ربّي بوحي التّفهيم وليس وسوسة شيطانٍ رجيمٍ، وآتيكم بسلطانِ بيانهنَّ من ذات القرآن حتى تعلموا أن ربّي علّمني بوحي التّفهيم من الربّ إلى القلب وليس وسوسة شيطانٍ رجيمٍ.


    ولربما يودّ أن يقاطعني فضيلة الشيخ عبد المجيد الزنداني فيقول: "يا ناصر محمد اليماني كيف أنّك تقول أنك لا تدَّعي النّبوة بوحيٍ جديدٍ وها أنت تزعم أنّ الله يوحي إليك بوحي التّفهيم من الربّ إلى القلب؟ وهذه أوّل حجّة عليك يا من يزعم أنه المهديّ المنتظَر إلا إذا هيمنت علينا بحجتك من محكم الكتاب كما وعدتنا"، ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد وأقول: يا فضيلة علماء اليمن المُكرمين لم يجعلني الله نبيّاً ولا رسولاً؛ بل إن طرق الوحي في الكتاب
    ثلاث طُرُق حسب فتوى الله إليكم في محكم كتابه القرآن العظيم في قول الله تعالى: {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [الشورى:51].

    1- فأما الطريقة الأولى فهي وحي التّفهيم بالإلهام من الربّ إلى القلب.
    2- وأما الطريقة الثانية فهي وحي التكليم من وراء الحجاب.
    3- وأما الطريقة الثالثة فهي عن طريق إرسال جبريل عليه الصلاة والسلام فيوحي إلى الأنبياء بإذن الربّ ما يشاء.

    ومن ثمّ يردّ علينا الشيخ عبد المجيد الزنداني ويقول: أفلا تفصّل هذه الآية تفصيلاً حتى تزيدنا علماً إن كنت من الصادقين؟ ومن ثمّ نردّ عليه بالحقّ ونبدأ بتفصيل سلطان العلم لوحي التّفهيم من الربّ إلى القلب بما يلي: وقال الله تعالى:
    {فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلّاً آتَيْنَا حُكْماً وَعِلْماً} صدق الله العظيم [الأنبياء:79].

    فتجدون أنّ الله ألهم نبيّه سليمان بالحكم الحقّ بين المختصمين، وهذا هو البرهان الأول لوحي التّفهيم من الربّ إلى القلب، ومن ثم نأتي لبرهانٍ آخر وقال الله تعالى:
    {فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ} صدق الله العظيم [البقرة:37].

    فما هي هذه الكلمات؟ ألا وإنّها الكلمات التي تلقاها آدم من الربّ هو وزوجته أن يقولوا بعد أن ظلموا أنفسهم حتى يتوب عليهم:
    {قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:23].

    ومن ثمّ نأتي للبرهان الثالث في وحي التّفهيم من الربّ إلى قلب يوسف عليه الصلاة والسلام ولا يزال صغيراً من قبل أن يبعثه الله رسولاً. وقال الله تعالى:
    {فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:15].

    فأوحى الله إلى قلب يوسف عليه الصلاة والسلام بوحي التّفهيم أنّ ربه لن يتخلى عنه وأنّ مكرهم هذا سوف يكون سبباً لتحقيق رؤياه لدرجة أنّه سوف ينبئهم بأمرهم هذا وهو ما فعلوه به في غيابة الجبّ، غير أنّ يوسف عليه السلام في موقع عزٍّ وهُم في موقع ذلٍ مهينٍ يسألونه الصدقة وهم لا يشعرون أنّ الشخص الذي يسألونه الصدقة هو أخوهم يوسف كونه صار في موقع عزٍّ عظيمٍ ولم يعرفوا أنّه أخوهم يوسف حتى ذكَّرهم بما فعلوه به في غيابت الجبّ. وقال الله تعالى:
    {فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ‌ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ‌ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ‌ الْمُحْسِنِينَ ﴿٩٠﴾ قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَ‌كَ اللَّـهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿٩١﴾ قَالَ لَا تَثْرِ‌يبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ‌ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْ‌حَمُ الرَّ‌احِمِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [يوسف].

    وذلك هو البيان الحقّ لقول الله تعالى:
    {وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:15].

    ومن ثم تجدون الحقّ على الواقع الحقيقي أنّ يوسف عليه الصلاة والسلام كان إخوته يسألونه أن يفي لهم الكيل ويتصدّق عليهم وهم لا يشعرون أنّه أخوهم يوسف كونه صار في موقع عزٍّ كبيرٍ ومُلكٍ ولذلك لم يشعروا أبداً أنّه أخوهم يوسف إلا حين ذكّرهم بما صنعوا به في غيابت الجبّ. وقال الله تعالى:
    {قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ‌ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ‌ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ‌ الْمُحْسِنِينَ ﴿٩٠﴾ قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَ‌كَ اللَّـهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿٩١﴾ قَالَ لَا تَثْرِ‌يبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ‌ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْ‌حَمُ الرَّ‌احِمِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [يوسف].

    والآن علمتم أنّ الله أوحى إلى يوسف عليه الصلاة والسلام وهو لا يزال صبياً بوحي التّفهيم في قول الله تعالى:
    {فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:15].

    وفعلاً لم يشعروا أنّه أخوهم يوسف إلا حين نبَّأهم بأمرهم هذا. وقال الله تعالى:
    {قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ} صدق الله العظيم [يوسف:89].

    ومن ثمّ عرفوا أنّه أخوهم يوسف وقبل أن يذكّرهم بما فعلوه به في غيابت الجبّ لم يكونوا يشعرون أنه أخوهم يوسف حتى ذكرهم بما فعلوه به في غيابت الجبّ وقال:
    {قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَا يُوسُفُ} صدق الله العظيم [يوسف:89-90].

    وذلك هو البيان الحقّ لقول الله تعالى:
    {وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:15].

    وإنما تلقّاه من ربه بوحي التّفهيم ولم يتنزّل عليه جبريل عليه الصلاة والسلام يوم ألقاه إخوته في غيابت الجبّ ولم يكلمه الله من وراء حجابٍ، وكذلك الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد؛ الإنسان الذي يعلّمه الله البيان الحقّ للقرآن بوحي التّفهيم وليس وسوسة شيطانٍ رجيمٍ، كون الله يلهمني بسلطان البيان الحقّ للقرآن فآتيكم بسلطان البيان من آيات القرآن البين لعالمكم وجاهلكم لعلكم تتذكرون.

    ويا فضيلة الشيخ عبد المجيد الزنداني إنّي أدعوك وكافة عُلماء اليمن خاصةً وعلماء المُسلمين عامةً للحضور إلى طاولة الحوار العالميّة للمهديّ المنتظَر
    (موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني) ذي اللون الأزرق كون مواقعنا كثيرة وحقوقكم محفوظة لدينا مصونة، وكذلك سوف تكونون لدينا معزّزين ومكرّمين ضيوفاً محترمين ولن نحجبكم ولن نغيّر من قولكم شيئاً ونعوذ بالله أن نكون من الجاهلين، فإن تبيّن لكم أنّ الإمام ناصر محمد هو حقاً الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد فسوف تعلمون الحقّ من ربكم، وإن هيمنتم على الإمام ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط فعلى ناصر محمد اليماني التراجع عن عقيدة أنّه المهديّ المنتظَر وعلى جميع الأنصار في مختلف الأقطار التراجع عن اتّباع ناصر محمد اليماني لئن غلبني علماء المُسلمين ولو في مسألةٍ واحدةٍ فكونوا من الشاهدين يا معشر المسلمين على أنفسكم وعلى علمائكم وعلى المهديّ المنتظَر الحقّ، كون ناصر محمد اليماني سوف ينسف بعض عقائدكم في الدين نسفاً كونها ليست من دين الله في شيء بل وردت إليكم من عند غير الله أي من عند الشيطان الرجيم على لسان أوليائه الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر والمكر ضدّ اتباع الذكر المحفوظ من التحريف والتزييف وأرادوا أن يضلوكم عمّا أنزل الله إليكم في محكم القرآن العظيم ولكن عن طريق أحاديث السّنة النّبويّة كونها ليست محفوظةً من التحريف ولذلك جاءوا إلى محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ليظهروا الإيمان ويبطنوا الكفر والمكر وإنما اتخذوا أيمانهم ستاراً ليكونوا من رواة الأحاديث في السُّنة النبويّة. وقال الله تعالى: {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُ اللَّـهِ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].

    ومن ثم علَّمكم الله كيفية طريقة صدّهم عن سبيل الله أنّه ليس بالسيف بل بأشدّ خطر من ضرب السيوف بل ليكونوا من رواة الأحاديث في السّنة النّبويّة ليضلّوكم عن اتّباع ما أنزل الله إليكم في محكم القرآن العظيم ولذلك كانوا يحضرون مجالس الحديث حتى يكونوا من رواة الحديث. وقال الله تعالى:
    {مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    وبما أنّ قرآنه وأحاديث بيانه كلٌّ من عند الله. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَإِذَا قَرَ‌أْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة]، ولذلك علَّمكم الله أنّ حديث البيان في السّنة النّبويّة لو كان من عند غير الله أي من عند الشيطان فسوف تجدوا بينه وبين محكم قرآنه اختلافاً كثيراً، كون الحقّ والباطل نقيضان لا يتفقان.

    إذاً يا قوم لقد جعل الله محكم القرآن هو المرجع للأحاديث في السّنة النّبويّة وعلّمكم الله عن طريقة كشف الأحاديث المكذوبة عن النبيّ زوراً وبهتاناً أنّكم سوف تجدون بينها وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً، ولذلك أدعوكم إلى الله الواحد القهار ليحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون في الدين وما على المهديّ المنتظَر إلا أن يستنبط لكم حكم الله الحقّ من محكم الذكر المحفوظ من التحريف حجّة الله عليكم يوم القيامة لو لم تتّبعوا الحقّ من ربكم. وقال الله تعالى:
    {وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَ‌كٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَ‌اسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    فأجيبوا دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم يا معشر علماء المُسلمين واعلموا أنّ محمداً رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - قال لي في الرؤيا الحقّ:
    [كان مني حرثك وعلي بذرك، أهدى الرايات رايتك وأعظم الغايات غايتك وما جادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبته]، وفي رؤيا أخرى: [وإنك أنت المهديّ المنتظَر وما جادلك عالمٌ من القرآن إلا غلبته] انتهت الرؤيا بالحقّ.

    ولكني أشهدُ الله أنّه ما أمركم أن تجعلوا الأحكام الشرعيّة على الرؤيا المناميّة كون الرؤيا فتوى تخصّ صاحبها ولكن هذه الرؤيا سوف تكون حجّةً عليكم لو أنّ الله أصدقني الرؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقي فتجدون أنّه حقاً لا يجادل ناصر محمد اليماني عالِمٌ من القرآن إلا وأقام عليه ناصر محمد اليماني حجّة العلم والسلطان من محكم القرآن.

    ويا معشر الشعب اليماني أشهدُ الله وكفى بالله شهيداً أنّ اليمن التي يسخر منها المتكبرون أنّها ستكون
    "عاصمة الخلافة الإسلاميّة العالميّة" وما ينبغي للرئيس علي عبد الله صالح أن يُسلّم قيادة الخلافة الإسلاميّة العالميّة إلا للإمام المهديّ المنتظَر طوعاً عن اقتناعٍ وليس بانقلابٍ عسكريٍّ بل لأنه سوف يعلم أنّ من سلّمها إليه أنه هو المهديّ المنتظَر فكونوا على ذلك من الشاهدين.

    ألا والله الذي لا إله غيره لا ينبغي أن يتسلّمها الحوثيون ولا المُعارضة ولا ينبغي للرئيس علي عبد الله صالح أن يذهب من السلطة قبل أن يسلم قيادة الخلافة الإسلاميّة العالميّة للمهديّ المنتظَر، غير أنّه للأسف لا يزال يتهرب من المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني بسبب مكر العرافين أولياء الشياطين كونهم يحذرونه من الأسرة التي منها المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني ولم يقولوا له احذر من تلك الأسرة فسوف يخرج منهم المهديّ المنتظَر؛ بل قالوا: "يا سيادة الرئيس اِحذر آل فلان فلا تقترب منهم ولا يقتربوا منك فإذا لم تحذرهم فسوف يزيلوك من مكانك فيؤول ملكك إليهم"، ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر وأقول: قاتلكم الله يا معشر العرَّافين المشعوذين أولياء الشياطين إنكم لا تحذّرون إلا من الصالحين، ألم تحذّروا فرعون من موسى وهو رجلٌ صالحٌ؟ ولن تجدوهم يحذِّورن من الكافرين كونهم أولياؤهم. ألا والله لا يزيد علي عبد الله صالح تصديق المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إلا شرفاً وعزّاً كبيراً فليكن من الشاكرين إذ جعله الله في عصر بعث المهديّ المنتظَر ليهديه بالقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد وليعلمَ أنّ العرافين أولياء الشياطين لا يحذِّرون إلا من الصالحين، ألم يحذِّروا فرعون من موسى وهو رجلٌ صالح! ولن تجدوهم يحذِّروا من الكافرين ونرجو أن يكون الردّ من الرئيس فيقول: "صدقت، كونهم أولياؤهم". وأرجو من الله العلي العظيم أن يبصّر علي عبد الله صالح بحقيقتكم يا معشر العرافين أولياء الشياطين فكم تسببتم في ظُلمنا وحرماننا من الحقوق الحقّ فإذا لم تتوبوا من قبل الظهور والتمكين فنحن نعلم ما هو حكم الله فيكم وإنكم لمن ألدّ الخصام للرحمن وأوليائه في الكتاب كونكم من أولياء الشياطين الذين يسترقون السمع من الملأ الأعلى فقد أفتانا الله في شأنكم في محكم كتابه. وقال الله تعالى :
    {هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُ‌هُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].

    كونه لا يعلم الغيب في السماوات والأرض إلا الله وحده لا شريك له. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ} صدق الله العظيم [النمل:65].

    والسؤال الذي يطرح نفسه: إذاً كيف عَلِم العرافون المشعوذون بالخطفات الغيبيّة ؟ وتجدون الجواب في محكم الكتاب في قول الله تعالى: {إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿٦﴾ وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِ‌دٍ ﴿٧﴾ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ﴿٨﴾ دُحُورً‌ا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿٩﴾ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الصافات].

    ومن ثمّ يتنزّل بالخطفة الشياطين إلى أوليائهم فيخبروهم بالخطفة وأكثرهم كاذبون. ولذلك قال الله تعالى:
    {هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُ‌هُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].

    إذاً يا قوم الآن تبيّن لكم المقصود من الحديث الحقّ عن محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [كذب المنجمون ولو صدقوا]؛ بمعنى أنهم كذبوا أنهم علموا بتلك الخطفة الغيبيّة نتيجة رصدهم لحركات النجوم ولو صدقوا؛ بل علَّمهم بذلك أولياؤهم من الشياطين الذين {يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى} الملائكيّ كون ملائكة الرحمن يتكلمون فيما بينهم عمّا أخبرهم ربهم مما يشاء من الأحداث الغيبيّة المستقبليّة في الأرض وإنما الشياطين يسترقون السمع كما كان يفعل الجنّ من قبل التحدي في القرآن كان الجنّ يتسمعون إلى الملأ الأعلى بكل يُسرٍ وسهولةٍ إلا من بعد التحدي في محكم القرآن العظيم. ولذلك قالوا: {وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَشُهُباً (8) وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَاباً رَّصَداً (9) وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً (10) وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَداً (11) وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَباً (12) وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْساً وَلَا رَهَقاً(13)} صدق الله العظيم [الجن].

    وما يلي رابط
    (موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني) في انتظاركم للحوار لإخراج البلاد من "فتنة الحرب الأهليّة" الطامة الكبرى على الشعب اليماني لو تحدث، فكفّوا عن سفك الدماء والشغب حكومةً وشعباً وهلمّوا للحوار فقد حضر المهديّ المنتظَر وهو يناديكم للحوار منذ ست سنواتٍ ونحن الآن في بداية السَّنة السابعة وأنتم لم تستجيبوا للحوار لا علماء اليمن ولا علماء المُسلمين إلا قليلٌ. وكذلك ندعو فخامة الرئيس للحضور إلى طاولة الحوار ليتبيّن له هل حقًا الإمام ناصر محمد اليماني زاده الله بسطةً في العلم على كافة علماء الأمّة وهل هو حقاً لا يجادله عالِمٌ من القرآن إلا غلبه الإمام ناصر محمد بسلطان العلم المُبين؟ وإن أبيتم فأعرضتم عن الداعي المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم إلى الاحتكام إلى الذكر فأقسمُ بالله الواحدِ القهار الذي خلق الجانّ من مارجٍ من نارٍ وخلق الإنسان من صلصالٍ كالفخار ليُظهرن الله خليفته المهديّ المنتظَر عليكم وعلى كافة قادات البشر في جميع الأقطار في ليلةٍ وهم صاغرون ليلة يسبق الليل النهار بسبب مرور ما تسمونه بالكوكب العاشر ذلكم "كوكب سقر" اللوّاحة للبشر من عصرٍ إلى آخر فتمطر بأحجارٍ من نارٍ فتذكّروا قول الله الواحد القهار في محكم الذكر وقال الله تعالى: {خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِ‌يكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿٣٧﴾ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣٨﴾ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ‌ وَلَا عَن ظُهُورِ‌هِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُ‌ونَ ﴿٣٩﴾ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَ‌دَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُ‌ونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].

    ذلكم كوكب سقر اللوّاحة للبشر ومرورها الأكبر شرط من أشراط الساعة الكبر. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَا هِيَ إِلا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ (31) كَلا وَالْقَمَرِ (32) وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ (33) وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ (34) إِنَّهَا لإٍحْدَى الْكُبَرِ (35) نَذِيراً لِلْبَشَرِ (36) لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ(37)} صدق الله العظيم [المدثر].

    فترقبوا مرورها من جهة أطراف الأرض أي من جهة الأقطاب في ليلة اكتمال البدر لأحد الأشهر ليلة يسبق الليل النهار ولن تجدوا لكم من دون الله ولياً ولا نصيراً يا معشر المُعرضين عن دعوة الاحتكام إلى الذكر، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين.

    ويا أحباب الله بلّغوا بالبيان الحقّ للكتاب ذكرى لأولي الألباب بكلّ حيلةٍ ووسيلةٍ فتلك مهمتكم يا من أظهركم الله على أمري وصدّقوا واتّبعوا ولا تستيئسوا ممن يحظرونكم ولا تستيئسوا ممن يكذّبونكم وقولوا كما قال أتباع أحد الأنبياء لطائفة منهم في قول الله تعالى:
    {وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (164) فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ (165)} صدق الله العظيم [الأعراف].

    فهل تعلمون بالبيان الحقّ لقولهم:
    {قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم؟ أي معذرةً إلى الله حتى لا يحاسبنا على عدم التبليغ بما أنزل الله إلينا ما دمنا صدّقنا واتّبعنا، وكذلك لعلهم يتّقون فيتّبعون الحقّ من ربهم. فكونوا من الشاكرين أحبتي في الله وبلِّغوا بالبيان الحقّ للكتاب أجمعين في عصر الحوار من قبل الظهور فجميعه نورٌ على نورٍ وشفاءٌ لما في الصدور، ولا تهنوا ولا تحزنوا وقولوا للناس حُسناً، وبشّروا ولا تُنفّروا وكونوا ليِّنين ذوي خُلُقٍ عظيمٍ في دعوتكم، وتذكروا قول الله تعالى: {وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ} صدق الله العظيم [آل عمران:159].

    وأطيعوا أمر الله إليكم وإلى جميع الدُعاة إلى سبيله في قول الله تعالى:
    {ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ} [النحل:125].

    وقول الله تعالى:
    {وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُ‌وا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [فصلت].

    وتذكّروا وصيّة الله لنبيِّه موسى عليه الصلاة والسلام، فبرغم أنّ فرعون كان عالٍ في الأرض من المُسرفين
    {فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى} [النازعات:24]؛ وبرغم ذلك أمر الله نبيّه موسى وأخاه هارون عليهم الصلاة والسلام وقال الله تعالى: {اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ‌ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [طه].

    ويا أحباب الله إن كنتم حريصين على تحقيق ما يحبّه الله ويرضاه فسوف تجدون فتوى ما يحبّه الله ويرضاه في قول الله تعالى:
    {وَلاَ يَرْضَىَ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُواْ يَرْضَهُ لَكُمْ} صدق الله العظيم [الزمر:7].

    وأحبّ إلى نفس الله أن تدعوا عباده إلى سبيله فتصبروا على أذاهم حتى يهديهم؛ وذلك أحبّ إلى الله من أن لو يقاتلوكم فتقاتلوهم فتقتلوهم فيدخلهم النار. ولم يأمركم الله بقتال عباده حتى يكونوا مؤمنين فلا إكراه في الدين وإنما عليكم ما على رسوله والإمام المهديّ في قول الله تعالى:
    {وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم [الرعد:40].

    ولربما يودّ أن يقاطعني أحد الذين يتّبعون أحاديث الشيطان المُخالفة لمحكم القرآن ويحسبون أنّهم مهتدون فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني؛ بل قال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فيما روي عن عبدالله عمر رضي الله تعالى عنهما أنّ رسول الله صلى الله عليه وسلم قال:
    اقتباس المشاركة :
    [أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]
    انتهى الاقتباس
    رواه البخاري ومسلم هذا الحديث أخرجاه في الصحيحين من رواية واقد بن محمد بن زيد بن عبدالله بن عمر عن أبيه عن جده عبد الله بن عمر وقوله إلا بحقّ الإسلام هذه اللفظة تفرّد بها البخاري دون مسلم، وقد روى معنى هذا الحديث عن النبيّ صلى الله عليه وسلم من وجوه متعددة ففي صحيح البخاري عن أنس رضي الله عنه عن النبيّ صلى الله عليه وسلم قال:
    اقتباس المشاركة :
    [أمرت أن أقاتل الناس يعني المشركين حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا عبده ورسوله فإذا شهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله وصلوا صلاتنا واستقبلوا قبلتنا وأكلوا ذبيحتنا فقد حرمت علينا دماؤهم وأموالهم إلا بحقها]
    انتهى الاقتباس
    وخرج الإمام أحمد من حديث معاذ بن جبل عن النبيّ صلى الله عليه وسلم".
    انتهى

    ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: بل ذلك حديثٌ جاءكم من عند الشيطان الرجيم بمكرٍ خبيثٍ حتى يؤلِّبوا البشر على حربكم كونهم إذا لم يحاربوكم فسوف تُكرهوهم على الدخول في دينكم كرهاً وهم صاغرون أو تقتلوهم وتسفكون دماءهم وتَسْبُون نساءهم وتأخذوا أموالهم غنيمةً لكم بحجّة عدم دخولهم في دين الله ولم يأمركم الله ورسوله بذلك أبداً؛ بل أمركم الشيطان الرجيم. فكيف تطيعوا أمر الشيطان وتعصوا أمر الرحمن في محكم كتابه في قول الله تعالى:
    {إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا} [المزمل:19].

    {فَذَكِّرْ‌ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ‌ ﴿٢١﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ‌ ﴿٢٢﴾}
    [الغاشية].

    {فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتْ الذِّكْرَى (9) سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشَى (10) وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى (11) الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَى (12) ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَا (13) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى (14) وَذَكَرَ اسم رَبِّهِ فَصَلَّى (15) بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا (16) وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى (17)}
    [الأعلى].

    {أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}
    [يونس:99].

    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}
    [البقرة:256].

    {وَقُلِ الحقّ من ربكم فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ‌ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارً‌ا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَ‌ادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَ‌ابُ وَسَاءَتْ مُرْ‌تَفَقًا ﴿٢٩﴾}
    [الكهف].

    {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ‌سُولَ وَاحْذَرُ‌وا فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَ‌سُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢﴾}
    [المائدة].

    {وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلا آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ}
    [النحل:35].

    {قلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}
    [النور:54].

    {وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}
    [العنكبوت:18].

    {وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ}
    [الرعد:40].
    صـــــدق الله العظيم

    فاتقوا الله يا أولي الالباب، وسألتكم بمن أجرى السحاب وأنزل الكتاب وخلق الإنسان من ترابٍ؛ أليست كافة أوامر الله إلى رسوله في محكم الكتاب مخالفةً لأمر الشيطان في سنّة البيان في الحديث المُفترى على الرحمن إلى رسول القرآن أنه قال:
    اقتباس المشاركة :
    [أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]
    انتهى الاقتباس
    ؟

    ولا أقول في صحابة رسول الله الذين ورد هذا الحديث أنه عنهم إلا خيراً، فكما افترى شياطين البشر على رسول الذكر كذلك يفترون على صحابته الأخيار، فاتقوا الله واتبعوا كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ إلا ما خالف من أحاديث سنّة البيان لمحكم القرآن فاعلموا أنّه حديثٌ مفترى من عند الشيطان، اللهم قد بلغت اللهم فاشهد.

    أفلا تعلمون أنّكم حتى ولو أكرهتم كافة الجنّ أو الإنس حتى يكونوا مؤمنين بالرحمن ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة لما تقبل الله صلاتهم ولا زكاتهم وهم كارهون حتى تكون صلاتهم وزكاتهم خالصةً لله من قلوبهم وليست خشيةً من أحدٍ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسَى أُوْلَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنْ الْمُهْتَدِينَ} صدق الله العظيم [التوبة:18]، اللهم قد بلغت اللهم فاشهد.

    وأما بالنسبة للجهاد في سبيل لله لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان فذلك أمرٌ من الرحمن إلى الذين مكنهم الله في الأرض. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الأْرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأْمُورِ} [الحج:41].

    {كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:110].

    ولكن للأسف إنّ كثيراً من علماء الأمّة وخطباء المنابر لا يفرّقون بين الآيات في محكم الذكر التي تخصّ الدعوة إلى الله ولا بين الآيات في محكم الذكر التي تخصّ في الجهاد في سبيل الله للأمر بالمعروف والنهي عن المنكر لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان وليس لإكراه الناس بالإيمان بالرحمن. أفلا تتدبرون القرآن أم على قلوبٍ أقفالها يا معشر الذين أضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم؟ ولسوف أضرب لكم مثلاً كيف استطاع الذين يقولون على الله ما لا يعلمون ويحسبون أنهم مهتدون أن يقنعوا أتباعهم في قتل الكفار الذين لا يؤمنون، فعلى سبيل المثال يقولون لهم قال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    اقتباس المشاركة :
    [عن عبدالله عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى] رواه البخاري ومسلم
    انتهى الاقتباس
    ، ومن ثم يقول فهذا يعني أنّ الله أمرنا بقتال المشركين وقتلهم حتى يكونوا مؤمنين فيقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، ما لم ذلك فقد أحلّ الله لنا دماءهم ونساءهم وأبناءهم وأموالهم غنيمةً لنا، ومن ثم يقول وقال الله تعالى: {فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم [التوبة]. ومن ثمّ يزيدهم بآيات أُخر ويقول قال الله تعالى:

    {إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} [التوبة:111].

    وقال الله تعالى:
    {وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ} صدق الله العظيم [الأنفال:39].

    ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني: إنما أمركم الله بقتال الكفار الذين يقاتلونكم في دينكم ويفتنون من اتّبعكم ولذلك أمركم الله بقتال الكفار الذين يقاتلونكم حتى لا يفتنوا من آمن بدعوتكم وصدقكم واتبع دين الحقّ من ربه فهنا وجب عليكم نصرة إخوانكم في الدين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ} صدق الله العظيم [الأنفال:72]. تصديقاً لحديث محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [إِنَّ مَثَلَ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى] صدق عليه وآله الصلاة والسلام.

    وإنما أمركم الله بقتال من يقاتلكم من الكفار الذين يريدون أن يطفئوا نور الله ولم يأمركم الله بالاعتداء على من لم يقاتلوكم من الكفار. وقال الله تعالى:
    {وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:190].

    كون الله لم ينهَكم عن الكفار الذين لم يقاتلوكم في دينكم بل أمركم الله أن تبرّوهم وتقسطوا إليهم وتعاملوهم كما تعاملون إخوانكم المؤمنين بمُعاملة الدين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ} صدق الله العظيم [الممتحنة:8].

    ولم يأمر الله رسوله أن يقاتلهم حتى يكونوا مؤمنين بل أمر الله عبده ورسوله أن يعدل بين المؤمنين والكافرين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لا حجّة بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ} صدق الله العظيم [الشورى:15].

    فكيف يخالف محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ويقول:
    اقتباس المشاركة :
    [أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام وحسابهم على الله تعالى]؟ رواه البخاري ومسلم.
    انتهى الاقتباس

    وأما بالنسبة لقول الله تعالى:
    {فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم [التوبة:5]؛ فإنما يقصد المشركين المتخلفين في مكة من بعد البراءة كون الله أمر المُسلمين بعدم اقتراب المشركين لبيته المعظم حتى يكون خالصاً للمُسلمين يحجّوا إليه وتبرأ الله من حجّ المشركين إلى بيته المعظم شاهدين على أنفسهم بالكفر؛ بل جعله الله سواءً للناس لمن كان يؤمن بالله واليوم الآخر لا يشرك بالله غيره في عبادته لربه ولذلك أمر الله المُسلمين بعدم اقتراب المشركين من المسجد الحرام. وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [التوبة:28].

    ومن بعد إعلان البراءة من الله ورسوله يوم الحجّ الأكبر فمن وجدوه في مكة المكرمة فقد تحدّى براءة الله ورسوله فأمركم الله بقتاله حتى ولو كان متعلقاً بستار الكعبة إلا أن يعلن لكم إسلامه فيقيم الصلاة ويؤتي الزكاة فهذا يعني أنّهم صاروا إخواناً لكم في الدين ولهم الحقّ في المسجد الحرام كما لكم ولذلك أمركم الله أن تخلوا سبيلهم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ‌ أَنَّ اللَّـهَ بَرِ‌يءٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ وَرَ‌سُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ‌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ‌ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ‌ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُ‌وا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

    غير أنّ الله أمر المؤمنين أنّ من استجار به من الكفار والمشركين أن يجره حتى يسمع كلام الله فإن اتبع الحقّ من ربه فكان بها، وإن أبى فأمركم الله أن تبلغوه مأمنه فتخرجوا معه حتى يتعدّى مكة وتعاملوه المعاملة الحسنة. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم، فاتقوا الله يا معشر الذين يقولون على الله ما لا يعلمون فأضلوا أنفسهم وأضلوا أمتهم.. واتقوا الله يا معشر عُلماء المُسلمين يا من لا تفرقون بين الحمير والبعير برغم أن الفرق بين الحمير والبعير مختلف جداً! فكيف انكم لا تفرقون بين المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم وبين المهديين الذين تتخبطهم مسوس الشياطين كالذي يوسوس له قرينه الشيطان أنه المهديّ المنتظَر وبين الحين والآخر يظهر لكم مهدي منتظر جديد أفلا تعلمون أنما ذلك مكر من الشيطان الأكبر؟ حتى إذا بعث الله اليكم المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم فتقولون إنما هو كمثل الذين يدعون شخصية المهديّ المنتظَر بين الحين والآخر فتعرضون عنه حتى يأتيكم عذاب الله بما تسمونه الكوكب العاشر أفلا تتقون؟ أفلا تتدبرون البيان الحقّ للذكر الذي يحاجكم به المهديّ المنتظَر الحق الإمام ناصر محمد اليماني ومن ثم تقارنون بين سلطان علمه وسلطان علم المهديين المفترين الذين تتخبطهم مسوس الشياطين، أفلا تتقون؟ فإذا كنتم من الذين لا يحكمون من قبل أن يسمعوا القول ثم يتدبروا منطق وسلطان علم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وسلطان علم المهديّين الذين يقولون على الله ما لا يعلمون فسوف تجدون أنّ الفرق بين المهديّ المنتظَر وبين المفترين لشخصيّة المهديّ المنتظَر هو كالفرق بين الحمير والبعير أم إنكم لا تفرقون بين الحمير والبعير، أفلا تتفكرون؟

    ويا قوم أزِفت الآزفة ليس لها من دون الله كاشفة أفمن هذا الحديث تضحكون ولا تبكون! أفلا تعلمون أنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني ليخاطبكم بكلام الله ربّ العالمين فآتيكم بالبيان الحقّ للقرآن بقرآن من محكم القرآن العظيم بآيات بيّنات هُن أمّ الكتاب المحكمات لعالمكم وجاهلكم بلسانٍ عربيٍّ مبينٍ يفقههن ويعلم ظاهرهن وباطنهن العالِم منكم والجاهل كون ظاهرهن كباطنهن لا يزيغ عمّا جاء فيهن إلا من كان في قلبه زيغٌ عن الحقّ.

    ويا فضيلة الشيخ عبد المجيد الزنداني وعلماء اليمن أما آن لكم الأوان أن تنطقوا بكلمة الحقّ فتخرجوا أنفسكم وأمّتكم بالصعود على سفينة النجاة لكم من ربكم فتتّبعوا الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني؟ ألم يحمِّلكم الرئيس علي عبد الله صالح المسؤولية بين يدي الله يوم القيامة أن تنطقوا بالحقّ ولا تخشوا في الله لومة لائم فوعدكم أنه سوف يقول لكم سمعاً وطاعة؟ أفلا تتقون! فلماذا أنتم معرضون عن دعوة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وهو معكم في صنعاء أم إنّكم لا تعلمون؟ أم إنّ الأنصار لم يبلغوكم بشأن دعوة المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني أم أنّهم بلغوكم فأعرضتم عن دعوة الحقّ من ربكم فما خطبكم وماذا دهاكم؟

    ولربما يودّ فضيلة الشيخ عبد المجيد الزنداني أن يقاطعني فيقول: "يا ناصر محمد اليماني إننا ننتظر المهديّ المنتظَر يأتي اسمه (محمد بن عبد الله) كما أخبرنا محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أنّ اسم الإمام المهديّ (محمد بن عبد الله)". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول قال الله تعالى:
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:111].

    وقال الله تعالى:
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:24].

    ومن ثمّ يردّ علينا فضيلة الشيخ عبد المجيد الزنداني فيقول: "وهل تؤمن بالأحاديث في السّنة النّبويّة يا ناصر محمد اليماني؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: اللهم نعم، فإن درجة يقيني وإيماني بسُنّة البيان الحقّ للقرآن العظيم على لسان جدّي محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - كدرجة إيماني بهذا القرآن العظيم، وإنما أنكر وأكفر بما خالف من الأحاديث لمحكم الذكر المحفوظ من التحريف القرآن حسب فتوى الرحمن أن ما خالف من الأحاديث النّبويّة لمحكم القرآن فإن ذلك الحديث جاء من عند غير الله أي من عند الشيطان كون القرآن وأحاديث البيان جميعاً من عند الرحمن تصديقاً لفتوى الرحمن في محكم القرآن إلى الإنس والجان:
    {إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْ‌آنَهُ ﴿١٧﴾ فَإِذَا قَرَ‌أْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].

    غير أنّ الرحمن أفتاكم في محكم القرآن كيف تستطيعون أن تُميّزوا بين أحاديث البيان الحقّ من عند الرحمن وأحاديث الشيطان المفتراة على الله ورسوله فأمركم الله أن تجعلوا محكم القرآن هو المرجع فيما اختلفتم فيه من أحاديث سنة البيان في السّنة النّبويّة وعلمكم الله أنّ ما كان من أحاديث البيان في السّنة النّبويّة ليس من عند الرحمن فإنّكم سوف تجدون بينه وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً تصديقاً لفتوى الله في محكم القرآن أنّ أحاديث سُنّة البيان هي كذلك من عند الرحمن. وكذلك أفتاكم أنه لم يعِدكم بحفظ سنة البيان من التزييف والتحريف وإنّما حفظ لكم القرآن العظيم وعلمكم الله أنّ ما اختلفتم فيه من أحاديث سنة البيان أن تحتكموا إلى القرآن فتتدبرون محكم قرآنه وعلمكم الله أنّ ما كان من أحاديث بيانه جاء من عند غير الله ويقصد إذا كان من عند الشيطان فسوف تجدون بين محكم القرآن والحديث المفترى في سُنّة بيانه اختلافاً كثيراً كون الحقّ والباطل نقيضان لا يتفقان وتلك الفتوى لكشف الأحاديث المكذوبة تجدوها من الله في محكم كتابه في قول الله تعالى:
    {مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    ومن ثمّ يردّ علينا الشيخ عبد المجيد الزنداني ويقول: "إذاً الآن قد تبيَّن لنا الحكم الحقّ في الاختلاف بين السُّنة والشيعة في الحديث المروي عن النبيّ قال عليه الصلاة والسلام:
    [تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وسنتي]، ولكن هذا الحديث في الروايات لدى الشيعة يختلف آخره عن هذا الحديث فلديهم عن النبيّ أنه قال: [تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وعترتي]، وتبيَّن لنا الحكم الحقّ في نقطة الاختلاف أنّ الحديث الحقّ هو الذي لدى السنة والجماعة كما يلي: [تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي كتاب الله وسنتي]، وهذا تصديق لبيانك الحقّ أنّ الأحاديث النّبويّة هي كذلك من الرحمن، ولكن يا ناصر محمد اليماني فما تقول في الشيعة الاثني عشر؟". ومن ثمّ يردّ عليه المهديّ المنتظَر وأقول: إنّ الافتراء في الروايات هي أقل لدى الشيعة الاثني عشر من أهل السُّنة والجماعة ولكن أهل السُّنة والجماعة برغم أنّ الأحاديث المفتراة الأكثر هي لديهم ولكنهم أقرب إلى الحقّ كون أهل السُّنة والجماعة لا يدعون أئمة آل البيت من دون الله.

    ويا شيخ عبد المجيد وكافة علماء اليمن والمُسلمين اتقوا الله فما ينبغي للإمام المهديّ أن يبعثه الله متّبعاً لأهوائكم بل لجمع شملكم وتوحيد صفّكم. وأشهدُ الله شهادة الحقّ اليقين أني أعلن الكفر المُطلق "بالتعدديّة المذهبية" في الدين والسياسة برغم أننا لا نحرّم الانتخابات الشوريّة بالحقّ ولكن نُحرّم التعدديّة الحزبيّة في الدين أو في سياسة الحكم كون الحزبيّة تكون سبب في تمزق شمل المُسلمين وتورث بينهم العداوة والبغضاء وتجعل قلوبهم شتى، أفلا تذكر يا شيخ عبد المجيد قبل الوحدة اليمانيّة كان في الشمال حزبٌ واحدٌ يُسمى بالمؤتمر الشعبي العام؟ وبما أنه حزبٌ واحدٌ بغض النظر عن عيوبه فقد كان اليمانيون إخواناً حتى إذا جاءت التعدديّة الحزبيّة فشتّتت قلوب العباد وأورثت العداوة والبغضاء بين قلوبهم! فذلك محرَّم في دين الله وليس ذلك هو حكم الشورى الإسلامي؛ بل حكم الشورى الإسلامي طبقته في اليمن الملكة بلقيس رضي الله عنها وأرضاها، والشيء العجيب أنها طبقت حكم الشورى الإسلامي بالحقّ من قبل أن تسلم لله مع سليمان كونها امرأة حكيمة وذات ذكاء وفطنة وقد انتخبت لها مجلس شورى من أعيان البلاد فتمّ إحضارهم من كلّ قريةٍ أعزة أهلها فجعلتهم لها مجلس شورى وقالت لهم:
    {مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ} [النمل:32]، فكانت لا تقطع أي أمرٍ في شؤون البلاد والاقتصاد للدولة حتى تلقيه على مجلس الشورى للتشاور في ذلك الأمر وجعلت القرار بيدها من بعد الشورى، وهذا هو حكم الشورى الذي يؤيّده الإسلام بالحقّ. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ} صدق الله العظيم [آل عمران:159]، أي وشاورهم في الأمر حتى تسمع آراءهم وليس لهم من الأمر شيء وإنما حق الشورى فإذا اتخذت القرار بالرأي المناسب فتوكَّل على الله فكذلك كان حكم الملكة بلقيس رضي الله عنها وأرضاها.

    وإذا لم تجيبوا دعوة الحوار الآن فنقترح على الرئيس علي عبد الله صالح دمج الأحزاب جميعاً إلى حزبٍ واحدٍ يُسمّى (حزب الوحدة اليمانية)، فكيف تتبعون ملّة قومٍ لا يؤمنون؟ فليست التعدديّة الحزبيّة في دولةٍ واحدةٍ من الدين في شيء سواء التعدديّة الحزبيّة في الدين تحت مسمّى المذاهب أو تحت مسمّى (الأحزاب السياسيّة) فجميعها محرَّمة في كتاب الله القرآن العظيم كون التعدديّة الحزبيّة في الدين أو السياسة تورث العداوة والبغضاء بين العباد، فكم ضحايا التعدديّة الحزبيّة في الدول لا يحصيهم إلا الله، أفلا تتقون؟

    ولو أنّ كلّ دولةٍ يوجد فيها حزبٌ واحدٌ فقط لما كانت هناك مشاكل بين الشعوب وسفك دماء، فيكفي فساد في الأرض إني لكم ناصح أمين، وهلمّوا للحوار لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان، وأشهدُ أن لا إله إلا الله وأشهدُ أن محمداً رسول الله وأشهدُ أنّي المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني أسعى إلى تحقيق السلام العالمي بين شعوب البشر وإلى التعايش السلمي بين المُسلم والكافر حتى يعيشوا البشر في سلامٍ آمنين من شرّ المفسدين في الأرض.


    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  2. افتراضي نامه امام مهدی ناصر محمد یمانی به رئیس جمهور «علی عبدالله صالح» ، سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

    -2-
    امام ناصر محمد اليماني
    14 - ربیع الثانی - 1432
    ه‍ـ
    20 - 03 - 2011
    مـ
    ۲
    ۹ - اسفند - ۱۳۸۹ ه‍. ش.

    12:48 صبح
    ــــــــــــــــــ


    نامه امام مهدی ناصر محمد یمانی به رئیس جمهور «علی عبدالله صالح» ، سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

    بسم الله الرحمن الرحيم
    والصلاة والسلام على جدي النبي الأمي خاتم الانبياء والمُرسلين محمد رسول الله وآله الطيبين والتابعين للحق إلى يوم الدين..

    برادر، جناب رئیس، نظر ما درباره شخص گرامی شما خیر است و شما را در کشتاری که روز جمعه در خیابان دانشگاه صورت گرفت، بی‌گناه می‌دانیم، چون کسانی که روز جمعه را برای این کار انتخاب کردند، هدفشان انفجار وضعیت بین دولت و مخالفان بود تا یمن را به جنگ داخلی بکشانند که عاقبت خوشی ندارد...
    سلام خداوند بر شما انصار عزیزم، پیش از این به حق درباره میزان گناه کسانی که خداوند از قاتل بودن آنان آگاه است فتوا داده بودیم. خداوند جریمه عمل آن‌ها را در این فرموده خود معین نموده وفتوا داده است:
    {أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً} صدق الله العظيم [المائدة:۳۲]
    فرق ندارد که فرد مسلمان باشد یا کافری که بر سر دین با شما سر جنگ ندارد، جریمه این عمل در آیات محکم کتاب خداوند چنین است:
    {أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً} صدق الله العظيم [المائدة:۳۲]
    پس چه رسد به کشتن مؤمنان؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا} صدق الله العظيم [النساء:۹۳]
    شایسته انصار نیست که بر اساس گمان درباره کسی حکم کنند؛ ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند و تا کنون مشخص نشده‌است عامل جنایت روز جمعه گذشته و ریخته شدن خون متحصنین در خیابان دانشگاه چه کسی بوده است. هدفِ عاملانِ آن به انفجار کشاندن اوضاع است. آن‌ها می‌دانستند که در روز جمعه متحصنین هیجان‌زده هستند و برای همین، روز جمعه را برای انجام این جریمه بسیار زشت و منکر انتخاب کردند تا وضعیت به حد انفجار برسد و جنگ داخلی آغاز شود که عاقبت ناگواری خواهد داشت.
    برای خردمندان این سؤال پیش می‌آید که آیا انفجار وضع موجود در یمن، به نفع رئیس علی عبدالله صالح است؟ عقل و منطق می‌گوید خیر؛ چراکه این به نفع او نیست. لذا ای برادران! در مورد هیچ‌کس با گمان قضاوت نکنید که ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند، لذا ما بیاناتی را که حاوی اتهاماتی که مورد پذیرش عقل و منطق نبود، حذف کردیم.
    و اما امام مهدی ناصر محمد یمانی شایسته نیست با هیچ‌کس تعارف داشته باشد و می‌گویم جناب رئیس‌جمهور، علی عبدالله صالح، تصور من بر این است که شما در جنایات روز جمعه تقصیری نداشتید و اثبات برائت شما این است که در پی یافتن مسئولان این تعدی برآیید تا حکم حق خداوند را درموردشان اجرا کنید، چون در برابر خداوند مسئول مردمی هستید که تحت رعایت شما هستند. اما جناب رئیس! آیا شما چون خود را از حوادثی که روز جمعه اتفاق افتاده بری دانسته و به‌خاطر حوادثی که روز جمعه رخ داده گناهی نداشته و به آن راضی نبوده‌ای، در مقابل خداوند برای تعقیب مرتکبین مسئولیتی نداری؟ خیر، شما مسئول حفظ امنیت کشور و تعقیب مفسدان هستی؛ چراکه خداوند به تو حاکمیت و تمکین در یمن را عنایت کرده‌است. برای همین تو در پیشگاه خداوند مسئول امر به معروف و نهی از منکری. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    {الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ} صدق الله العظيم [الحج:۴۱]
    پس باید به حق حکم کنی؛ اگر ثابت شد مرتکبین از خانه و آبروی خود دفاع کرده‌اند، بر حسب حکم خداوند بینشان حکم کن و اگر ثابت شد مرتکبین تعدی کرده‌اند نیز باز بر اساس آنچه که خداوند نازل نموده‌است، درباره‌شان حکم صادر نما. جناب رئیس! شایسته شما نیست که به این جنایت رسیدگی نکنی چون در حق مخالفان رخ داده‌است و از آنجا که تو خود را در مورد ریخته شدن خون آن‌ها مقصر نمی‌دانی، شایسته نیست که ساکت مانده و به دنبال یافتن عاملان آن نباشی. به خداوند که چنین نیست و تو مسئولیت داری که بین آن‌ها به حق حکم کنی، ولو اینکه مخالفان از کافرین باشند و مرتکبین از مسلمانان؛ خداوند به تو فرمان داده‌است که بین آن‌ها و مسلمانان با عدالت حکم نمایی و حق نداری به‌خاطر اینکه مسلمانان هم‌ دین تو هستند، از آن‌ها جانبداری کنی؛ بلکه این حکم و انصاف میان ظالم و مظلوم است.
    خداوند به شما امر نموده‌است که بدون جانبداری از مسلمانان، با مسلمان و کافر به عدالت رفتار کنید. به خداوندی که جز او خدایی نیست قسم، اگر برادر من که فرزند مادر و پدرم است، کافری را به دلیل کفرش به قتل برساند و بدون آنکه مقتول به او تعدی کرده باشد و تنها به علت کفر به قتل برسد، حد خداوند را با دار زدن در حق او اجرا خواهم کرد و برای اجرای حکم خداوند در آیات محکمش، از هیچ چیزی باک ندارم (اهمیت نمی دهم که برادرم است). این حکم خداوند به مسلمانانی است که در روی زمین به تمکین و زمامداری می‌رسند. به آن‌ها همان فرمانی داده شده که به رسول خداوند داده شده است؛ یعنی رفتار عادلانه بین مسلمان و کافر. گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است:
    {فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَآ أُمِرْتَ وَلاَ تَتّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَآ أَنزَلَ اللّهُ مِن كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لأعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللّهُ رَبّنَا وَرَبّكُمْ لَنَآ أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لاَ حُجّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۵]
    چه برسد به اینان که برادران مسلمان شما هستند ولو اینکه از مخالفانتان باشند؛ حق نداری اجازه بدهی که خونشان به هدر رود و مرتکبین را مورد تعقیب قرار ندهی؛ بلکه بر تو واجب است خود را در پیشگاه خداوند مسئول بدانی و اگر دانستی مرتکبین مقصرند و تعدی کرده‌اند و تظاهرکنندگان به آن‌ها حمله نکرده‌اند، حد خداوند را در موردشان اجرا نمایی. تو ملزم هستی قتل را پیگیری کنی تا بتوانی به حق حکم خداوند را اجرا نمایی؛ و این فتوای حق امام مهدی ناصر محمد یمانی است.
    ای هیئت علمای یمن، رئیس علی عبدالله صالح و تمامی رهبران معارض! اگر به کتاب خداوند ایمان دارید به کسی که شما را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند، قرآن عظیم، دعوت می‌کند پاسخ مثبت دهید و بدانید یمن مرکز خلافت جهانی اسلام است و خداوند گواه و وکیل بر این سخن است. من شهادت می‌دهم که صدام حسین همان سفیانی است و علت آنکه سفیانی نامیده شده، این است که از نسل معاویه بن ابی سفیان است. دوران او گذشته و به سر آمده‌است؛ یمانی در ابتدای امر درکنار سفیانی بود (در جریان حملات آمریکا به عراق) اما به من ثابت شد که او ظالم است و سپس خداوند ظالم‌تر از او را بر او مسلط گردانید و باشد که به درگاه خداوند توبه‌ای واقعی نموده و امیدواریم خداوند با رحمتش از او درگذرد.
    و من به خداوند شهادت می‌دهم بنیان‌گذار حرکت خراسانی "حسین بدرالدین الحوثی" است و علت آنکه خراسانی نامیده می‌شود، نسبت و دوستی او با اولیائش در خراسان ایران است و او نیز رفته و دورانش گذشته‌ است و امید داریم خداوند او را مورد رحمت خود قرار دهد؛ اما جنبش او همچنان زنده است و باشد که بعد از آنکه حقی که از جانب پروردگارشان آمده‌است برایشان روشن گردید، اگر در پی حقند از آن پیروی کرده و خداوند آن‌ها را به‎‌سوی حق هدایت نماید و از اعمال گذشته‌شان درگذرد؛ چون نمی‌دانستند که در بیراهه هستند. و من خدا را به شهادت می‌گیرم یمانی که رهبری انقلاب برای وحدت یمن را برعهده داشت، زمینه ظهور امام مهدی را فراهم کرد. این امر نه با خواسته و اراده خود، بلکه با تقدیر مقدرشده‌ی خداوند در کتاب مسطورش و با مکر مقدرشده از جانب پروردگار عالمیان رخ داد؛ چون یمن مرکز خلافت جهانی اسلامی خواهد شد و این حرکت انقلابی برای تبدیل دو یمن به کشوری متحد و تثبیت یمن متحد است که از نشانه‌های نزدیک شدن زمان برانگیختن امام مهدی در مرکز خلافت جهانی اسلامی است و جنبش یمانی که صاحب انقلاب است، تمهیدی برای وحدت مرکز خلافت و
    در آستانه برانگیخته شدن امام مهدی است و برایتان روشن شد که یمانی که صاحب انقلاب تثبیت و تبدیل دو یمن به یک یمن واحد است، رئیس علی عبدالله صالح یمانی و جنبش انقلابی او در سال ۱۹۹۴ میلادی است و این حرکت انقلابی برای تثبیت و تبدیل دو یمن به يمن واحد است و این جنبش انقلابی از نشانه‌های "عصر برانگیخته شدن امام مهدی" است. به‌راستی که حرکت یمانی اول، حرکتی دعوی نیست؛ چون او عالِم نیست و خداوند او را امام و پیشوای مردم قرار نداده‌است و به‌راستی که این حرکت و جنبش انقلابی زمینه‌ای است برای متحد شدن دو یمن و برای همین محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم فرموده است:
    [وَاللهِ لَيُتِمَّنَّ هَذَا الْأَمْرَ حَتَّى يَسِيرَ الرَّاكِبُ مِنْ صَنْعَاءَ إِلَى حَضْرَمَوْتَ لا يَخَافُ إِلاَّ اللَّهَ أَوْ الذِّئْبَ عَلَى غَنَمِهِ. وَ لَكِنَّكُمْ تَسْتَعْجِلُونَ]
    [به خداوند که این امر به انجام می‌رسد تا اینکه مسافر بتواند از حضرموت تا صنعاء را سفر کند بدون اینکه از چیزی به‌جز خدا و یا حمله گرگ به احشامش در هراس باشد، اما شما برای آن عجله دارید]
    صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم
    فرموده ایشان که سلام و صلوات بر او باد [وَ لَكِنَّكُمْ تَسْتَعْجِلُون] به این معنی است که شما عجله دارید تا امام مهدی زودتر از زمانی که خداوند در کتاب مسطور خود برای او مقدر نموده‌است، برانگیخته شود و محمد رسول الله علیه الصلاة و السلام از نشانه‌ای به شما خبر داده‌است که در دورانی که امام مهدی در آن برانگیخته می‌شود رخ خواهد داد و آن حرکت انقلابی برای تثبیت وحدت یمن است بعد از آن که نزدیک بود دوباره یمن در آستانه تجزیه قرار گیرد و هم‌اکنون این خطر وجود دارد؛ سپس امام مهدی در ابتدای امر ظهور، برای محقق ساختن صلح و عدل و ایمان و امنیت در یمن بر خواهد خواست و سپس یمن در دورانی که فتنه‌های شدید سهمگین در جریان است، تبدیل به سرزمین امن و ایمان و صلح می‌گردد و برای همین است که محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم فرموده است:
    [إذا هاجت الفتن فعليكم باليمن] صدق عليه الصلاة والسلام
    [در طوفان فتنه‌ها به یمن بروید]
    و برای همین ما در آن زمان که آکنده از فتنه‌ها و اندوه‌هاست، به تمام انصار در همه کشورها و تمام مسلمانانی که امام مهدی را باور داشته باشند، اجازه خواهیم داد تا به یمن مهاجرت نمایند. ولی صبر کنید، صبرکنید که مهاجرت بعد از آن خواهد بود که رهبری مرکز خلافت اسلامی به طور داوطلبانه و نه از روی اجبار تسلیم - امام مهدی - شود، چون یمانی صاحب انقلاب وحدت یمن با متحد ساختن یمن، زمینه را برای مرکزیت خلافت اسلامی فراهم ساخته و بر اساس دانش من، رهبری را با طیب خاطر و رضایت به امام مهدی تسلیم خداهد کرد پس از شکرگزاران باشد.
    دانستید که صاحب انقلابی که زمینه وحدت یمن را فراهم نمود، رئیس علی عبدالله صالح است و اما در مورد نسب و ریشه او، من حقیقت محض را می‌گویم و نسبت او و امام مهدی به امام حسین بن علی علیه الصلاة و السلام می‌رسد ولی او از این امر خبر ندارد. علت هم این است که فرزندان و اخلاف امام حسین نسبت حق خود به ایشان را از فرزندانشان پنهان می‌کردند؛ چون پدرانشان از زمان‌های قدیم مجبور شده بودند از ترس قومی که سر حسین را بریده بودند، نسبت خود با ایشان را پنهان کرده و در میان مردم عالم، خود را گم کرده و پراکنده و آواره شوند. کسانی که نسبت خود با آل بیت را پنهان می‌کردند، دقیقاً از نسل پدرم امام حسین علیه الصلاة و السلام بودند، چراکه طغیانگران می‌خواستند هرکس که از نسل پدرم امام حسین است، نسل در پی نسل از میان بردارند تا کسی روزی برای خون‌خواهی ایشان اقدام نکند. ظلمی که بر آل بیت در عهد اُمَوی و عباسی شده‌است‌ آن‌قدر عظیم است که جز خداوند کسی از آن آگاه نیست ولی اکثر شما از آن بی‌اطلاعید. آیا می‌دانید برای مدتی بسیار طولانی هر روز جمعه بر بالای منابر، امام علی علیه الصلاة و السلام را لعنت می‌کردند؟ اما دوران آن مردم سپری شده‌است و خداوند فرزندان آن مردم را به‌خاطر گناهانی که پدرانشان مرتکب شده‌اند، مورد محاسبه قرار نمی‌دهد. گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    {تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يفعلون} صدق الله العظيم. [البقرة:۱۳۴]
    به دعوت برای پذیرش حکمیت احکام کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ مثبت دهید و اگر رو برگرداندید، تصور نکنید خداوند خلف وعده خواهد کرد. به خداوند بزرگ قسم که خداوند مرا بر شما و تمام مردم با عبور سیاره عذاب که شما به آن سیاره دهم می گویید، ظاهر خواهد کرد و به‌خاطر طلوع خورشید از مغرب، شب از روز جلو خواهد افتاد که گواه و نشانه‌ای از علائم بزرگ ساعت - قیامت - است. آیا می‌دانید که خداوند برای هر روز به سبب دعای بندگانی از شما که صالحند، شأنی قائل است و شما را عذاب نمی‌کند؟ اما اکثر مردم شاکر نیستند...
    اگر شکر کردید، طلب استغفار نمودید و توبه کرده و هدایت شدید، عذاب خداوند بر قوم دیگری نازل خواهد شد که از دعوت‌کننده‌ی به حقِّ پروردگار پیروی نکرده‌اند و در یک شب خداوند عذاب را درحالی‌که خوار و تحقیر شده‌اند بر آنان نازل خواهد نمود. آیا می‌دانید امام مهدی فرج خداوند برای مسلمین و مردم عالم است و از یمن می آید؟ گواه آن نیز حدیث محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم است که:
    [إني أرى نفس الله يأتي من اليمن]
    صدق عليه الصلاة والسلام
    [به‌راستی که من می‌بینم که نفس الله از یمن می‌آید]
    نفس یعنی فرج؛ پس ای جماعت مسلمانان چرا از فرج خداوند امام مهدی که رحمت پروردگار بر شماست روگردانید؟!!

    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
    أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني

    اقتباس المشاركة 13074 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..

    - 2 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    14 - 04 - 1432 هـ
    20 - 03 - 2011 مـ
    12:48 صباحاً

    [ لمتابعة رابط المشاركـة الأصليّة للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=13031
    __________



    رسالة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلى الرئيس علي عبد الله صالح السلام عليكم ورحمة الله وبركاته ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي النبيّ الأمي خاتم الأنبياء والمرسلين محمد رسول الله وآله الطيبين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..

    يا أيها الأخ الرئيس نحن لا نظنّ في شخصكم الكريم إلا خيراً ونراك بريئاً من مذبحة يوم الجمعة المنقضي بحيّ الجامعة كون الذين فعلوها لم يختاروا يوم الجمعة بالذات إلا وهم يريدون أن يفجّروا الوضع بين الحكومة والمعارضة حتى يُدخلوا اليمن في حربٍ أهليةٍ لا يُحمدُ عقباها..

    سلامُ الله عليكم أحبتي الأنصار، لقد سبقت فتوانا بالحقّ على الذين يعلم الله أنهم القتلة عن قدر الإثم عليهم من ربهم بفتوى الله في جريمتهم:
    {أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً} صدق الله العظيم [المائدة:32].

    سواء تكون نفس مؤمنٍ أو نفس كافرٍ لم يقاتلكم في الدين فجريمة ذلك في محكم الكتاب:
    {أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً} صدق الله العظيم، فما بالكم بقتل المؤمنين! وقال الله تعالى: {وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا} صدق الله العظيم [النساء:93] .

    وما ينبغي للأنصار أن يحكموا على أحدٍ بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً، فلم يثبت إلى حدّ الآن من المسؤول عن جريمة يوم الجمعة المنقضية في حيّ الجامعة بسفك دماء المعتصمين، وهدف أصحاب الفعل أنّهم يريدون أن يفجِّروا الوضع تفجيراً، وبما أنّهم يعلمون أنّ يوم الجمعة بالذات يكون المعتصمون في هيجانٍ ولذلك اختاروا عملية الجريمة المنكرة يوم الجمعة حتى يفجّروا الوضع تفجيراً فيدخلوا البلاد في حربٍ أهليةٍ لا يُحمد عقباها.

    والسؤال الذي يطرح نفسه إلى أولي الألباب: فهل من صالِحِ الرئيس على عبد الله صالح أن يفجّر الوضع في اليمن؟ وجواب العقل والمنطق: كلا، كون ذلك ليس من صالحه، إذاً يا إخواني لا تحكموا على أحدٍ بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً، ولذلك قمنا بحذف بيانات الاتهام التي يرفضها العقل والمنطق.

    ولكنّي الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني لا ينبغي لي مجاملة أحدٍ على الإطلاق، وأقول يا فخامة الرئيس علي عبد الله صالح إني أظنك بريئاً من جريمة يوم الجمعة وإثبات براءتك هو البحث عن الجُناة المعتدين ومن ثم تقيم عليهم حكم الله بالحقّ كونك مسؤول عن رعيتك بين يدي الله. ولكن يا سيادة الرئيس فهل لأنك ترى أنّك بريء ولا ذنب لك بما حدث يوم الجمعة ولا راضٍ؛ فهل ترى أنك غير مسؤول عن مطاردة الجناة بين يدي الله؟ بل مسؤولٌ عن أمن البلاد ومطاردة المُفسدين كون الله مكنك في أرض اليمن، ولذلك فأنت مسؤولٌ بين يدي الله عن الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ} صدق الله العظيم [الحج:41] .

    ومن ثم تحكم بالحقّ فإن ثبت أنّ الجناة كانوا مدافعين عن ديارهم وعرضهم فتحكم بينهم بما أنزل الله، وإن ثبت أنّ الجناة معتدين فتحكم بينهم بما أنزل الله ولا ينبغي لك يا فخامة الرئيس أن تترك أمر تلك الجريمة يذهب سدىً كونهم من المعارضة، وبما أنّك ترى أنّك بريءٌ من دمهم فلا ينبغي لك أن تنصت فتعرض عن مطاردة الفاعل! كلا وربي؛ بل إنّك مسؤول أن تحكم بينهم بالعدل حتى ولو كانت المعارضة من الكافرين والجناة من المسلمين فقد أمرك الله أن تحكم بالعدل بينهم وبين المسلمين وأن لا تجامل المسلمين كونهم على دينك بل تنصف المظلوم من الظالم، وبذلك أمركم الله بالعدل بين المسلمين والكافرين من غير مجاملةٍ ولا تحيّزٍ إلى جانب المسلم، ألا والله الذي لا إله غيره لو أنّ أخي ابن أمي وأبي قام بقتل كافرٍ بحجّة كفره وهو لم يعتدِ عليه إلا بحجّة كفره، إذاً لأقمت على أخي حدّ الله بالصلب ولا أبالي تنفيذاً لأمر الله في محكم كتابه إلى الذين مكَّنهم الله في الأرض من المسلمين، فقد أمرهم الله بما أمر به رسوله بالعدل بين المُسلم والكافر. تصديقاً لقول الله:
    {فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَآ أُمِرْتَ وَلاَ تَتّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَآ أَنزَلَ اللّهُ مِن كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لأعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللّهُ رَبّنَا وَرَبّكُمْ لَنَآ أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لاَ حجّة بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ} صدق الله العظيم [الشورى:15] .

    فما بالك بمن هم إخوانك من المسلمين ولو كانوا من المعارضة! فما ينبغي لك أن تترك دماءهم تذهب هدراً كونهم من المعارضة ومن ثم لا تهتم بمطاردة الجناة؛ بل وجب عليك أمام ربك إنْ كنت تعلم بالجناة أن تقيم حدّ الله عليهم إن كانوا معتدين ولم يعتدِ المتظاهرون عليهم فيلزمك مطاردة القتلة حتى تحكم فيهم بما أنزل الله، وهذه فتوى الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني بالحقّ.

    ويا معشر هيئة علماء اليمن، ويا أيها الرئيس علي عبد الله صالح، ويا معشر قادة المُعارضة استجيبوا لداعي الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم إنْ كنتم به مؤمنين واعلموا أنّ اليمن هي عاصمة الخلافة الإسلاميّة العالميّة والله على ما أقول شهيد ووكيل، وإني أُشهدُ الله أنّ السفياني هو صدام حسين، ويسمّى السفياني كونه من ذرية معاوية بن أبي سفيان وقد مضى وانقضى وقد وقف اليماني إلى جانب السفياني بادئ الأمر ولكنه تبيّن لي أنّه كان من الظالمين ثم ولّى الله عليه أظلم منه وعسى أنّه تاب إلى الله متاباً ونرجو من الله أن يتغمده برحمته.

    وإني أشهدُ الله أنّ المؤسس لحركة الخراساني أنه حسين بدر الدين الحوثي؛ ويسمى بالخراساني نسبة إلى أوليائه خراسان إيران وقد مضى وانقضى ونرجو من الله كذلك أن يرحمه ولا تزال حركته حيّة وعسى أن يهديهم الله إلى الحقّ بعدما يتبيّن لهم الحقّ من ربِّهم إنْ كانوا يريدون الحقّ فإن اتّبعوا الحقّ فعفى الله عمّا سلف كونهم لم يكونوا يعلمون أنّهم على ضلالٍ، وإنّي أشهدُ الله أنّ اليماني صاحب الثورة الوحدويّة التمهيديّة لتحقيق وحدة اليمنين إلى يمنٍ واحدٍ تمهيداً لظهور الإمام المهديّ بقدرٍ مقدورٍ في الكتاب المسطور وليس بقصدٍ من صاحب الثورة بل بمكرٍ مقدرٍ من ربّ العالمين كون اليمن سوف يكون عاصمة الخلافة الإسلاميّة العالميّة كون حركته الثوريّة من أجل ترسيخ وحدة اليمنين إلى يمنٍ واحدٍ كون ذلك من علامات قرب بعث الإمام المهديّ في عاصمة الخلافة الإسلاميّة العالميّة فأصبحت حركة اليماني صاحب الثورة إنما هي حركة تمهيديّة لوحدة عاصمة الخلافة قبيل بعث الإمام المهدي، فتبيَّن لكم أنّ اليماني صاحب ثورة ترسيخ وحدة اليمنين إلى يمنٍ واحدٍ أنه الرئيس علي عبد الله صالح اليماني وحركته الثوريّة في عام 1994 م هي حركة ثوريّة من أجل ترسيخ وحدة اليمنيين إلى يمنٍ واحدٍ وتلك الحركة من علامات عصر بعث الإمام المهديّ وإنما حركة اليماني الأول ليست حركة دعويّة كونه ليس بعالِم ولم يجعله الله للناس إماماً وإنما تعتبر حركة ثوريّة تمهيديّة لترسيخ وحدة اليمنيين إلى يمنٍ واحدٍ، ولذلك قال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [وَاللهِ لَيُتِمَّنَّ هَذَا الْأَمْرَ حَتَّى يَسِيرَ الرَّاكِبُ مِنْ صَنْعَاءَ إِلَى حَضْرَمَوْتَ لا يَخَافُ إِلاَّ اللَّهَ أَوْ الذِّئْبَ عَلَى غَنَمِهِ. ولَكِنَّكُمْ تَسْتَعْجِلُونَ] صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم؛ ومعنى قوله عليه الصلاة والسلام [ولَكِنَّكُمْ تَسْتَعْجِلُون] أي تستعجلون ببعث الإمام المهديّ قبل قدره المقدور في الكتاب المسطور فأخبركم محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بعلامةٍ تحدث في العصر الذي يتمّ فيه بعث الإمام المهديّ وهي حركة اليماني الثوريّة لترسيخ الوحدة اليمانيّة بعد أن كاد يعود إلى شطرين كما كان. وها هو أوشك أن يعود إلى شطرين ومن ثم يظهر الإمام المهديّ لتحقيق السلام والعدل والإيمان والأمان بين اليمانيين بادئ أمر الظهور ومن ثم يصبح اليمن بلد الأمن والإيمان والسلام في عصر اشتداد الفتن ولذلك قال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [إذا هاجت الفتن فعليكم باليمن] صدق عليه الصلاة والسلام، ولذلك سوف نأذن للأنصار من مختلف الأقطار وجميع المُسلمين المصدِّقين بالإمام المهديّ بالهجرة إلى اليمن في عصر اشتداد الفتن والمِحن، ولكن مهلاً مهلاً فالهجرة سوف تكون من بعد استلام قيادة عاصمة الخلافة الإسلاميّة طوعاً وليس كرهاً كون اليماني صاحب ثورة الوحدة التمهيديّة لوحدة اليمن عاصمة الخلافة الإسلاميّة سوف يسلم القيادة إلى الإمام المهديّ عن طيب نفس ورضى طوعاً حسب علمي، فليكن من الشاكرين.

    وقد علمتم أنّ اليماني صاحب الثورة التمهيديّة لتحقيق وحدة اليمنين أنّه الرئيس علي عبد الله صالح، وأما نَسَبُه فحقيقٌ لا أقول إلا الحقّ أنّ نسبه ونسب الإمام المهديّ من ذرية الإمام الحُسين بن علي (عليه الصلاة والسلام)، ولكنّه لا يعلم كون السبب في اختفاء ذرّيات الإمام الحسين عن نسبهم الحقّ كان في الزمن القديم كونهم أجبروا آباءهم على أن يخفوا على ذرياتهم نسبهم خشيةً عليهم من مكر قومٍ قطعوا رأس الحسين وقد تشردوا في العالمين، ولكن الذين أخفوا نسبهم من آل البيت بالضبط هم من كانوا من ذرّيات أبتي الإمام الحسين عليه الصلاة والسلام كون الطغاة كانوا يريدون أن يقضوا على من كان من ذرّيات الإمام الحسين جيلاً بعد جيلٍ حتى لا يثأروا لأبيهم يوماً ما، فقد مرّ آل البيت في ظلمٍ عظيمٍ في عهد الخلافة الأمويّة والعباسيّة لا يعلمه إلا الله ولكن أكثركم تجهلون، أفلا يعلمون أنهم كانوا يلعنون الإمام علي - عليه الصلاة والسلام - في كل يوم جمعةٍ على منابرهم زمناً طويلا؟ ولكن تلك أُمّةٌ قد خلت ولا يحاسب الله ذرّياتهم بذنب آبائهم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يفعلون} صدق الله العظيم. [البقرة:134] .

    فاستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم وإن أبيّتم فلا تظنّوا أنّ الله مخلف وعدِه! فأقسمُ بالله العظيم ليظهرني عليكم وعلى الناس كافة بكوكب العذاب وهو بما تسمونه بالكوكب العاشر ليلة يسبق الليل النهار بسبب طلوع الشمس من مغربها تصديقاً لأحد أشراط الساعة الكبر، أفلا تعلمون أنّ الله كلّ يوم هو في شأن بسبب دعاء الصالحين منكم؟ وما يفعل الله بعذابكم؟ ولكن أكثر الناس لا يشكرون. فإن شكرتم واستغفرتم وأنبتم واهتديتم فعذاب الله على قومٍ آخرين لم يتّبعوا داعي الحقّ من ربِّهم فيُظهره الله عليهم في ليلةٍ وهم صاغرون، أفلا تعلمون أنّ الإمام المهديّ هو فرج الله على المسلمين والعالمين يأتي من اليمن. تصديقاً لحديث محمد رسول الله الحقّ صلى الله عليه وآله وسلم:
    [إني أرى نفس الله يأتي من اليمن] صدق عليه الصلاة والسلام، والنَّفَس أي الفرج، فلمَ تعرضون يا معشر المُسلمين عن فرج الله الإمام المهديّ رحمة لكم من ربكم؟

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  3. افتراضي تفاوت بین "شورا" و "دمکراسی"...

    - 4 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    10 - 04 - 1432 هـ
    16 - 03 - 2011 مـ
    ۲۵-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
    05:39 صباحاً
    ــــــــــــــــــ


    تفاوت بین "شورا" و "دمکراسی"...

    بسم الله الرحمن الرحيم.. والصلاة والسلام على محمد وآله الأطهار و جميع أنصار الله الواحد القهار في الأولين وفي الآخرين إلى يوم الدين.

    سلام الله عليكم ورحمته وبركاته، درمورد قضیه "شورا" در کتاب خداوند؛ این فرمان خدا به ولی امر دولت است که تا زمانی که درباره مسائلی که در ارتباط با مصلحت عموم مردم است با مجلس شورا ملاقلات نکرده و تمام نظرات آنها را نشنیده باشد؛ تصمیمی نگیرد. اما مجلس شورا از خود اختیاری ندارد و در صورتی که اتخاذ تصمیم بر عهده یک نفر نباشد بی شک و تردید اختلاف پیش می‌آید .برای همین نیز خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين } صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹]
    و بیان حق این فرموده خداوند تعالی: { فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين } این است که بعد از این که رای مناسب را اتخاذ کرده و تصمیم گرفتی؛ به خداوند توکل کن . دمکراسی همان شورا نیست ؛ دمکراسی همان چیزی است که شاهد آن هستیم و می‌بینیم مردم همه روزه به صورت عیان با یکدیگر اختلاف دارند. در حالی که "شورا" به معنی مشورت کردن در امور است به شرط اینکه تصمیم گیری برعهده یک نفر باشد و او کسی است که امیر آنان است.
    به راستی که برای مجلس شورا تنها حق مشورت وجود دارد و اجازه و حقی برای گرفتن تصمیم ندارند؛ حق آنها تنها مشورت دادن است. سپس نوبت امیر می‌رسد تا تصمیمی را اتخاذ نماید که عقل و قلب او از آن راضی
    باشد آن طور که خداوند راه را به او نشان می‌دهد اگر از صالحان باشد ... و در حد توان برای اصلاح وضعیت کشور و بندگان تلاش نماید. شورا ؛ همان دمکراسی نیست ؛ بلکه تصمیم گیری تنها در اختیار یک نفر که امیر آنهاست ، قرار دارد . برای آنکه اختلافی پیش نیاید باید تصمیم گیری در دست یک نفر باشد که او امیرآنهاست از پایین ترین تا بالاترین . منظور من از پایین تا بالا تعداد است چه دو نفر باشند چه ملیون ها و ترلیون ها نفر؛ تصمیم گرفتن در دست یک نفر از آنان است و هیچ یک از افراد تحت رعایت و مراقبت او حق تصمیم گیری ندارند تا اختلاف پیش نیاید. مجلس شورا حق دادن مشورت دارد و خداوند امیر را از گرفتن تصمیم در مسائل دولتی عمومی؛ بدون مشورت با شورا نهی نموده است بعد از مشورت آنگاه تصمیم گیری با امیر است و شرط هم این نیست که نظر اکثریت را بپذیرد و این طور نیست که به این اعتماد نماید که اکثریت چنین نظری دارند .
    شورا مثل دمکراسی نیست و حتی اگر تمام مجلس شورا بر روی یک امر توافق داشته باشند؛ امیر مجبور نیست طبق آن عمل نماید مگر اینکه آن را مناسب ببیند. ای ابوبکر آیا نمی‌دانی که حتی خداوند واحد قهار اگر شریکی برای تصمیم گیری داشت ؛ آسمان‌ها و زمین به فساد و تباهی کشیده می‌شد و اختلاف پیش آمده و هر خدایی بدنبال مخلوقات خود می‌رفت؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ }صدق الله العظيم [المؤمنون:۹۱]
    چون اگر خداوند کسی را در حکم خود شریک می کرد ؛ اختلاف پیش می آمد و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    { أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا }صدق الله العظيم [الكهف:۲۶]
    چون اگر در گرفتن تصمیم و دادن حکم؛ احدی در جهان با او شریک می‌بود ؛ اختلاف پیش می‌آمد و این مثالی برای شماست ؛ برترین توصیف برای اوست که خداوند سبحان و تعالی و بسیار والامرتبه است.
    برادر گرامی حتی اگر دو یا سه نفر با هم مسافرت بروند و قرار بر دموکراسی باشد؛ اگر اختلافی پیش بیاید، هرکسی نظر شخصی خود را در نظر می‌گیرد و هر یک به راهی می‌رود. ضمانت عدم اختلاف این است که یکی از آنها امیر باشد و دو نفر دیگر فقط حق دادن مشورت داشته باشند و اختیاری به دست آنها نباشد تا بینشان اختلاف پیش نیامده و از هم جدا نشوند. برای همین محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
    [ إِذا كانُوا ثَلاَثَةً فِي سَفَرٍ فَليُؤَمِّرُوا عَلَيهِم أَحَدَهُم ]صدق عليه الصلاة والسلام
    [ اگر سه نفر باهم مسافرت می‌کنند یک نفر امیرشان باشد]
    من دقیقا می‌دانم ابو بکر چه سؤالی دارد.می‌خواهد بداند آیا تصمیم گیری بر اساس نظر اکثریت خواهد بود و حاکم حق ندارد نظر اقلیت را برگزیند؟ در جواب او به حق می‌گوییم : خیر اینطور نیست ابو بکر؛ گرفتن تصمیم بر اساس نظر اکثریت نیست چون ممکن است نظرشان غلط باشد و نظراقلیت صواب‌تر باشد. پس اتخاذ تصمیم بر اساس عقل حاکم است که به آراء و نظرات و پیشنهادات آنها گوش می‌دهد و سپس تصمیمی را می‌گیرد که عقلش به او توصیه می‌کند و لازم نیست بر اساس نظرات اکثریت باشد؛ بلکه بر اساس عقل و منطق است و ممکن است اکثریت۹۹٪ هم باشند و تنها یک رای مخالف وجود داشته باشد، ولی آن فرد دارای علم و تجربه بوده و نظرش صواب‌تر باشد؛ این باز می‌گردد به استفاده حاکم از عقلش و ممکن است آن کسی که نظر مخالفی داشته چیزهایی را ببیند که آنها قادر به دیدن آن نیستند؛ ممکن است علم و تجربه و خبرگی بیشتری نسبت به تمام آن گروه داشته باشد. اگر پیشنهاد او درست و سلیم باشد؛ عقل حاکم نسبت به آن مطمئن خواهد شد چون آن را منطقی می‌یابد. برایت مثالی می‌آورم . سه برادر بودند که از پدرشان باغ انگور به ارث بردند؛ پدرشان در زمان حیاتش حقی را که خداوند در مالش معین نموده بود (زکات) می‌پرداخت. بعد از مرگش سه فرزندش باغ را به ارث بردند تا زمان جمع آوری محصول شد و برای مشورت جمع شدند چون باید محصول چیده می‌شد. بزرگ‌ترینشان گفت پدرمان هربار که انگورها را می‌چید سهم مسکینان را می‌پرداخت و به نظر من به اندازه کافی به آنها داده شده است و ما در استفاده از باغ بر آنها ارجحیت داریم؛ پس دیگر به آنها چیزی ندهیم؛ نظرتان چیست؟ کوچک‌ترین برادر به برادر بزرگ‌تر گفت: من با سخن درست تو موافقم؛ پس صبح زود قبل از اینکه مسکینان برسند برای چیدن محصول بیاییم. اما برادری که از نظر سنی وسط آنها و بعد از برادر بزرگ‌تر بود، گفت: اما نظر من مخالف نظر شماست و فکر می‌کنم ما باید همانند پدرمان عمل کنیم و هر بار حق مسکینان را از محصولات باغ بدهیم. او حق مسکینان از باغ را به آنها می‌داد چون حق آنها در حقیقت حق خداوند است و پروردگار به سهم ما برکت خواهد داد. اما برادربزرگ‌تر و کوچک‌تر با وجود اینکه عقلشان می‌گفت رای برادر وسطی رای بهتری است و خداوند و رسولش از آن راضی هستند؛ اما آن را نپذیرفتند و حرص و طمع و بخل نفس مانع شد نظر برادر شان را بپذیرند و گفتند ما دو نفر هستیم و تو یک نفر، پیرو نظر غالب باش و تک روی نکن و او طبق مثل شیطانی که می گوید: ((بين إخوتك مخطئ ولا وحدك مصيب)) (( با برادرانت باش هرچند بر خطا باشند که بهتر از تنها بودن برحق است))عمل کرد و با وجودی که قانع نشده بود از رای برادران پیروی نمود و ابوبکر می‌دانی که چه اتفاقی افتاد؟ جواب را مستقیم به خداوند می‌سپاریم که در آیات محکم قرآن عظیم می‌فرماید :
    { فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّ‌بِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿١٩﴾ فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِ‌يمِ ﴿٢٠﴾ فَتَنَادَوْا مُصْبِحِينَ ﴿٢١﴾ أَنِ اغْدُوا عَلَىٰ حَرْ‌ثِكُمْ إِن كُنتُمْ صَارِ‌مِينَ ﴿٢٢﴾ فَانطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ ﴿٢٣﴾ أَن لَّا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُم مِّسْكِينٌ ﴿٢٤﴾ وَغَدَوْا عَلَىٰ حَرْ‌دٍ قَادِرِ‌ينَ ﴿٢٥﴾ فَلَمَّا رَ‌أَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿٢٦﴾ بَلْ نَحْنُ مَحْرُ‌ومُونَ ﴿٢٧﴾ قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿٢٨﴾ قَالُوا سُبْحَانَ رَ‌بِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿٢٩﴾ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ ﴿٣٠﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ ﴿٣١﴾ }صدق الله العظيم [القلم]
    ابو بکر اگر بخواهیم به دموکراسی عمل کنیم باید حرف اکثریت را بپذیریم آیا در اینجا اکثریت نظر درستی داشت که دو نفر با آن موافق بودند؟ یا نظر صواب نظری است که برادر وسطی مطرح کرد؟ معلوم است جوابت چیست؛ نظر درست و صواب نظر برادر وسطی است و برای همین به آنها می‌گوید:

    {قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿٢٨﴾ قَالُوا سُبْحَانَ رَ‌بِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿٢٩﴾ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ﴿٣٠﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ﴿٣١﴾ }
    صدق الله العظيم [القلم]
    چه کسانی رو به هم کرده و یکدیگر را سرزنش کردند؟ آنها دو نفری بودند که اکثریت را تشکیل می‌دادند ؛ کسانی که تصمیم نامناسب را گرفته بودند و پیشنهاد حق؛ از جانب وسطی بود که تنها مانده بود و اگر نظر خود را حق و درست می‌دانست و آنقدربر سر آن ایستادگی می‌کرد تا با عقل و منطق برادرانش را قانع نماید و اگر حاضر به پذیرش نمی‌شدند؛ می‌گفت اگر چنین است پس باغ را سه قسمت کنیم قسمت شرقی مال تو و قسمت غربی مال دیگری و قسمت وسطی را من بر می‌دارم و حق خداوند را از سهم خود می‌دهم...آن بلا بر قسمت شرقی و غرب باغ فرود می‌آمد و قسمت وسط در امان می‌ماند. لذا ابو بکر، باید در همه امور عقل را بکار برد نه اینکه به دنبال اکثرت افتاد و برای همین هم خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلا يَخْرُصُونَ }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۶]
    ما هنوز درمورد چگونگی شورای اسلامی مطالب حق و عاری از عیوب زیادی داریم ولی هر چیز در وقت خود باید بیاید و ما تصمیم نداریم قوانین دولت جهانی امام مهدی را اعلام کنیم زیرا هنوز مجلس وزرای امام مهدی تشکیل نشده است ونمی‌خواهیم بر خلاف فرمان خداوند به بنده‌اش در باره شورا عمل کنیم؛ خداوند فرمان داده است قبل از اتخاذ تصمیم مشورت انجام شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنْ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين }صدق الله العظيم [آل عمران:۱۵۹]
    و منطقی نیست که قبل از تمکین و فتح مبین درباره دولت امام مهدی مشورت کنیم بلکه بعد از ظهور و تمکین؛ درامور خلافت جهانی اسلام که بر اساس حقی است که خالی از عیوب باشد مشاوره خواهیم کرد...
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
    خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 13079 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..

    - 4 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    10 - 04 - 1432 هـ
    16 - 03 - 2011 مـ
    05:39 صباحاً
    ــــــــــــــــــ


    الفرق بين الشورى والديمقراطيّة ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمد وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في الأولين وفي الآخرين إلى يوم الدين..

    سلام الله عليكم ورحمته وبركاته، بالنسبة لأمر الشورى في الكتاب فهي أمر من الله إلى ولي أمر الدولة أنه لا يقطع أمراً في المصلحة العامة حتى يلقيه على مجلس الشورى لسماع آرائهم جميعاً، ولكن ليس لمجلس الشورى من الأمر شيئاً، إذاً لصار هناك اختلاف لا شكّ ولا ريب إذا لم يكن العزم على اتخاذ القرار بيد رجلٍ واحدٍ. ولذلك قال الله تعالى:
    {وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين} صدق الله العظيم [آل عمران:159]، والبيان الحقّ لقول الله تعالى: {فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين}؛ أي فإذا اتخذت القرار وهو بالأخذ بالرأي المناسب فتوكل على الله.

    وليست الديمقراطيّة هي الشورى، والديمقراطيّة هذه التي نراها لدى الناس اليوم هي الاختلاف بعينه؛ بل الشورى هي التشاور في الأمر شرط أن يكون القرار بيد شخص واحد وهو الأمير عليهم، وإنما لمجلس الشورى حقّ الشورى وليس لهم الحقّ في اتخاذ القرار بل لهم حقّ الشورى، ومن ثم يأتي دور الأمير في اتخاذ القرار الذي يقنع عقله وقلبه كما يريه الله إذا كان من الصالحين لا يريد إلا الإصلاح للبلاد والعباد ما استطاع. وليست الشورى هي الديمقراطيّة؛ بل القرار لا ينبغي أن يكون إلا بيد واحدٍ وهو الأمير عليهم حتى لا يصير هناك اختلاف فلا بدّ أن يكون اتخاذ القرار ليس إلا بيد واحدٍ وهو الأمير من الأدنى إلى الأعلى. ومعنى قولي من الأدنى إلى الأعلى أي من اثنين إلى ألف إلى مليون شخص إلى ترليون شخص فلا بدّ أن يكون اتخاذ القرار بيد شخصٍ واحدٍ فيهم لا يشاركه في اتخاذ القرار أحدٌ من رعيته حتى لا يحدث الاختلاف. وإنما لمجلس الشورى حقّ الشورى ونهى الله الأمير باتخاذ القرار في الشؤون العامة للدولة إلا من بعد تنفيذ الشورى، ومن ثمّ يعود القرار للأمير، وليس شرطاً أن يأخذ بالأكثريّة فيعتمد الاقتراح حسب الأكثريّة.

    فليست الشورى ديمُقراطية وحتى ولو اجتمع مجلس الشورى على رأيٍ واحدٍ فالأمير ليس مجبراً على الأخذ به إلا أن يراه مناسباً، أفلا تعلم يا أبا بكر أنّه حتى الله الواحد القهار لو كان معه أحد يشاركه في اتخاذ القرار لفسدت السماوات والأرض واختلفوا وذهب كل إله بما خلق؟ تصديقاً لقول الله تعالى:
    {مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:91].

    كونهم سوف يختلفون لو كان الله يشرك في حكمه أحداً، ولذلك قال الله تعالى:
    {أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:26].

    كونه لو كان يشاركه في الحكم والقرار أحدٌ في الكون لاختلفوا، وهذا ضرب مثلٍ ولهُ المثل الأعلى سبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً؛ بل يا أخي الكريم حتى لو كانوا اثنين أو ثلاثة سافروا مع بعضٍ فإذا كانت ديمقراطيّة وكلٌّ يأخذ برأيه الشخصي إذاً لاختلفوا وذهب كلٌّ منهم في طريق، ولضمان عدم الاختلاف فلا بدّ أن يكون أحدهم هو الأمير والآخرين لهم حقّ الشورى فقط وليس لهم من الأمر شيء في اتخاذ القرار حتى لا يحدث الاختلاف بينهم فيتفرقوا، ولذلك قال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [إِذا كانُوا ثَلاَثَةً فِي سَفَرٍ فَليُؤَمِّرُوا عَلَيهِم أَحَدَهُم] صدق عليه الصلاة والسلام.

    وأعلمُ ما يسأل عنه أبو بكر بالضبط وهو: "هل اتخاذ القرار يكون حسب الأكثريّة ولا يحقّ للحاكم أن يأخذ باقتراح الأقليّة؟". ومن ثمّ نردّ عليه بالحقّ ونقول: كلا يا أبا بكر! فليس اتخاذ القرار حسب الأكثريّة فقد يكونون خاطئين في رأيهم والرأي الأصوب مع الأقليّة؛ بل يعود القرار إلى تحكيم العقل لدى الحاكم فيستمع إلى أرائهم ومقترحاتهم ومن ثم يأخذ بالاقتراح الذي يستصوبه عقله وليس شرطاً أن يكون حسب الأكثريّة بل حسب العقل والمنطق فقد يكون الأكثريّة خاطئين حتى لو كانوا 99% غير واحدٍ له اقتراح يخالفهم كون لديه علمٌ وتجربةٌ فقد يكون هو صاحب الاقتراح الأصوب، فهذا يعود إلى استخدام العقل لدى الحاكم فهل الذي خالفهم يرى ما لا يرون لربما أنه لديه علمٌ وخبرةٌ وتجربةٌ في الحياة أكثر من تلك المجموعة، وإذا كان اقتراحه هو السليم فسوف يطمئن إليه عقل الحاكم كون اقتراحه منطقي. وأضرب لك على ذلك مثلاً الثلاثة إخوة الذين ترك لهم أبوهم جنةً من أعناب وكان أبوهم يؤتي حقّ الله فيها في حياته وبعد مماته ورِثَ الجنة أولاده الثلاثة حتى إذا جاء حصاد جنة العنب فاجتمعوا للشورى كونهم يريدون أن يقطفوا ثمرها فقال كبيرهم: "لقد كان أبونا يؤتي المساكين في كل مرةٍ من أعناب جنّتنا وأرى أنه يكفيهم عطاء من جنتنا فنحنُ أولى بجنتنا فلا نعطيهم منها شيئاً، فماذا ترون؟". فقال أصغرهم لأخيه الكبير: "وأنا معك في هذا الاقتراح السديد فسوف نغدوا لقطف ثمارها مصبحين في وقتٍ مبكرٍ من قبل أن يحضر المساكين"، ولكن أوسطهم في السن وهو الذي يلي الأخ الأكبر قال: "ولكن رؤيتي مخالفة لرؤيتكم تماماً، فإني أرى أن نفعل كما كان يفعل أبونا ونعطي المساكين كما عودهّم أبونا في كلّ مرةٍ أنه يؤتيهم حقّهم من جنة الأعناب كون حقّ المساكين في جنتنا هو حقّ الله وسوف يبارك الله لنا فيها". ولكنّ أخاه الأكبر والأصغر لم يستصوبوا رأي أوسطهم برغم أنّ عقولهم مقتنعةٌ أنّ رأي أوسطهم هو الرأي السديد ويرضي الله ورسوله ولكن الطمع والجشع وشحّ أنفسهم منعهم من قبول رأي أخيهم وقالوا: "فنحن اثنان وأنت واحدٌ فاتبع الأغلبية ولا تنفرد برأيك". ومن ثم طبّق المثل الشيطاني ((بين إخوتك مخطئ ولا وحدك مصيب)) فاتّبع إخوته برغم عدم قناعته بقرارهم؛ فماذا حدث يا أبا بكر؟ ونترك الرد من الله في محكم القرآن العظيم:
    {فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّ‌بِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿١٩﴾ فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِ‌يمِ ﴿٢٠﴾ فَتَنَادَوْا مُصْبِحِينَ ﴿٢١﴾ أَنِ اغْدُوا عَلَىٰ حَرْ‌ثِكُمْ إِن كُنتُمْ صَارِ‌مِينَ ﴿٢٢﴾ فَانطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ ﴿٢٣﴾ أَن لَّا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُم مِّسْكِينٌ ﴿٢٤﴾ وَغَدَوْا عَلَىٰ حَرْ‌دٍ قَادِرِ‌ينَ ﴿٢٥﴾ فَلَمَّا رَ‌أَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿٢٦﴾ بَلْ نَحْنُ مَحْرُ‌ومُونَ ﴿٢٧﴾ قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿٢٨﴾ قَالُوا سُبْحَانَ رَ‌بِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿٢٩﴾ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ ﴿٣٠﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [القلم].

    فهل يا أبا بكر لو قلنا ديمقراطيّة فنتخذ القرار حسب الأكثريّة فهل يا ترى الاقتراح الأصوب هو مع الأكثريّة الذي اجتمع عليه الاثنان أم أن الاقتراح الأصوب هو الذي اقترحه أوسطهم؟ ومعلوم جوابك أنّ الاقتراح الأصوب والحقّ هو الذي اقترحه أوسطهم. ولذلك قال لهم:
    {قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿٢٨﴾ قَالُوا سُبْحَانَ رَ‌بِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿٢٩﴾ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ ﴿٣٠﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [القلم] .

    فمن هم الذين أقبل بعضهم على بعضٍ يتلاومون؟ ألا وإنهم الاثنان الأكثريّة أصحاب القرار الأعوج، والحقّ هو الاقتراح الذي تفرّد به أوسطهم لو أصرّ عليه ما دام مقتنعاً أنه الحقّ والرأي السديد فيحاول اقناع إخوته بالعقل والمنطق وإن أبَوا فيقول: "إذاً فلنتقاسمها الثلاثة أثلاث، فلك يا فلان الجزء الشرقي ولك يا فلان الجزء الغربي ولي أوسطها كوني سوف أعطي حقّ الله في نصيبي"؛ إذاً لطاف الطائف من ربك على الجزء الشرقي والغربي ويبقى أوسطها. إذاً يا أبا بكر فلا بدّ من تحكيم العقل والمنطق في كل الأمور وليس حسب الأكثريّة، ولذلك قال الله تعالى:
    {وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلا يَخْرُصُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:116] .

    [ ولا يزال لدينا العلم الكثير عن كيف سيكون حكم الشورى الإسلاميّ بالحقّ الخالي تماماً من العيوب، ولكن كلّ شيء في حينه لا يسبق أوانه فلا نريد الآن أن نقوم بتنزيل قوانين دولة الإمام المهديّ العالميّة كوني لن أقطع أمراً حتى يشهده مجلس الوزراء للإمام المهديّ حتى لا أخالف أمر الله إلى عبده بالشورى التي أمرنا الله بها فهي قبل اتخاذ القرار. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنْ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين} صدق الله العظيم [آل عمران:159] .

    وليس من المنطق أن نقوم الآن بالتشاور في أمر دولة الإمام المهديّ من قبل التمكين والفتح المبين بل بعد الظهور والتمكين سوف يتمّ التشاور في أمور حكم الخلافة الإسلاميّة العالميّة على الأسس الحقّ الخالية من العيوب ].


    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  4. افتراضي { الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ }

    - 3 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    11 - 04 - 1432 هـ
    17 - 03 - 2011 مـ
    ۲۳-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
    10:26 مساءً

    [ لمتابعة رابط المشاركـة الأصليّة للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=12895
    ــــــــــــــــــــــــــــ

    { الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ }

    بسم الله الرحمن الرحيم.. والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله والأطهار وجميع الأنصار للحق إلى يوم الدين.
    سلام خداوند و رحمت و برکات او بر شما انصار عزیزم باد؛ زمانی که امر کردیم هر یک با هر وسیله و طریقی امر ما را تبلیغ کنید؛ این بستگی به امکانات وتوانتان دارد و خداوند فرد را بیش از توانش مکلف نمی‌کند[ولا يكلف الله نفسا إلا وسعها] و اما در مورد تقسیم شدن شما به گروه‌ها؛ هریک از گروه‌ها مسئولیت یکی از پایگاه‌های علمای بزرگ و مفتیان کشورها را برعهده بگیرد و با ایشان مکاتبه کند. برروی علمای مشهور امت تمرکز نمایید. تقسیم کار را خودتان انجام دهید و بر اساس وظیفه‌ای که بر عهده گرفته‌اید بیانات را ابلاغ کنید و بصورت انفرادی نیز تبلیغ کنید؛ هر یک از شما در امر تبلیغ، معادل یک امت کامل باشد و از دست کسانی که عقل خود را بکار نمی‌گیرند و به همین علت هم تصدیق امر ما را منوط به تأیید علمایشان کرده اند؛ ملول نشده و اندوهگین نشوید. سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا کسانی که از دعوت انبیاء پیروی کرده‌اند، در ابتدای امر، عالم بودند و به این دلیل انبیاء را تصدیق نموده و از آنان پیروی کرده‌اند؟ و جواب این سؤال را در آیات محکم کتاب می‌یابید:
    { الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ }صدق الله العظيم [الزمر:۱۸]
    پس آنها از عقلشان پیروی کردند؛ پیروان امام مهدی ناصر محمد یمانی نیز به علت اینکه عقلشان در برابر حق آمده از جانب پروردگارشان تسلیم شده است؛ از او پیروی می‌کنند. آنها به سخنان گوش داده و در مورد دانش قاطع و مقتدرانه امام ناصر محمد یمانی تدبر می‌کنند و چون دریافته‌اند او از کلام خداوند که در آیات محکم کتابش آمده و برای عالم و جاهل روشن است برهان می‌آورد؛ همان سخنی را گفتند که پیروان انبیاء و رسولان گفته‌اند:
    { رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ }صدق الله العظيم [آل عمران:۱۹۳]
    از کسانی که از پیر
    وی ازامام ناصر محمد یمانی از آن رو درهراسند که مبادا دعوت او باطل باشد؛ بسیار تعجب می‌کنم و امام مهدی ناصر محمد یمانی در جواب آنها به حق می‌گوید: اما من که شما را به سوی خداوند یکتایی که کسی در حکم او شریک نیست؛ دعوت می‌کنم تا در موارد اختلافات دینی بینتان حکم کند:
    { فَذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ }صدق الله العظيم [يونس:۳۲]
    چگونه از این می‌ترسید که امام ناصر محمد یمانی باطل باشد؛ اگر حق با امام ناصر محمد یمانی نباشد؛ اگر راست می‌گویید پس حق با کیست ؟!آیا حق با امام ناصر محمد یمانی که شما را با بصیرتی که از جانب پروردگارتان آمده است به راه خداوند دعوت می‌کند نیست؟ او که می‌گوید ای مردم؛ خداوند یکتا و بی‌شریک را عبادت کنید و از بصیرتی که از جانب پروردگارتان آمده است یعنی قرآن عظیم؛ پیروی کرده و به آن تمسک جویید. خداوند آن را بیهوده برایتان محفوظ نگه نداشته است؛ بلکه برای این است که از آن پیروی کنید، اگر که به قرآن عظیم ایمان دارید. نسبت به هرچیزی که مخالف محکمات قرآن عظیم است کافر شوید حال چه در تورات و انجیل باشد چه در سنت نبوی؛ چون اگر چیزی مخالف محکمات قرآن عظیم باشد از جانب شیطان است که از زبان اولیائش –که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را مخفی می‌کنند-عنوان شده است. آیا از خداوند پروا ندارید؛ چون قرآن در پیشگاه خداوند حجتی بر علیه شماست و از آن مورد سؤال قرار خواهید گرفت. سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا چنین فرمانی را ناصر محمد یمانی از نزد خود صادر کرده است؟ و جواب را مستقیم در آیات محکم کتاب خداوند می‌یابید:
    { وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ }[الأنعام:۱۵۵]
    { إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ }[يس:۱۱]
    { إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ }[الحجر:۹]
    { وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ }
    صدق الله العظيم [الزخرف:۴۴]
    چون این قرآن عظیم حجت خداوند بر شما در پیشگاهش است و اگر از ذکرپروردگارتان پیروی نکنید؛ با آتش شما را عذاب خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ‌ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ ﴿١٠٤﴾ أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿١٠٥﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ ﴿١٠٦﴾ }صدق الله العظيم [المؤمنون]
    ممکن است یکی از علمای مسلمین حرف مرا قطع کرده و بگوید:" یا ناصرمحمد یمانی ؛ این آیه خطاب به کسی نازل شده است که به آیات کتاب کافر است؛ اما ما به قرآن ایمان داشته و یقین داریم که به حق از جانب پروردگار عالمیان نازل شده است و همین طور یقین داریم که تنها کتابی است که از تحریف و دستکاری محفوظ مانده است."

    سپس امام ناصر محمد یمانی در پاسختان می گوید: اگر چنین است و شما صادق هستید؛ پس چرا به دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی که شما را به پذیرش حکمیت و پیروی ازکتاب خداوند، قرآن عظیم و کافر شدن به هر آنچه که مخالف محکمات آن است ؛ دعوت می‌کند ؛ پاسخ نمی‌دهید؟ یا اینکه "حمار" شده‌اید و مانند کسانی که تورات را حمل می‌کردند؛ نمی‌فهمید چه چیزی را حمل می‌کنید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ }صدق الله العظيم [الجمعة:۵]
    چرا به دعوت امام مهدی ناصرمحمد که شما را به حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می‌کند پاسخ نمی‌دهید؟ شش سال گذشته و عمر دعوت مهدی منتظر از راه اینترنت جهانی در آغاز هفتمین سال است و من شب و روز شما را به پذیرش حکمیت قرآن دعوت می‌کنم و شما همچنان رو برمی‌گردانید!! پس ای علمای مسلمین؛ شما از دادن پاسخ به این دعوت خودداری می‌کنید؛ دعوتی که از شما می‌خواهد احکام خداوند را بپذیرید تا حکم حق خداوند را برایتان از آیات محکم قرآن عظیم بیاوریم. پس شما بیش از کافران به قرآن مستحق عذابید؛ چون کافران اگر از قرآن عظیم پیروی نکنند بخاطر آن است که نسبت به آن کافر بوده و نمی‌دانند که کتاب حق پروردگارشان است و اگر می‌دانستند که به حق از جانب خداوند است؛ از آن پیروی می‌کردند. اما شما به قرآن عظیم ایمان دارید و می‌دانید از جانب خداوند و پروردگار عالمیان است و ایمان دارید که تنها کتابی است که در طول اعصار و گذشتن نسل‌های پیاپی از تحریف و دستکاری محفوظ مانده است؛ با وجود این حاضر نیستید به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم و پیروی و اعتصام به محکمات آن -که آیات پایه و اساسی کتابند و برای عالم و جاهل روشن‌اند و امام مهدی ناصر محمد یمانی با آنها برایتان حجت می‌آورد- پاسخ مثبت دهید. با تأسف هر چقدر مهدی منتظر شب و روز شما را مورد خطاب قرار داده و می‌گوید ای انسان‌ها اگر می‌خواهید به راه راست هدایت شوید؛ از خداوند واحد قهار پروا کنید و از ذکری که از تحریف محفوظ است پیروی نمایید و نسبت به هر چه که مخالف محکمات ذکر است؛ چه در تورات باشد یا انجیل یا احادیث سنت نبوی، کافر شوید. باز هم جواب علمای مسلمین جز این نیست که تو مهدی منتظر نبوده و با بی‌شرمی دروغ می‌گویی ؛ چطور از ما می‌خواهی از قرآن پیروی کنیم و سنت نبوی را رها سازیم؟ برای ما همان منش گذشتگان صالحمان کافی است. آنها بر اساس احادیث و روایات نقل شده از ائمه آل بیت –به زعم شیعیان-و صحابه به شکل عام –از نظر اهل سنت و جماعت – عمل کرده و بیش از مسلمانان عصر حاضر از کتاب خداوند آگاهی داشتند؛ چون درعصر نبوت زندگی می‌کردند؛ برو که تو از قرآنییون هستی و می‌خواهی تنها از قرآن پیروی کرده و سنت نبوی را رها کنی.
    امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ آنان می‌گوید : پناه بر خدا که من از قرآنییون باشم؛ آنها که از پیش خود قرآن را تفسیر می‌کنند؛ و پناه بر خداوند که از شیعیان یا اهل سنت و جماعت باشم که با تصور اینکه در مسیر هدایتند؛ از روایت ها و احادیثی پیروی می‌کنند که مغایر با آیات محکم قرآن هستند. شما نه به کتاب خدا پایبند هستید و نه به سنت رسولش؛ بلکه حتی اگر از سنت رسول خداوند برایتان حجتی بیاورم که با قرآن عظیم مطابقت داشته باشد؛ آن حدیث را پشت سر انداخته و طوری عمل می‌کنید که گویا چیزی از آن نمی‌دانید. به شما می‌گویم مگر محمد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به شما نگفته است که احادیث سنت نبوی را به قرآن عظیم عرضه کنید؟ مگر به شما نیاموخته است که اگر حدیث را مغایر با آیات محکم کتاب خداوند یافتید؛ آن را از احادیث حق به حساب نیاورید و محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:
    [ إنّ على كلّ حق حقيقة وعلى كلّ صواب نوراً، فما وافق كتاب اللّه فخذوه، وما خالف كتاب اللّه فدعوه ] صدق عليه الصلاة والسلام
    [همانا بر هر حقی حقیقتی است و بر هر صوابی نوری است آن چه را که موافق کتاب خداوند باشد بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا باشد رهایش کنید]
    ومحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
    [ ألا إنها ستكون فتنة قيل ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا تشبع منه العلماء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه، هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا‏:‏ ‏{‏إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به‏}‏ من قال به صدق ومن عمل به أجر، ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدى إلى صراط مستقيم‏. ] صدق عليه الصلاة والسلام
    [بي‌گمان‌ فتنه‌اي‌ در پيش‌ است‌»گفته شد: يا رسول‌الله ! پس‌ راه‌ بيرون‌ رفت‌ از آن‌ فتنه‌ چيست‌؟ فرمودند: كتاب‌ خداي‌ تبارك‌ و تعالي‌ است‌؛ در قرآن‌ خبر پيشينيان‌ شما، خبر پسينيان‌ شما و داوري‌ در ميان‌ شماست‌، قرآن‌ سخني‌ است‌ قاطع‌ و فيصله‌ دهنده ‌كه‌ شوخي‌ و بازيچه‌ نيست‌. هر كس‌ آن‌ را از سر گردنكشي‌ و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را مي‌شكند و هر كس‌ هدايت‌ را در غير آن‌ طلب‌ كند، خداوند او را گمراه‌ مي‌كند. قرآن‌ ريسمان‌ مستحكم‌ خداوند و نور مبين‌ او و ذكر حكيم‌ و صراط مستقيم‌ است‌. قرآن‌ است‌ كه‌ هواها با آن‌ به‌ كجي‌ و انحراف ‌نمي‌گرايند، زبانها بدان‌ التباس‌ و ابهام‌ پيدا نمي‌كنند، ، علما از آن‌ سير نمي‌شوند، و با وجود بسياري‌ تكرار كهنه‌ نمي‌شود و عجايب‌ و شگفتي‌هاي‌ آن‌ به‌پايان ‌نمي‌آيد و قرآن‌ است‌ كه‌ چون‌ جنيان‌ آن‌ را شنيدند، بي‌درنگ‌ گفتند: (ما قرآن‌ عجيبي‌ را شنيديم‌ كه‌ به‌سوي‌ رشد راه‌ مي‌نمايد) هر كس‌ به‌ قرآن‌ سخن‌ گفت‌، راست‌ گفت‌ و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس ‌به‌سوي‌ قرآن‌ دعوت‌ كرد، به‌ سوي‌ راه‌ راست‌ هدايت‌ شد]
    آیا نمی‌بینید که منطق رسول خداوند در احادیث حق؛ با منطق خداوند در آیات محکم کتابش یکی است؟ اما شما نه می‌خواهید از کتاب خداوند پیروی کنید و نه از سنت حق رسولش ؛ بلکه آنچه که می‌بینم این است که به مطالبی که مغایر و مخالف آیات محکم کتاب خداوند و سنت حق رسولش است تمسک می‌جویید؛ لعنت خداوند بر کسانی که از علمای مسلمین هستند و حق پروردگار برایشان روشن می‌شود ولی از آن پیروی نمی‌کنند ؛ لعنت بر آنان باد. چون تنها کسی بعد از روشن شدن حق از آن اعراض می‌کند که از نسل اقوامی باشد که به هیچ وجه هدایت نمی‌شوند و خداوند درباره آنان می‌فرماید:
    { كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (۸۶) أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (۸۷) خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ (۸۸) }صدق الله العظيم [آل عمران ]
    ممکن است یکی از مسلمانان بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید:
    " ناصر محمد یمانی از خدا بترس ، چگونه علمای مسلمین را لعنت می‌کنی؟" و امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: به راستی که لعنت من بر کسانی است که از نسل شیاطین بوده و خداوند در آیات محکم کتابش درباره آنها می‌فرماید:
    { وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً } صدق الله العظيم [الأعراف:۱۴۶]
    فرقی ندارد از علمای مسلمین باشند یا از مسیحیان و یا یهودیان؛ لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر آنها حلال است و اگر امام ناصر محمد یمانی مهدی منتظر حق پروردگارعالمیان نباشد؛ این لعنت بر او هم حلال است
    وسلامٌ على المُرسلين والحمد ُلله رب العالمين.
    انصار، همگی‌تان باید این بیان مرا که از سوی مهدی منتظر خطاب به تمام مفتیان کشورها و خطبای منابر و علمای مسلمین است به آنها ابلاغ کنید و بر آنهاست که از راه پایگاه اینترنتی امام مهدی ناصر محمد یمانی (منتديات البشرى الإسلامية) که دارای پس زمینه آبی رنگ است بر سر میز گفتگو با مهدی منتظر در "عصر گفتگو قبل از ظهور" حاضر شوند . رابط (لینک ) این پایگاه در زیر می آید:
    https://nasser-alyamani.org
    به شما امر می‌کنیم آن قدر این ابلاغ و دعوت را تکرار کنید تا بالاخره یکی از آنها پاسخی دهد و پاسخ او را در این پایگاه بگذارید تا نشانه و شاهدی براین باشد که شما به آنها ابلاغ کرده‌اید تا به دعوت مهدی منتظر برای گفتگو در عصر قبل از ظهور پاسخ مثبت دهند و همین طور شما را از اینکه از پیش خود با مردم جدل نمایید منع می‌کنیم. ای جماعت انصار؛ شما اگر با جسم و جان و از صمیم قلب از انصار مهدی منتظر باشید؛ نباید چیزی را که مهدی منتظر خطاب به مردم بر زبان نیاورده است به او نسبت دهید. لذا مجادله و حجت آوردن برای مردم بر شما حرام است مگر آنکه از بیانات مهدی منتظر ناصر محمد یمانی اقتباس کنید و خواهید دید بیان حق مهدی منتظر از قرآن مانند شمشیری آخته در دستان شماست که با آن زبان افراد تردید کنندگان را قطع می‌کنید. شما را از اینکه از پیش خود با مردم مجادله کنید نهی می‌کنیم و اگر کسی از شما سؤالی کرد باید در پایگاه دنبال جواب آن بگردید و جواب مفصل و کامل آن را در پایگاه خواهید یافت بیانی که از توضیحات شما بهتر بوده و بهترین تأویل است.
    و اگر چیزی پیدا نکردید و امام مهدی قبلا در باره آن پاسخی نداده بود بگویید خداوند دادناتر است؛ ما سؤال تو را برای امام مطرح می‌کنیم ؛ اگر امام بخواهد در صورتی که از فتنه نیفتادن شما با آن بیان نترسد به اذن خداوند به آن پاسخ خواهد داد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُواْ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْهَا وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ (۱۰۱) قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا كَافِرِينَ (۱۰۲) } صدق الله العظيم [المائدة]
    مهدی منتظر شم
    ا را به جای خود برای گفتگو با مفتیان دیار و خطبای منابرنفرستاده است؛ خیر به خداوند که چنین نیست. بلکه برای تبلیغ بیان حق ذکر و دعوت علما به حضور بر سر میز گفتگو در دوران "گفتگوی قبل از ظهور" که در پایگاه اصلی است فرستاده می‌شوید. وقت خود را برای بحث و گفتگو در پایگاه‌هایشان به هدر ندهید‌؛ ما دو ماه در پایگاه "علمی و جهانی خاندان هاشمی" وقت خود را برای دعوت آنها برای حضور و گفتگو با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی تلف کردیم و همان کافی است. ما در برابر هر کسی که با ما به گفتگو پرداخت حجت حق آوردیم و شایسته است که تنها از حق پیروی شود و در این راه من از سرزنش احدی هراس ندارم. خداوند حق است و اگر مؤمن باشید تنها باید از او هراس داشته باشید. ولی علمایی که گفتگوها را دنبال می‌کردند به جای اعتراف به حق؛ سکوت را برگزیدند و سکوت در برابر بیان حق؛ عملی شیطانی است.
    تمامی انصار باید در این روزها؛ بر روی دعوت مردم و دولت یمن تمرکز کنند و دولت و مردم و مفتیان یمن را هدف تبلیغ خود قرار دهند؛ به پایگاه های علمای یمن و شیخ عبدالمجید الزندانی و الذارحی و صعتر رفته و به آنها بگویند به هیچ وجه؛ به هیچ وجه؛ به هیچ وجه حق ندارند سبب فتنه شده و کشور را به جنگ داخلی بکشانند که عاقبت ناگواری خواهد داشت؛ علمای دیگر مشهور یمن نیز همین طور. علی عبدالله صالح امانت "دادن حکم حق " و "بدون جانبداری از کسی "را به آنان سپرده است؛ و به آنها گفته است ای علمای یمن بر اساس آنچه که از کتاب خداوند قرآن می‌دانید حکم دهید و رئیس علی عبدالله صالح به شما قول داده است که به حکم شما گردن می‌نهد و به خاطر همین هم اعلام کرده است اصراری برای ماندن بر صندلی قدرت ندارد. این درخواست او تنها برای این است که دوره خود را بگذراند و با حفظ آبرو و نه با مخلوع شدن از کرسی حکومت کنار رود. نباید با کسی که باعث وحدت یمن شده است چنین رفتاری شود. چگونه پشت سر کسانی قرار گرفته‌اید که گفتگو را رد کرده و می‌خواهند کشور و مردم را به جنگ داخلی بدفرجام بکشانند .
    راه حل این نیست که مردم یمن به دو گروه تقسیم شوند و گروهی پشت سر علی عبدالله صالح قرار گیرند و گروه دیگر به مخالفت با او برخیزند. این به معنای وارد شدن کشور به جنگ داخلی است که عاقبت نافرجامی دارد. خداوند مهدی منتظر را در زمان مقدر شده در کتاب مسطور برانگیخته است و شما در عصر "گفتگوی قبل از ظهور" هستید پس به ندای کسی که شما را به حکمیت بر أساس قرآن عظیم فرامی‌خواند پاسخ دهید؛ اگر نسبت به آن مؤمنید.
    از انصاری که در یمن هستند می‌خواهم که اگر می‌توانید یکی یا گروهی از شما به منزل شیخ عبدالمجید الزندانی بروید تا این بیان و بیان پیش ازاین را در منزل ایشان به شیخ عبدالمجید الزندانی بدهید و به وی بگویید مهدی منتظر از او دعوت می‌نماید بر سر میز جهانی گفتگو که در
    " پایگاه اینترنتی امام مهدی ناصرمحمد یمانی " برای گفتگو در دوران قبل از ظهور دائر شده است، حضور یابد و خداوند را مورد حمد و ستایش قرار دهد که برای حضور بر سر میز گفتگو با مهدی منتظر در دوران "گفتگو قبل از ظهور" نیاز به سفر ندارد؛ بلکه تنها چیزی که بر اوست نوشتن وجستجوی "موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلامية" در اینترنت است تا مهمانی مکرم و محترم در میز جهانی گفتگوی مهدی منتظر در دوران "گفتگو قبل از ظهور" باشد. برای دادن جواب به ایشان اصرار کنید تا بالاخره پاسخی به شما بدهد و با حضور در پایگاه ناصر محمد یمانی موافقت کرده و قول بدهد و یا اینکه جواب رد به شما بدهد که در این صورت رهایش کرده و وقت خود را برای گفتگو وقانع کردنشان تلف نکنید چون وقت تنگ است و سراغ کسی دیگر بروید. مهم آن است که به صورت مکرر ازعلما؛ یکی بعد از دیگری دعوت کنید تا مجبور شوند به شما جواب بدهند. حال یا دعوت به گفتگو را بپذیرند و یا رد کنند و اگر رد کردند دیگر بر دعوتشان اصرارنکنید که به وظیفه خود عمل کرده و چیزی بر ذمه شما نیست و به سراغ کس دیگر بروید. به چند گروه تقسیم شوید و به شهرهایی که علمای یمن در آن ساکن هستند بروید. زمانی که به عنوان وکیل برای دعوت از علما می‌روید و از آنها می‌خواهید به دعوت به گفتگو با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی پاسخ دهند؛ تعدادتان بیش از سه نفر نباشد و اگر کسی از آنها به شما گفت:" به دعوت به گفتگوی او پاسخ نمی‌دهیم تا باعث شهرت یافتنش نشویم" در جواب بگویید علت ظهور فرقه‌های جدید دینی که مانند خارج شدن تیر از کمان؛ از دین جدا می‌شوند و کشتن مسلمان و کافری را که در دین به جنگ آنها نیامده‌اند حلال می‌شمارند و چهره اسلام و مسلمین را زشت و غیر واقعی نشان می‌دهند؛ همین عدم توجه برخی از علماست که به گفتگو با آنها نمی‌پردازند تا باعث شهرتشان نشوند. پس مهدی منتظر به حق فتوا داده و می‌گوید: بر شماست که کسی را که مردم را به بیراهه دعوت می‌کند و در گمراهی آشکار است را به مردم معرفی نمایید تا احدی از مسلمانان از او پیروی نکند. ولی شما تنها زمانی می‌توانید او را به عنوان گمراه معرفی کنید که با دلایل قاطع و مقتدرانه علمی بر او غلبه نمایید. دلایلی که برای عالم و جاهل روشن باشند و حاصل این خواهد شد که بعد از ارائه حجت علمی و پیروزی مقتدرانه بر او؛ مسلمانان چه عالم و چه جاهل از وی پیروی نکنند و به این ترتیب هرگاه بشنوند کسی ادعای امامت و دعوت به گفتگو کرده است؛ همگی برای دفاع از حدود دین و جلوگیری از گمراهی مسلمین به سراغش می‌روند و امتشان را از گمراهی نجات می‌دهند تا توسط کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند به بیراهه کشیده نشوند . فرض کنیم ناصر محمد یمانی از کسانی است که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهد و یا از مدعیان مهدویت است که دچار مس شیطانی شده است و یا فرض کنیم ناصر محمد یمانی از شیاطین بشر است که به ایمان تظاهر کرده و کفر خود را پنهان می‌کند و بسیاری از مسلمانان؛ گروه گروه از مسلمانان از تمام دولت‌های جهان از او پیروی می‌کنند. اگر او مهدی منتظر حق نباشد؛ راه نجات آنهایی که توسط امام ناصر محمد یمانی گمراه شده‌اند چیست؟! جواب ساده است؛ بر شماست که در هر زمانی از شبانه روز که بخواهید بر سر میز گفتگو با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی حاضر شوید و منتظر بیاناتش باشید و در مورد توانایی علمی وی تدبر نمایید. اگر متوجه شدید حجت‌هایش واهی است و از کسانی است که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؛ برشماست که از حدود دین دفاع نمایید و با حجت‌های علمی روشن از قرآن عظیم و احادیث درست و حق سنت نبوی که مغایرتی با محکمات کتاب ندارند؛ مقتدرانه در برابرش بایستید تا جایی که در برابر ناصر محمد یمانی تنها دو راه باقی بماند؛ یا نمی‌تواند دانشی هدایت‌گرتر از علم شما بیاورد و بیاناتتان را حذف کرده و مانع ورود شما به پایگاه می‌شود که در این صورت مهدی منتظر انصار خود در سراسر جهان را از دست خواهد داد، چون آنها گفتگوی بین شما و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را دنبال می‌کنند ؛ یا برایتان روشن می‌شود که ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر و ناصر و یاری رساننده به محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم است که خداوند در نامش از امر او خبر داده و وصف کارش را نهاده است و سپس معنای حقیقی "تواطؤ" و مقصود از نام (محمد) که نام امام مهدی همراه آن است "ناصر محمد" ؛ برایتان روشن میٔشود .چون مهدی منتظر اینکه "تواطو" به معنای تطابق باشد را رد کرده و نسبت به آن کافر است. بلکه منظور از "تواطؤ" همراهی است یعنی اسم "محمد" همراه نام امام مهدی ناصر محمد است و خداوند همراهی و هم‌پوشانی با نام محمد را در نام پدرم نهاده است "ناصر محمد" که برای نشان داده این است که این نام از امر او خبر م‌ دهد و برای همین نام امام مهدی ناصر محمد است؛ البته نام کفایت نمی‌کند مگر آنکه او بتواند زبان تردید کنندگان را با دانش علمی مقتدرانه‌ای که برای عالم و جاهل روشن باشد؛ کوتاه نماید. پس از شاهدان این امر باشید که زمان تمکین و فتح مبین نزدیک شده است.
    شاید شیخ عبدالمجید الزندانی بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید:
    " بله "تواطؤ" از نظر لغوی و شرعی به معنای تطابق است و لذا ما معتقدیم اسم مهدی منتظر " محمد بن عبدالله " است و این براساس فتوای محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم درباره نام مهدی منتظر است که فرموده است: [ يواطئ إسمه إسمي ]. به همین علت است که می‌بینی ما اعتقاد داریم نام مهدی منتظر "محمد بن عبدالله " بر أساس این حدیث [ يواطئ إسمه إسمي ] است؛ یعنی نام او با نام نبی علیه الصلاة و السلام تطابق دارد". مهدی منتظر ناصر محمد در جواب می‌گوید : از کی تا بحال معنی "تواطؤ" مطابقت داشتن شده است؟ آیا این درست است که بگوییم:
    تطابق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق على الهجرة إلى يثرب؟
    محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق برای هجرت به یثرب تطابق کردند ؟

    جواب بزرگان علم و لغت را می‌دانیم که می‌گویند خیر درست نیست که بگویید :
    محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق برای هجرت به یثرب تطابق کردند
    درست این است که گفته شود:
    تواطأ محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق على الهجرة إلى يثرب:
    محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق برای هجرت به سوی یثرب همراهی و مرافقت کردند

    پس حرفتان را قبول می‌کنیم که "تواطؤ" به معنای مطابقت داشتن نیست، بلکه به معنی توافق است و لذا درست است که بگوییم : محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق برای هجرت به سوی یثرب همراهی و مرافقت کردند.
    بخاطر این که روشن شد معنی "تواطؤ" تطابق نیست بلکه منظورتوافق و همراهی است؛ مقصود این حدیث حق و حکیمانه برایتان روشن می‌شود: [ يواطئ إسمه إسمي ] یعنی نام محمد همراه نام مهدی منتظر ناصر محمد است و خداوند همراه بودن با نام محمد در اسم مرا در نام پدرم نهاده است تا نام من از امرم خبر دهد"ناصر محمد"( یاری دهنده محمد).
    خداوند مهدی منتظر را به عنوان نبی و رسول قرار نداده است بلکه او برانگیخته شده تا یاری دهنده و ناصر محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم باشد و به خاطر همین نیز همراهی نام محمد در نام مهدی منتظر را از همان زمانی که او طفلی در گهواره بود؛ در نام "ناصر محمد" قرار داده است و زمان فتح و تمکین به اذن خداوند و پروردگار عالمیان نزدیک شده و در آستانه آن هستیم که خداوند به خاطر کتابش غضب خود را نشان دهد.
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
    أخو المُسلمين خليفة الله على العالمين الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.


    اقتباس المشاركة 13078 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..



    - 3 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    11 - 04 - 1432 هـ
    17 - 03 - 2011 مـ
    10:26 مساءً

    [ لمتابعة رابط المشاركـة الأصليّة للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=12895
    __________



    { الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ }
    صدق الله العظيــــم ..


    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمدٍ رسول الله وآله والأطهار وجميع الأنصار للحقّ إلى يوم الدين..

    سلامُ الله عليكم ورحمته وبركاته أحبتي الأنصار، فكما أمرناكم بالتبيلغ بكلّ حيلةٍ ووسيلةٍ كلّاً منكم على قدر جهده وفي نطاق قدرته ولا يكلف الله نفساً إلا وسعها، وبالنسبة لتقسيمكم إلى جماعاتٍ وكلّ جماعةٍ تُكَلَّفُ بأحد مواقع علماء الأمّة الكبار ومفتيي الديار لمراسلتهم والتركيز على علماء الأمّة المشهورين، فقوموا بتقسيم أنفسكم بأنفسكم وحسب اختياركم وبلِّغوا كذلك فرادى فليكن الواحد منكم يعدل أمّة بأسرها في التبليغ فلا تهِنوا ولا تحزنوا كون الذين لا يعقلون ربطوا تصديقهم بتصديق علمائهم وكأنهم لا يعقلون، والسؤال الذي يطرح نفسه: هل الذين اتّبعوا دعوة الأنبياء فصدّقوهم كانوا علماء من قبل ولذلك صدّقوا واتّبعوا؟ والجواب تجدوه في محكم الكتاب:
    {الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [الزمر:18]؛ إذاً هم اتّبعوا عقولهم.

    وكذلك أتباع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني ما كان سبب اتّباعهم إلا عقولهم سلّمت للحقّ من ربِّهم تسليماً كونهم استمعوا إلى القول فتدبّروا في سلطان علم الإمام ناصر محمد اليماني فوجدوه يحاجِجْ بكلام الله فيأتي به من آيات الكتاب البيّنات للعالِم والجاهل، ومن ثمّ قالوا كما قال أتباع الأنبياء والمرسلين:
    {رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ} صدق الله العظيم [آل عمران:190].

    ويا عجبي الشديد من الذين يخشون من أن يتبّعوا الإمام ناصر محمد اليماني خشية أنّه يدعو إلى باطل! ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني بالحقّ وأقول: ولكنّي أدعوكم إلى الله وحده الذي لا يُشرك في حكمه أحداً ليحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون في الدين:
    {فَذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ} صدق الله العظيم [يونس:32].

    فكيف تخشون أن يكون الإمام ناصر محمد اليماني على باطلٍ فإذا لم يكن الحقّ هو مع الإمام ناصر محمد اليماني إذاً فمع من يكون الحقّ إن كنتم صادقين؟ أليس الحقّ مع الإمام ناصر محمد اليماني الذي يدعوكم إلى سبيل الله على بصيرةٍ من ربِّه فيقول لكم يا قوم اعبدوا الله وحده لا شريك له واتّبعوا واعتصموا بالبصيرة الحقّ من ربكم القرآن العظيم فلم يحفظه الله لكم عبثاً بل لكي تتبعوه إن كنتم بهذا القرآن العظيم مؤمنين فاتّبعوه واكفروا بما يخالف لمحكم القرآن سواءً يكون في التوراة أو الإنجيل أو السُّنة النّبويّة كون ما خالف لمحكم القرآن العظيم فذلك من عند الشيطان على لسان أوليائه الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر، أفلا تتقون؟ كون القرآن هو الحجّة عليكم بين يدي الله وعنه سوف تُسألون، والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل هذا الأمر أمر به ناصر محمد اليماني من عند نفسه؟ والجواب تجدوه من الربّ مباشرةً في محكم الكتاب:
    {وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ} [الأنعام:155] .

    {إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ}
    [يس:11] .

    {إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}
    [الحجر:9] .

    {وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ}
    صدق الله العظيم [الزخرف:44] .

    كون القرآن العظيم هو الحجّة عليكم بين يدي الله فيعذِّبكم بالنار لو لم تتّبعوا الذكر من ربِّكم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ‌ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ ﴿١٠٤﴾ أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿١٠٥﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون] .

    ولربما يودّ أن يقاطعني أحد عُلماء المُسلمين فيقول: "يا ناصر محمد اليماني هذه الآية نزلت فيمن كفر بآيات الكتاب، أمّا نحن فنحن بالقرآن مؤمنون وموقنون أنّه الحقّ من ربّ العالمين وموقنون أنه الكتاب الوحيد المحفوظ من التحريف والتزييف". ومن ثمّ يردّ عليكم الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: إذاً لماذا لم تستجيبوا لدعوة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم واتّباعه والكفر بما يخالف لمحكمه إن كنتم صادقين، أم أنّكم صرتم حميراً لا تفقهون ما تحملون كمثل الذين حُمّلوا التوراة؟ تصديقاً لقول الله تعالى:
    {مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [الجمعة:5] .

    فلماذا لم تستجيبوا لدعوة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني للاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم طيلة ست سنوات؟ ودخل عمر دعوة المهديّ المنتظَر عبر الانترنت العالميّة بداية السنة السابعة وأنا أدعوكم ليلاً نهاراً للاحتكام إلى القرآن ولا تزالون معرضين! أنتم يا معشر عُلماء المُسلمين أبيتم أن تستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى الله لنأتيكم بحكم الله الحقّ من محكم القرآن العظيم، إذاً فأنتم الأولى بعذاب الله من الكافرين بهذا القرآن كون الكافرين إذا لم يتّبعوا القرآن العظيم فكونهم به كافرين ولا يعلمون أنّه الحقّ من ربِّهم ولو علموا أنّه الحقّ من ربهم لاتّبعوه وأما أنتم فأنتم بالقرآن العظيم مؤمنون أنّه من عند الله ربّ العالمين ومؤمنون أنّه الكتاب الوحيد المحفوظ من التحريف والتزييف عبر العصور والأجيال، وبرغم ذلك تأبون أن تستجيبوا للاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم واتّباعه والاعتصام بمحكمه من آيات أمّ الكتاب البيّنات لعالمكم وجاهلكم التي يحاجكم بها الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، ولكن للأسف! فكم يناديكم المهديّ المنتظَر الليل والنهار وأقول: يا معشر البشر اتّقوا الله الواحد القهّار واتّبعوا الذكر المحفوظ من التّحريف؛ ذكر الله إلى العالمين لمن شاء منهم أن يستقيم واكفروا بما يخالف لمحكم الذِّكر سواء يكون في التّوراة والإنجيل أو في أحاديث السُّنة النّبويّة، وما كان ردّ علماء المُسلمين إلا أن قالوا: "إنّك كذابٌ أشرٌ ولستَ المهديّ المنتظَر، فكيف تنادينا لاتّباع القرآن ونذر السُّنة النّبويّة؟ فحسبنا ما وجدنا عليه السّلف الصالح من أحاديث وروايات عن أئمّة آل البيت كما يعتقد الشيعة أو عن الصحابة بشكل عام كما يعتقد أهل السُّنة والجماعة فهم أعلم بكتاب الله من المسلمين اليوم فهم حضروا عصر النُّبوّة، فاذهب أيّها القرآني فإنّك قرآنيٌ لا تريد إلا أن تتّبع القرآن وتذر السُّنة النّبويّة".

    ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: أعوذُ بالله ان أكون من القرآنيّين الذين يُفسِّرون القرآن من عند أنفسهم وأعوذُ بالله أن أكون من الشيعة والسُّنة والجماعة الذين يتّبعون أحاديث وروايات الشيطان المخالفة لمحكم القرآن ويحسبون أنّهم مهتدون! ألا والله لا أنتم على كتاب الله ولا أنتم على سُنّة رسوله؛ بل وحتى ولو جادلتكم بسنّة رسوله فجاءت مطابقةً لما في القرآن العظيم إذاً لنبذتُم ذلك الحديث وراء ظهوركم وكأنّكم لا تعلمون به، وأقول لكم: ألم يأمركم محمد رسول الله صلى الله عليه وسلم أن تَعرضوا أحاديثه في السُّنة النّبويّة على محكم القرآن العظيم؟ وعلّمكم أنّ ما وجدتم منها جاء مخالفاً لمحكم كتاب الله فتبرأ أن يكون من أحاديثه الحقّ، وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [إنّ على كلّ حقّ حقيقة وعلى كلّ صواب نوراً، فما وافق كتاب اللّه فخذوه، وما خالف كتاب اللّه فدعوه] صدق عليه الصلاة والسلام.

    وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [ألا إنها ستكون فتنة قيل ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا تشبع منه العلماء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه، هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا‏:‏ ‏ {‏إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به‏} من قال به صدق ومن عمل به أجر، ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدى إلى صراط مستقيم‏.]صدق عليه الصلاة والسلام.

    أفلا ترون أنّ منطق الله في محكم كتابه ومنطق رسوله في الأحاديث الحقّ كمنطقٍ واحدٍ؟ ولكنّكم لا تريدون اتّباع كتاب الله ولا سنّة رسوله الحقّ! بل أراكم معتصمين بما يخالف لمحكم كتاب الله ولسُنَّة رسوله الحقّ، ألا لعنة الله على الذين يتبيّن لهم الحقّ من ربِّهم من علماء المُسلمين ثم لا يتّبعوه لعناً كبيراً كونّه لا يعرض عن الحقّ بعدما تبيّن له أنّه الحقّ إلا من كان من ذرّيات قومٍ لا يهتدون أبداً من الذين قال الله عنهم:
    {كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ البيّنات وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (86) أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (87) خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ (88)} صدق الله العظيم [آل عمران] .

    ولربما يودّ أحد المُسلمين أن يقاطعني فيقول: "اتّقِ الله يا ناصر محمد اليماني! فكيف تلعن عُلماء المُسلمين؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: إنما ألعن من كان من ذرّيات الشياطين من الذين قال الله عنهم في محكم كتابه:
    {وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً} صدق الله العظيم [الأعراف:146]، سواء يكون من علماء المُسلمين أو النصارى أو اليهود فقد حلّت عليه لعنة الله وملائكته والناس أجمعين أو حلّت على الإمام ناصر محمد اليماني إن لم يكن المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّ العالمين وسلامٌ على المُرسلين والحمد ُلله ربّ العالمين.

    ويا معشر الأنصار بلِّغوا بهذا البيان كذلك من المهديّ المنتظَر إلى المُفتين في الديار وخطباء المنابر من عُلماء المُسلمين أنّ عليهم الحضور لحوار المهديّ المنتظَر من قبل الظهور عبر طاولة الحوار العالميّة
    (موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلاميّة) الموقع ذي اللون الأزرق على الرابط التالي: https://nasser-alyamani.org .

    ونأمركم بالمعاودة في التّبليغ والتكرار حتى يأتي الردّ منه بالموافقة أو الرفض ومن ثم تقوموا بتنزيل ردِّه في الموقع لدينا ليكون شاهداً لكم أنّكم بلّغتموه ليجيب دعوة المهديّ المنتظَر للحوار من قبل الظهور. وكذلك ننهاكم أن تجادلوا الناس من عند أنفسكم وما ينبغي لكم يا معشر الأنصار إن كنتم من أنصار المهديّ المنتظَر قلباً وقالباً فلا تقولوا على المهديّ المنتظَر ما لم يقله للبشر. ولذلك نحرّم عليكم أن تجادلوا الناس إلا بالاقتباس من بيانات المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني ولسوف تجدون البيان الحقّ للذكر للمهديّ المنتظَر كالسيف المسلول بيد أحدكم تقطعون به ألسنة الممترين، وننهاكم عن جدال الناس من عند أنفسكم فإن سألكم أحدٌ عن شيء فقوموا بالبحث لإجابته بالموقع وسوف تجدونه مفصلاً تفصيلاً خيراً من تفصيلكم وأحسن تأويلاً، وإذا لم تجدوا أنّ الإمام المهديّ سبق بالرد عليه فقولوا الله أعلم فسوف نضع سؤالك للإمام إن يشأ يردّ عليه بإذن الله بالحقّ إذا لم أخشَ عليكم الفتنة من بيانها. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُواْ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْهَا وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ (101) قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا كَافِرِينَ (102)} صدق الله العظيم [المائدة] .

    ولم يبتعثكم المهديّ المنتظَر إلى مفتيي الديار وخطباء المنابر للحوار بالنيابة عن المهديّ المنتظَر، كلا وربي؛ بل لتبليغ البيان الحقّ للذكر والدعوة للحضور إلى طاولة الحوار من قبل الظهور لحوار المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني في موقعي الرئيسي للحوار ولا تضيّعوا وقتكم لحوارهم في مواقعهم، فكفانا أنّنا أضعنا شهرين في الحوار في (الرابطة العلمية العالميّة للأنساب الهاشمية) بعنوان دعوة للنقاش لحوار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني فأقمنا على من حاورنا الحجّة بالحقّ ونسفنا العقائد الباطلة نسفاً، ولا أبالي ما دمتُ على الحقّ فالحقّ أحقُّ أن يتبع، ولن أخشى في الله لومة لائمٍ والله أحقّ أن تخشوه إن كنتم مؤمنين، ولكن بدل أن يعترفوا بالحقّ من الذين تابعوا الحوار من العلماء التزموا بالصمت والساكت عن الحقّ شيطان أخرس.

    ويا معشر الأنصار فليكن تركيز تبليغ الدعوة في هذه الأيام الى أهل اليمن حكومة وشعباً وبلِّغوا مفتي الديار اليمنية ومواقع علمائهم والشيخ عبد المجيد الزنداني والذارحي وصعتر وقولوا لهم لا يجوز لا يجوز لا يجوز لا يجوز لهم أن يكونوا سبب فتنة في دخول البلاد في حرب أهليّة لا يحمدُ عقباها وغيرهم من علماء اليمن المشهورين، وقد حمَّلهم الرئيس علي عبد الله صالح الأمانة فجعلهم حكماً بالحقّ من غير مجاملة وقال لهم احكموا بما تعلمون في كتاب القرآن يا علماء اليمن ولسوف تسألون يوم القيامة فأنتم أعلم بالقرآن والرئيس علي عبد الله صالح يعدكم أنه سوف يقول سمعاً وطاعة وكذلك يعلن عدم إصراره على البقاء في كرسي الحكم ولم يطلب منكم إلا أن يكمل فترته فيذهب من على العرش بماء وجهه وليس كالرئيس المخلوع، فما هذا جزاء من حقّق الوحدة اليمانيّة! فكيف تنجرفون وراء قومٍ رفضوا الحوار ويريدون أن يُدخلوا البلاد والعباد في حرب أهليّة لا يُحمد عقباها؟ وليس الحلّ أن ينقسم الشعب اليماني إلى طائفتين طائفة من الشعب اليمني يكونون مع علي عبد الله صالح وأخرى مع المعارضة فهذا يعني دخول البلاد في حرب أهليّة لا يحمد عقباها! فقد ابتعث الله المهديّ المنتظَر بقدرٍ مقدورٍ في الكتاب المسطور وأنتم الآن في عصر الحوار من قبل الظهور، فأجيبوا داعي الاحتكام إلى القرآن العظيم إن كنتم به مؤمنين.

    ويا معشر الأنصار في اليمن إن استطاع أن يذهب أحدكم أو مجموعة منكم إلى دار الشيخ عبد المجيد الزنداني حتى يسلِّموا إليه البيان هذا والذي من قبله إلى الشيخ عبد المجيد الزنداني في داره، وقولوا له: إنّ المهديّ المنتظَر يدعوه للحضور للحوار من قبل الظهور في طاولة الحوار العالميّة
    (موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني)، وأن يحمد الله فلن يحتاج للسفر من داره للحضور إلى طاولة الحوار للمهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور؛ بل ما عليه إلا أن يكتب كلمة بحث كما يلي:
    "موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني منتديات البشرى الإسلاميّة" فإذا هو في طاولة الحوار العالميّة للمهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور ضيف لدينا كريم مكرّم محترم، وأصِرّوا على ردِّ الجواب حتى يأتيكم الردّ منه بالموافقة فيعدكم بالحضور إلى
    (موقع المدعو ناصر محمد اليماني) أو يردّ عليكم بالرفض، فمن امتنع من علماء الأمّة ورد عليكم بالرفض فاتركوه فلا يضيع وقتكم بمحاولة إقناعه بسبب ضيق الوقت؛ بل راسلوا سواه والمهم أن تقوموا بتكرار مراسلة العلماء واحداً تلو الآخر حتى يضطر للردّ عليكم بالموافقة أو الرفض، فإلى متى يلتزمون بالصمت؟ بل أَصِروا عليه حتى يأتي الردّ منه بالموافقة أو الرفض ومن ثم لا تراسلوه بعد أن يرفض أن يستجيب لدعوة الحوار وقد برأت ذمتكم وراسلوا غيره وقسّموا أنفسكم إلى جماعةٍ بالنسبة لمن سوف يذهبون بأنفسهم إلى ديار العلماء باليمن لا يزيد عددهم عن ثلاثة موكلين بدعوة علماء الأمّة أن يستجيبوا لحوار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، وإن قال لكم أحدهم لن نجِب دعوة حواره حتى لا نساعد في إشهاره! ومن ثم قولوا لهم: إنّ سبب الفِرق التي ظهرت جديدة في الدين ومرقت من الدين كما يمرق السهم من القوس فاستحلّوا قتل المُسلمين والكافرين الذين لم يحاربونهم في الدين وشوَّهوا بالإسلام والمُسلمين هو بسبب مقولة بعض العلماء العباقرة لن نجيب حواره حتى لا نساعد على إشهاره ومن ثم يفتيكم المهديّ المنتظَر بالحقّ وأقول: بل عليكم أن تشهروا الداعي الذي يضلّ المسلمين إن كان على ضلالٍ مبينٍ حتى لا يتّبعه أحدٌ من المُسلمين ولكنّكم لن تستطيعوا أن تشهروه أنّه على ضلالٍ مبينٍ حتى تُهيمنوا عليه بسلطان العلم البيّن للعالم والجاهل ومن ثم لا يتبعه لا عالِمٌ ولا جاهٌل من المُسلمين بعد أن أقمتم عليه حجّة العلم والسلطان وهكذا تنقذون أمّتكم من الضلال حينما تسمعون بمدّعيٍّ للإمامة جديد ويطلب الحوار فتهبون للذود عن حياض الدين حرصاً على عدم إضلال المُسلمين حتى لا يضلّهم الذين يقولون على الله ما لا يعلمون، فلنفرض أنّ ناصر محمد اليماني من الذين يقولون على الله ما لا يعلمون أو من المهديين الذين تتخطبّهم مسوس الشياطين أو نفرض أنّ ناصر محمد اليماني من شياطين البشر من الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر وقد اتّبعه كثيرٌ من المسلمين مجموعات مجموعات من المسلمين من كل دولةٍ في العالمين. فكيف السبيل لإنقاذهم من أن يضلّهم الإمام ناصر محمد اليماني إذا لم يكن المهديّ المنتظَر الحقّ؟ والجواب بسيطٌ جداً فعليكم الحضور في أي وقت تشاءون الليل أو النهار إلى طاولة الحوار للمهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني ومن ثمّ تنظرون إلى بياناته فتتدبّرون قوة سلطان علمه فإن وجدتم حجّته واهيةً ومن الذين يقولون على الله ما لا يعلمون فعليكم أن تذودوا عن حياض الدين فتقيموا على الإمام ناصر محمد اليماني الحجّة بسلطان العلم البيّن من القرآن العظيم ومن أحاديث السُّنة النّبويّة الحقّ التي لا تخالف لمحكم الكتاب حتى تجعلوا ناصر محمد اليماني بين خيارين اثنين، إمّا أن يعجز عن دحض حجّتكم بعلمٍ أهدى من علمكم ومن ثمّ يقوم بحذف بياناتكم أو حجب عضوياتكم ومن ثمّ يخسر المهديّ المنتظَر الأنصار في جميع الأقطار كونهم سوف يكونون متابعين للحوار بينكم وبين المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني أو يتبيّن لكم أن ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر ناصراً لمحمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - قد جعل الله في اسمه خبره وصفة لأمره ومن ثم تعلمون حقيقة التواطؤ المقصود للاسم (محمد) إنّما يوافق في اسم الإمام المهديّ (ناصر محمد) كوني المهديّ المنتظَر أعلن بالكفر والإنكار أنّ التواطؤ يقصد به التطابق؛ بل التواطؤ يقصد به التوافق بما أنّ الاسم (محمد) يوافق في اسم الإمام المهديّ (ناصر محمد) وجعل الله التوافق للاسم محمد في اسمي في اسم ابي (ناصر محمد) وذلك لكي يحمل الاسم الخبر وذلك هو اسم المهديّ المنتظَر (ناصر محمد)، ولن يغني الاسم عن العلم شيئاً ما لم أخرس ألسنة الممترين بسلطان العلم الحقّ البيّن للعالم والجاهل! فكونوا على ذلك من الشاهدين، واقترب التمكين والفتح المبين.

    ولربما يودّ أن يقاطعني الشيخ عبد المجيد الزنداني ويقول: "نعم إن التواطؤ لغة وشرعاً يعني التطابق، ولذلك نعتقد أنّ اسم المهديّ المنتظَر (محمد بن عبد الله) حسب فتوى محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم عن اسم المهديّ المنتظَر قال:
    [يواطئ اسمه اسمي]، ولذلك تجدنا نعتقد أن اسم المهديّ المنتظَر هو (محمد بن عبد الله) نظراً لهذا الحديث [يواطئ اسمه اسمي] بمعنى أنّه يطابق لاسم النبيّ عليه الصلاة والسلام". ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر ناصر محمد وأقول: ومن متى يكون التواطؤ هو التطابق؟ فهل يصح أن نقول: تطابق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق على الهجرة إلى يثرب؟ وأعلم بجواب مشايخ العلم واللغة فسوف يقولون: "لا يصح أن نقول تطابق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق على الهجرة إلى يثرب! بل الصح هو أن نقول: تواطأ محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق على الهجرة إلى يثرب"، ومن ثم نقول: صدقتم إذاً التواطؤ لا يقصد به التطابق بل يقصد به التوافق ولذلك يصح أن نقول: توافق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأبو بكر الصديق على الهجرة إلى يثرب.

    وبما أنه تبيّن لكم: أنّ التواطؤ لا يقصد التطابق؛ بل يقصد به التوافق إذاً تبيّن لكم المقصود من حديث الحكمة الحقّ
    [يواطئ اسمه اسمي]؛ بمعنى أنّ الاسم (محمد) يوافق في اسم المهديّ المنتظَر ناصر محمد وجعل الله التوافق للاسم محمد في اسمي في اسم أبي لكي يحمل اسمي خبري (ناصر محمد) .

    فلم يجعل الله المهديّ المنتظَر نبيّاً ولا رسولاً؛ بل يبتعثه الله ناصراً لمحمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، ولذلك قدَّر الله التواطؤ للاسم
    (محمد) في اسم المهديّ المنتظَر (ناصر محمد) منذ أن كنتُ في المهد صبياً، واقترب الفتح والتمكين بإذن الله ربّ العالمين ويوشك الله أن يغضب لكتابه.

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخو المسلمين خليفة الله على العالمين؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  5. افتراضي قاعده" پاداش اعمال نیک و جزای اعمال بد"...

    - 5 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    12 - 04 - 1432 هـ
    18 - 03 - 2011 مـ
    ۲۷-اسفند-۱۳۸۹ه.ش.
    09:20 مساءً

    ــــــــــــــــــــ


    قاعده" پاداش اعمال نیک و جزای اعمال بد"...


    بسم الله الرحمن الرحيم.. والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهار في الأولين وفي الآخرين إلى اليوم الآخر..

    از مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی به اهالی یمن؛ هم حکومت یمن و هم مردمش! بیایید تا به شما و تمام مسلمانان
    قاعده پاداش اعمال نیک و جزای اعمال بد را که در کتاب خداوند آمده است؛ بیاموزم و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۶۰]
    ببینید که خداوند جزای اعمال بد را ده برابر نمی‌کند بلکه می‌فرماید:
    { وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا} صدق الله العظيم

    اما در کتاب خداوند یکی از اعمال بد را از این قاعده مستثنی کرده است و آن را به تعداد فرزندان آدم علیه الصلاة و السلام از اولین مولود تا آخرین بشری که قبل از برپایی قیامت متولد شود اضافه می‌کند. فکر می‌کنید تعداد آنها چقدر است؟! جز خداوند کسی از تعداد آنها خبر ندارد؛ خدایی که آنها را در حساب آورده و تعداد آنها را به خوبی می‌داند. ممکن است فردی سخن مرا قطع کرده و سؤال کند: این عمل بد که خداوند آن را به تعداد فرزندان آدم از اولین مولود تا آخرین اضافه می‌کند؛ کدام است؟ در پاسخ می‌گویم: خداوند تعالی می‌فرماید:
    { أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ } صدق الله العظيم [المائدة:۳۲]
    می‌بینید، اگر کسی از شما انسانی را بنه احق به قتل برساند گرفتار چه مصیبت عظیمی می‌شود؟ خداوند جرم این عمل را مانند آن قرار می‌دهد که گویا تمام مردم را کشته باشد؛ فرقی ندارد که مقتول کافر باشد یا مؤمن. حال ببینید عاقبت کشتن یک مؤمن چیست و نزد خداوند چه جزایی دارد؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند تعالی می‌یابید:
    { وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيما }
    صدق الله العظيم [النساء:۹۳]

    ای کسانی که به خاطر مطامع دنیوی مسلمانان را به قتل می‌رسانید؛ از خدا بترسید. خداوند از کشته شدن بی‌گناهان غضبناک است وقاتلان را لعنت کرده و جزای آنها جهنم است که عاقبت بسیاری بدی است؛ چه کسی شما را از عذاب خداوند نجات می‌دهد؛ آیا کسی هست‌؟ چه جرمی بزرگ‌تر از انهدام بیت الله المعظم؛ مسجد الحرام است؟ جواب را در سنت بیان می‌یابید؛محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
    [ لهدم الكعبة حجراً حجراً أهون من قتل المسلم‏ بغير حق ]
    [ خراب کردن سنگ سنگ خانه کعبه سهل تر از کشتن به ناحق یک مسلمان است]
    صدق عليه الصلاة والسلام
    محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به کعبه بيت الله المعظم و قبله مردمان نگاهی انداخته و فرمودند:
    [ لقد شرفك الله وكرمك وعظمك ودم المؤمن أعظم حرمة منك ]
    [ خداوند به تو شرف و کرامت و عظمت داده است –ولی – حرمت خون مؤمن بیش از حرمت توست]

    ای جماعت مسلمانان! شما را چه می‌شود که به خاطر رسیدن به قدرت و حفظ آن خون یک‌دیگر را بر زمین می‌ریزید؟ چه کسی شما را از عذاب خداوند حفظ خواهد کرد؟ آیا نمی‌دانید که تمامی ملکوت دنیا در نزد خداوند برابر پر پشه‌ای هم نیست؛ چه برسد به قتل یک فرد مؤمن آن هم برای رسیدن به مطامع دنیوی! و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
    [ لزوال الدنيا أهون على الله من قتل رجل مسلم ]
    [ زوال دنیا سهل تر از کشتن مردی مسلمان است]
    صدق عليه الصلاة والسلام
    چه چیزی در نزد آفریننده گرانبهاتر از نفس است و چقدر کشتن این نفس در نظر جاهلان سهل و آسان است...بندگان خداوند! از خدا پروا کنید و در راه بندگی خدا با یکذدیگر برادرباشید و به یاد بیاورید که شما همگی از خون آدم و حوا و برادرید. خداوند تعالی می‌فرماید:
    { يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً (۱)} صدق الله العظيم [النساء]
    ای مردم! من امام مهدی ناصر محمد یمانی شما را به صلح جهانی در میان تمام ملت‌ها دعوت می‌کنم ؛ به سوی زندگی مسالمت آمیز مسلمان و کافر. شما را فرا می‌خوانم تا به ظلم انسان به برادر انسانش پایان دهید. خداوند مرا به عنوان رحمتی بر عالمیان برانگیخته است. به زمینیان رحم کنید تا آن که در آسمان است به شما رحم نماید. کسی که به بندگان خداوند رحم نکند؛ مورد رحمت پروردگار قرار نمی‌گیرد. پس ای بندگان خدا از خدایتان پروا کنید و به ریسمان الهی قرآن عظیم چنگ زنید؛ قرآنی که برای رحمت بر عالمیان بر خاتم الانبیاء و مرسلین ؛ نازل شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    { وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ } صدق الله العظيم [الأنبياء:۱۰۷]
    چون قرآن رسالت رحمت خداوند بر تمامی مردم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ }صدق الله العظيم [سبأ:۲۸]
    ای مردم! من شما را به پای‌بندی و اعتصام به ذکری که از جانب پروردگارتان برایتان نازل شده است؛ فرا می‌خوانم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾ } صدق الله العظيم [التكوير]
    از خداوند پروا کنید ای بندگان خدا! و به سوی او بازگشته و توبه نمایید و از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن و واضح است پیروی کنید و خداوند تعالی می‌فرماید :
    { وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَ‌بُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّ‌حْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥٤﴾ وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِ‌مِينَ ﴿٥٥﴾ } صدق الله العظيم [الأنعام]
    از روح الله (رحمت خداوند) ناامید نشوید و بدانید خداوند هر کسی را که با توبه و انابه به سوی او بازگردد ؛ مورد مغفرت خود قرار می‌دهد و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ }صدق الله العظيم [آل عمران:۱۳۵]
    از آیات خداوند در محکمات کتابش قرآن عظیم پیروی کنید و از آیات خدا رو برمگردانید که با آتش جهنم عذاب داده خواهد شد و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا }صدق الله العظيم [النساء:۵۶]
    به خداوند توسل جسته و پناه ببرید که او مولای شماست و به عبادت شدن اولی‌تر؛ او که شما را آفریده است و شریکی برایش نیست؛ از رضوان او پیروی کرده و از عذابش بهراسید . خداوند تعالی می‌فرماید:
    { إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّـهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّـهِ فَأُولَـٰئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرً‌ا عَظِيمًا ﴿١٤٦﴾ مَّا يَفْعَلُ اللَّـهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْ‌تُمْ وَآمَنتُمْ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ شَاكِرً‌ا عَلِيمًا ﴿١٤٧﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
    ممکن است یکی از مسلمانان بخواهد سؤال کند که ناصر محمد؛ برایمان فتوا می‌دهی که چگونه به خداوند متوسل شده و پناه ببریم؟ امام ناصر محمد یمانی در جواب می‌گوید: خداوند تعالی می‌فرماید :

    { وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ }صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳]
    سؤالی که مطرح می‌شود این است : "حبل الله" چیست که خداوند امر نموده به آن متوسل شوید و نسبت به هر چه که مخالف آن است چه در تورات و انجیل باشد و چه در سنت نبوی؛ کافر شوید؟ جواب این سؤال را درهمان حبل الهی که فرمان توسل به آن به شما داده شده است می‌یابید ؛ همان که باید با هر چه که مخالف حکم آن است کفر بورزید؛ آن برهان حق خداوند برای شما و قرآن عظیم است که از تحریف محفوظ نگه داشته شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
    از شما دعوت می‌کنم به آنچه که خداوند در ذکر استوار خود؛ در آیات محکم قرآن عظیم برایتان نازل نموده است چنگ زنید و پایبند باشید؛ این ریسمان الهی است که از آسمان به سوی زمین امتداد دارد و هرکس به آن توسل جوید و چنگ زند ؛ به خداوند و پروردگار عالمیان چنگ زده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
    { وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ} صدق الله العظيم [النساء:۱۴۶]،
    و به شما آموختیم که هر کس که بخواهد به خداوند توسل جوید؛ باید به حبل الله که از آسمان به زمین کشیده شده است پناه برده و بیاویزد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ }صدق الله العظيم
    این قرآن عظیم است که خداوند آن را برهان حق کسانی قرار داده است که دعوت کننده به سوی راه خداوند هستند و هرکس که از بهترین‌هایی که در آن است پیروی کرده و نسبت به آنچه که مخالف آیات محکم آن است کفر ورزد؛ به حبل الله پروردگار عالمیان چنگ زده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    { يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
    ای مردم! در دین خداوند تعدد گروهی و حزبی حرام است چه به صورت احزاب مذهبی باشد و چه به صورت احزاب سیاسی. چون تعدد حزبی قلب‌هایتان را گرفتار دشمنی و کینه می‌کند و منجر به بروز اختلاف و تفرقه و جنگ و جدال میانتان می‌گردد و قدرت و توانایی‌تان از دست می‌رود و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ }صدق الله العظيم

    اگر به حبل الله قرآن عظیم توسل جویید ؛ عداوت و کینه از قلب‌هایتان رخت بر می‌بندد و قلب‌هایتان به یک‌دیگر نزدیک می‌شود و به نعمت خداوند مانند کسانی که پیش از شما بودند؛ با هم برادر می‌شوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّ‌قُوا وَاذْكُرُ‌وا نِعْمَتَ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَ‌ةٍ مِّنَ النَّارِ‌ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿١٠٣﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
    خداوند هرچیزی را که باعث نفرت و اختلاف بینتان شود؛ حرام نموده است. انسان‌های زیادی قربانی تعدد حزبی در جهان شده‌اند؛ آیا اندیشه نمی کنید؟!
    ای کسانی که به خداوند؛ کتاب‌ها و رسولان او ایمان دارید! من شما را به سوی کتاب خداوند، قرآن عظیم محفوظ از تحریف دعوت می‌کنم؛ رساله خداوند که بر انس و جن نازل شده است؛ اگر که به آن ایمان داشته باشید....پس به دعوت به پذیرش حکمیت آن در موارد اختلافتان پاسخ دهید و شرط صادقانه ما برای شما این است که حکم خداوند را از آیات محکم و روشن آن برایتان استخراج می‌کنیم؛ آیاتی که اساس کتابند و علمای امت و عامه مردمی که زبان عربی بدانند منطق آن را درک می‌کنند؛ چرا که این آیات برای عالم و جاهل روشن و واضحند و تنها فاسقان از آنچه که در آن آمده است رو برمی‌گردانند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ }صدق الله العظيم [البقرة:۹۹]
    به دعوت کننده به سوی خداوند؛ امام مهدی منتظر خلیفه خداوند بر عالمیان و رحمت خداوند بر شما پاسخ دهید باشد که رستگار شوید و بدانید امام مهدی ناصر محمد یمانی شما را به سوی خود دعوت نمی‌کند تا از پیش خود و با گمان میانتان اجتهاد کند که گمان وظن جای حق را نمی‌گیرد؛ بلکه من شما را به سوی خداوند یکتایی که شریکی در حکم او نیست دعوت می‌نمایم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا } صدق الله العظيم [الكهف:۲۶]
    چرا که این خداوند است که بین شمایانی که در دینتان دچار اختلاف شده‌اید حکم می‌نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ } صدق الله العظيم [الشورى:۱۰]
    و
    تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِين }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
    شایسته امام مهدی نیست که از جانب خداوند برانگیخته شود و از امیال و خواسته‌های شما تبعیت نماید؛ بلکه او از شما دعوت م‌ کند تا درموارد اختلافتان به حکم خداوند گردن نهید؛ ما حکم خداوند را از آیات محکم کتاب او قرآن عظیم برایتان استنباط می‌کنیم ؛ اگر به قرآن یقین داشته باشید...خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ } صدق الله العظيم [المائدة:۵۰]
    ازریاست محترم جمهوری علی عبدالله صالح و تمام رهبران مخالف و هیئت علمای یمن دعوت می‌کنم تا به دعوت به پذیرش احکام کتاب خداوند پاسخ دهند و بر امام مهدی ناصر محمد جز این نیست که از آیات محکم کتاب خداوند؛ حکم پروردگار را در میانتان بیان نماید؛ اگر به آن ایمان داشته باشید.... بس است دیگر، ازفساد در زمین و ریختن ناحق خون مردم یمن دست بردارید؛ از فساد در زمین دست بردارید. ای مردم! به دعوت کننده به پذیرش حکمیت خداوند پاسخ داده و به حبل الله قرآن عظیم که برهان حق برای صادقان است رو کنید .
    تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ } [البقرة:۱۱۱]
    { قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ } صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۴]

    از قومی تبعیت نکنید که محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم آنها را به حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم فراخواند و خداوند تعالی در باره شان فرمود:
    { أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ } صدق الله العظيم [آل عمران:۲۳]
    محمد رسول الله آنها را به سوی داوری بر اساس تورات و انجیل فرا نخواند؛ چون تورات و انجیل دستخوش تحریف شده بودند؛ بلکه محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم آنها را به پذیرش حکمیت قرآن عظیم دعوت کرد تا در موارد اختلاف؛ حکم خداوند را از آن برایشان استنباط کند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ } صدق الله العظيم [النمل:۷۶]
    ای مؤمنان به کتاب خداوند قرآن عظیم؛ از خداوند پروا کنید . آیا زمان آن نرسیده است که به دعوت کننده‌ای که شما را به سوی حق پروردگارتان فرا می‌خواند پاسخ دهید ؟ ای مسلمانان در شمار اولین کافران به حکم قرآن عظیم نباشید! یا اینکه زمانی طولانی بر شما گذشته است و حال که خداوند مهدی منتظر را در میانتان برانگیخته است؛ قلب شما نیز مانند اهل کتاب سخت و قسی شده است؟ آنها که بعد از گذشت مدتی طولانی؛ خاتم الانبیاء و مرسلین بر آنان فرستاده شد و خداوند تعالی می‌فرماید:

    { أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آَمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ }صدق الله العظيم [الحديد:۱۶]
    وسلامٌ على المُرسلين والحمد ُلله رب العالمين..
    الداعي إلى الاحتكام إلى الله وحده خليفته وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 13080 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..



    - 5 -

    الإمام ناصر محمد اليماني
    12 - 04 - 1432 هـ
    18 - 03 - 2011 مـ
    09:20 مساءً
    ــــــــــــــــــــ



    ناموس الجزاء للحسنة والسيئة
    ..



    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمدٍ رسول الله وآله الأطهار وجميع أنصار الله الواحد القهّار في الأولين وفي الآخرين إلى اليوم الآخر..

    من المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني إلى أهل اليمن حكومةً وشعباً، تعالوا لنعلِّمكم وجميعَ المسلمين ناموس الجزاء للحسنة والسيئة في الكتابِ. وقال الله تعالى:
    {مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:160].

    فانظروا إلى السيئة، لم يضاعفها الله بعشر أمثالها بل قال الله تعالى:
    {وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا} صدق الله العظيم، ولكن الله استثنى سيئةً في الكتاب فضاعفها بتعداد ذريّة آدم عليه الصلاة والسلام من أوّل مولودٍ إلى آخر من يولَد من البشر قبل قيام الساعة، فكم يا ترى عددهم؟ لا يحصيهم إلا الله الذي أحصاهم وعدَّهم عداً!

    ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد السائلين فيقول: وما هي هذه السيئة التي يضاعفها الله بتعداد ذريّة آدم من أوّل مولودٍ الى آخر مولودٍ؟ ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: قال الله تعالى:
    {أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:32].

    أفلا ترون ما أعظمها من مصيبةٍ أن يقتل أحدكم نفساً بغير الحقّ؟ إنّ جريمةَ ذلك يحاسَب عليه عند ربّه وكأنّما قتل الناس جميعاً سواء تكون هذه النفس المقتولة لكافرٍ أو مؤمنٍ، فما بالكم حين يكون المقتول مؤمناً فما جزاؤه عند ربّه؟ وتجدون الجواب في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
    {وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيما} صدق الله العظيم [النساء:93].

    فاتقوا الله يا من يقتلون المسلمين بهدف الوصول إلى تحقيق مطامع دنيويّة! فقد غضب الله على القتلة ولعنهم وجزاؤهم جهنم وساءت مصيراً، فمن يُجِركم من عذاب الله؟ أفلا تعلمون ما هو أعظم جرم من هدم بيت الله المعظم المسجد الحرام؟ وستجدون الفتوى في سُنَّة البيان، وقال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [لهدم الكعبة حجراً حجراً أهون من قتل المسلم‏ بغير حقّ] صدق عليه الصلاة والسلام، ونظر محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - إلى الكعبة بيت الله المعظم قبلة الأمم، فقال: [لقد شرَّفكِ الله وكرَّمكِ وعظَّمكِ ودم المؤمن أعظم حرمةً منكِ].

    فما خطبكم يا معشر المُسلمين تقتلون بعضكم بعضاً من أجل الوصول إلى الحكم أو من أجل البقاء في الحكم؟ فمن يُجِركم من عذاب الله؟ أفلا تعلمون أنّ ملكوت الدنيا بأسرها لا يساوي عند الله جناح بعوضة؟ فما بالكم بقتل نفس مؤمنٍ من أجل تحقيق المطامع الدنيويّة؟ وقال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [لزوال الدنيا أهون على الله من قتل رجلٍ مسلمٍ] صدق عليه الصلاة والسلام.

    فما أغلى النفس عند خالقها وما أهون قتل النفس عند عبيده الجاهلين، فاتقوا الله يا عباد الله وكونوا عباد الله إخواناً وتذكّروا أنّكم إخوة في الدم من حواء وآدم. وقال الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً} صدق الله العظيم [النساء:1].

    يا أيّها الناس، إني الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، أدعوكم إلى تحقيق السلام العالمي بين شعوب البشر وإلى التعايش السلمي بين المُسلم والكافر وإلى رفع ظُلم الإنسان عن أخيه الإنسان، ابتعثني الله رحمة للعالمين فارحموا من في الأرض يرحمكم من في السماء، ومن لا يرحم عباد الله فليس له في رحمة الله نصيب، فاتقوا الله يا عباد الله واعتصموا بحبل الله القرآن العظيم الذي أنزله الله على خاتم الأنبياء والمرسلين رحمة للعالمين.
    تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:107]، لكون القرآن العظيم رسالة الرحمة من الله إلى الناس كافة. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [سبأ:28].

    وأدعوكم يا معشر البشر إلى الاعتصام بما جاء في الذكر إليكم من ربكم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ (27) لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ(28)} صدق الله العظيم [التكوير].

    فاتقوا الله يا عباد الله وتوبوا إلى الله واتّبعوا آياته المحكمات البيّنات لعالِمكم وجاهلكم. وقال الله تعالى:
    {وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنَا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (54) وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ(55)} صدق الله العظيم [الأنعام].

    ولا تستيئسوا من روح الله واعلموا أنَّ الله غفّار لمن تاب وأناب. وقال الله تعالى:
    {وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:135].

    واتَّبعوا آيات الله في محكم كتابه القرآن العظيم ولا تعرضوا عن آيات الله فيعذبكم بنار الجحيم. وقال الله تعالى:
    {إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا} صدق الله العظيم [النساء:56].

    فاعتصموا بالله هو مولاكم والأَولى بعبادتكم الذي خلقكم وحده لا شريك له فاتبعوا رضوانه وخافوا عذابه. وقال الله تعالى:
    {الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ وَأَخْلَصُواْ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا} صدق الله العظيم [النساء:146].

    ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد المُسلمين فيقول: "يا ناصر محمد، أفلا تفتينا كيف نعتصم بالله؟". ومن ثمّ يردّ علي الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: قال الله تعالى:
    {وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ} صدق الله العظيم [آل عمران:16]. والسؤال الذي يطرح نفسه: فما هو حبل الله الذي أمركم الله بالاعتصام به والكفر بما خالف لمحكمه سواء يكون في التوراة أو الإنجيل أو السُّنة النّبويّة؟ وتجدون الجواب عن حبل الله الذي أمركم بالاعتصام به وبالكفر بما يخالف لمحكمه أنه البرهان الحقّ من الله إليكم؛ أنه القرآن العظيم المحفوظ من التحريف. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا} صدق الله العظيم [النساء:147].

    وأدعوكم إلى الاعتصام بما جاء في محكم ذكر الله إليكم في محكم القرآن العظيم حبل الله الممدود من السماء إلى الأرض من اعتصم بأحسن ما جاء فيه فقد اعتصم بالله ربّ العالمين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَاعْتَصَمُواْ بِاللَّهِ} صدق الله العظيم [النساء:146].

    وقد علمناكم أن من أراد أن يعتصم بالله فعليه أن يعتصم بحبل الله الممدود من السماء إلى الأرض. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ} صدق الله العظيم؛ ذلكم القرآن العظيم الذي جعله البرهان الحقّ للداعي إلى سبيل الله، فمن اتبع أحسن ما فيه وكفر بما يخالف لمحكمه فقد اعتصم بحبل الله ربّ العالمين. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا} صدق الله العظيم [النساء:147].

    يا أيها الناس لقد حرَّم الله عليكم التعدديّة الحزبيّة في دينه سواء الأحزاب المذهبيّة أو الأحزاب السياسيّة كون التعدديّة الحزبيّة تجلب لكم العداوة والبغضاء بين قلوبكم وتكون سبباً في اختلافكم وتفرقكم والقتال بينكم فتذهب ريحكم. وقال الله تعالى:
    {وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ} صدق الله العظيم، فإذا اعتصمتم بحبل الله القرآن العظيم فسوف تذهب العداوة والبغضاء بين قلوبكم فيؤلف بين قلوبكم ثم تصبحون بنعمة الله إخواناً كما كان الذين من قبلكم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ} صدق الله العظيم [آلعمران:103]، فقد حرَّم الله عليكم كل ما يكون سبباً في اختلافكم وتباغضكم، فكم هم ضحايا التعدديّة الحزبيّة في العالمين، أفلا تعقلون؟

    ويا معشر من يؤمن بالله وكُتبه ورُسله إني أدعوكم إلى كتاب الله القرآن العظيم المحفوظ من التحريف رسالة الله إلى الإنس والجنّ إن كنتم به مؤمنين، فاستجيبوا لدعوة الاحتكام إليه لنحكم بينكم منه فيما كنتم فيه تختلفون، شرطٌ علينا غير مكذوب أن نأتي لكم بحكم الله منه من آيات الكتاب المحكمات البيّنات هُنَّ أمّ الكتاب يفقههن ويعلم بمنطقهن علماء الأمّة وعامتهم كلّ ذو لسان عربيٍّ مبينٍ كونهن آيات بيِّنات لعالمكم وجاهلكم لا يعرض عمّا جاء فيهن إلا من كان من الفاسقين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:99].

    فأجيبوا داعي الله الإمام المهديّ المنتظَر خليفة الله على العالمين رحمةً لكم من ربكم لعلكم تفلحون، واعلموا أنَّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني لا يدعوكم إلى نفسه ليحكم بينكم من عند نفسه اجتهاداً بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً بل أدعوكم إلى الله وحده الذي لا يشرك في حكمه أحداً. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:26]، كون الله تعالى هو الحكم بينكم يا معشر المختلفين في الدين. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:10].

    وتصديقاً لقول الله تعالى:
    {أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بالحقّ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:114].

    وما ينبغي للإمام المهديّ أن يبعثه الله متّبعاً لأهوائكم؛ بل أدعوكم إلى حكم الله بينكم فيما كنتم فيه تختلفون نستنبطه لكم من حكم الله بينكم في محكم كتابه القرآن العظيم إن كنتم به موقنين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ} صدق الله العظيم [المائدة:50]

    ويا فخامة الرئيس علي عبد الله صالح وكافة قادات المعارضة وكافة هيئة علماء اليمن استجيبوا لدعوة الاحتكام إلى الله، وما على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلا أن يأتيكم بحكم الله بينكم من محكم كتابه إن كنتم به مؤمنين، ويكفي فساداً وسفك دماء اليمانيِّين بغير الحقّ ويكفي فساداً في الأرض!

    يا معشر البشر استجيبوا لداعي الاحتكام إلى الله واعتصموا بحبل الله القرآن العظيم؛ البرهان الحقّ للصادقين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [النمل:64].
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الحقّ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:24]

    ولا تتبعوا ملّة قومٍ دعاهم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم. وقال الله تعالى:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [آل عمران:32]، ولم يدعُهم محمد رسول الله إلى التوراة والإنجيل ليحكم بينهم منهما كون التوراة والإنجيل تمّ تحريفهما؛ بل دعاهم محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- إلى الاحتكام إلى القرآن العظيم ليستنبط لهم حكم الله منه فيما كانوا فيه يختلفون. وقال الله تعالى: {إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ} صدق الله العظيم [النمل:76].

    فاتقوا الله يا معشر المؤمنين بكتاب الله القرآن العظيم، أمَا آن لكم الأوان أن تستجيبوا لداعي الحقّ من ربكم؟ فلا تكونوا أوّل كافرٍ بدعوة الاحتكام إلى القرآن العظيم يا معشر المُسلمين! أم طال عليكم أمد بعث المهديّ المنتظَر فقست قلوبكم كما قست قلوب أهل الكتاب حين طال عليهم بعث خاتم الأنبياء والمُرسلين؟ وقال الله تعالى:
    {أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آَمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الحقّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ} صدق الله العظيم [الحديد:16].

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
    الداعي إلى الاحتكام إلى الله وحده خليفته وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  6. افتراضي

    - 6 -
    امام ناصر محمد اليماني
    15 - ربیع الثانی - 1432 ه‍ـ
    21 - 03 - 2011 مـ
    ۳۰ - اسفند - ۱۳۸۹ ه‍. ش.
    03:04 صبح
    ـــــــــــــــــــــ

    بیانی همراه با عکس امام مهدی خطاب به جناب رئیس علی عبدالله صالح محترم..!

    بسم الله الرحمن الرحيم
    والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الطيبين والتابعين الحق إلى يوم الدين:

    فارغ التحصیل علوم نظامی

    فوری از امام مهدی ناصر محمد يماني به رئیس‌جمهور محترم یمن، جناب علی عبدالله صالح، السلام عليكم ورحمته الله وبركاته السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين:
    جناب رئیس جمهور محترم! در این بیان امام مهدی تصویر عکس مدنی و نظامی خود را قرار داده‌است تا بدانید امام ناصر محمد یمانی کیست و چیزی که می‌خواهیم به شخص گرامی شما بگوییم این است که من به نام خداوند بزرگ که زنده‌کننده استخوان‌های پراکنده و پوسیده است و پروردگار آسمان‌ها و زمین و ما بِین آن‌ها و پروردگار عرش عظیم است، از شما سؤال می‌کنم آیا فتوای ما درباره "پیشگویان وغیب‌گوها" درست نیست؟ آن‌ها به شما هشدار داده و گفته‌اند اگر می‌خواهی مقام خود را از دست ندهی از قبیله‌ای که امام ناصر محمد یمانی از آن برخاسته است بر حذر باش. اگر جواب جناب رئیس این باشد که «به خداوند که همین طور است و ناصر محمد یمانی تو راست می‌گویی که پیشگویان مرا از قبیله تو بر حذر داشته و گفته‌اند نه به شما نزدیک شوم و نه به شما کمک کنم تا مقامم از دست نرود، برای همین هم شما را از حقوقتان محروم کرده‌ام و این شهادت حق من است و گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ} صدق الله العظيم [النساء:۱۳۵]
    اما ناصر محمد یمانی! این پیشگوها درباره امام مهدی منتظر بودن تو چیزی به من نگفته‌اند و مرا از قبیله تو بر حذر داشته و می‌گویند اگر از این قبیله بر حذر نباشم، یکی از افراد قبیله شما مرا از مقامم کنار خواهد زد و قدرت به او خواهد رسید. پس ناصر محمد یمانی آنچه از شما می‌خواهیم این است که از آیات کتاب خداوند، قرآن عظیم، برایمان دلیل بیاوری که پیشگوها از اولیاء شیاطین هستند و ثابت نمایی که هشدار آن‌ها تنها برای بر حذر بودن از صالحان است، تا برای رئیس علی عبدالله صالح ثابت شود که تو از صالحینی و تو را به عنوان دشمن آن‌ها بدانیم، چون آن‌ها از اولیاء شیاطین هستند؛ اگر راست می‌گویید... پس برای ما با برهانی روشن به حق فتوا بده که پیشگوها از اولیاء شیاطین هستند واگر برای رئیس علی عبدالله صالح ثابت شد آن‌ها اولیاء شیاطینند، پس دشمن خداوند و رسول او و علی عبدالله صالح و مهدی منتظرند، چون اگر روشن شود تو مهدی منتظر هستی، این به معنای آن است که آن‌ها با مکر با رئیس علی عبدالله صالح برخورد کرده‌اند تا از انصار مهدی منتظر نشود و به توفیقی بسیار بزرگ دست نیابد، چون این شرف بزرگی برای علی عبدالله صالح خواهد بود که اولین کسی باشد که از بین رهبران بشر، فرمانروایی و رهبری را به مهدی منتظر تسلیم می‌کند.»
    امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ او می‌گوید: جناب رئیس علی عبدالله صالح! شیاطین از ملاء اعلی تعدادی از کلماتی را که فرشتگان در آسمان دنیا رد و بدل می‌کردند، پنهانی ربوده‌اند:
    [به‌راستی که خداوند مهدی منتظر را از یمن و از فلان خاندان برمی‌انگیزد و اولین کسی که پرچم خلافت را به او تسلیم می‌کند علی عبدالله صالح است].
    پایان استراق سمع.

    به همین دلیل شما را از آن قبیله بر حذر داشته‌اند، چراکه می‌خواهند نور خداوند را خاموش سازند ولی خدا جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل کند، هرچند کافران ناخشنود باشند [اشاره به آیه کریمه: يُرِ‌يدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ‌ اللَّـهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّـهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَ‌هُ وَلَوْ كَرِ‌هَ الْكَافِرُ‌ونَ ﴿٣٢﴾ سوره التوبه]. پیشگویان ازسرسخت‌ترین دشمن رئیس علی عبدالله صالح به حساب می‌آیند، چون می‌دانند اگر او فرماندهی خلافت را به مهدی منتظر تسلیم نماید، به توفیقی بسیار بزرگ دست یافته و لذا خواهان هدایت شما نیستند و برای مهدی منتظر نیز نصر و ظهور را نمی‌خواهند؛ بلکه علیه مهدی منتظر و قبیله او دسیسه می‌کنند، چراکه پیشگویان بر اساس فتوای خداوند در آیات محکم کتابش قرآن عظیم از اولیاء شیاطینند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ (۲۲۱) تَنَزَّلُ عَلَى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ (۲۲۲) يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ (۲۲۳)} صدق الله العظيم [الشعراء]
    چراکه در آسمان‌ها و زمین جز خداوند کسی از غیب آگاه نیست و گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است که:
    {قُل لَّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ} صدق الله العظيم [النمل:۶۵]
    خداوند هر خبری را که بخواهد، به فرشتگان ملاء اعلی می دهد. خبرهایی از پنهان در غیب که در آینده در زمین رخ می‌دهند؛ اخباری در مورد انسان‌ها... و یکی از این اخبار مربوط به برانگیخته شدن مهدی منتظر است. سپس فرشتگان در میان خود از حوادث آتی که در زمین رخ خواهد داد صحبت می‌کنند. شیاطین برای شنیدن پنهانی و استراق سمع به ملاء اعلی آمده و به گفتگوی فرشتگان گوش می‌کنند و از صحبت‌های آن‌ها درباره اتفاقاتی که قرار است در آینده در زمین رخ بدهند خبردار می‌شوند و برخی از کلمات حق را می دزدند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (۶) وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ (۷) لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ (۸) دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (۹) إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ (۱۰)} صدق الله العظيم [الصافات]
    برایتان روشن شده‌است که تنها شیاطین نافرمان و سرکش هستند که برای استراق سمع به ملاء اعلی نزدیک می‌شوند؛ چون جنیان بعد از شنیدن تهدید و تحدی خداوند در آیات محکم قرآن عظیم، برای استراق سمع به ملاء اعلی نمی‌روند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿٣٣﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٤﴾ يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ ﴿٣٥﴾}‏ صدق الله العظيم [الرحمن]
    وبخاطر آنکه جنیان مانند سابق به آسمان دنیا رفتند اما دریافتند که به شدت تحت حراست و نگهبانی است و شهاب ها در کمین هستند ؛ برای همین باور کردند که این قرآن به حق از جانب پروردگار عالمیان آمده است .چون انسان ها برای استراق سمع به آسمان نفوذ نمی کردند تا بدانند که به شدت مورد نگهبانی است و شهاب ها درکمین هستند که برای تصدیق مبارزه طلبی خداوند از جن و انس است .گواه آن فرموده خداوند تعالی است که :
    {إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآناً عَجَباً (۱) يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَداً (۲) وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَداً (۳) وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً (۴) وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِباً (۵) وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقاً (۶) وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً (۷) وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَشُهُباً (۸) وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَاباً رَّصَداً (۹) وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً (۱۰) وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَداً (۱۱) وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَباً (۱۲) وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْساً وَلَا رَهَقاً (۱۳)} صدق الله العظيم [الجن]
    خداوند و پروردگار عالمیان بر اساس فتوای خود به شما خبر داده است که پیشگوهایی که از علوم غیب خبر می دهند اخبار خود را از شیاطینی می گیرند که پنهانی آنها را استراق سمع کرده اند؛ شیاطین خبر ها را به اولیاء خود وحی می کنند تا بر علیه خداوند و اولیائش مکر و دسیسه کنند؛ چون هدف آنها - شیاطین- خاموش ساختن نور خداوند است و خدا جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران از ظهور آن ناخشنود باشند؛ آیا آنها با وجود اینکه موسی از صالحان بود، فرعون را از او برحذر نداشتند ! آنها کسی را از کافران برحذر نمی کنند چون از اولیائشان هستند.
    چیزی که امام مهدی ناصر محمد یمانی از جناب رئیس علی عبدالله صالح می خواهد این است که به حق شهادت دهد که پیشگوها او را از قبیله ای که قبیله امام ناصر محمد یمانی است برحذر داشته اند و سپس به درگاه خداوند استغفار نماید چون نمی دانسته آنها او را از امام مهدی منتظر برحذر داشته اند تا رهبری خلافت جهانی اسلام را تسلیم او نکند و لذا مردم یمن و تمام ملت های اسلامی را از فتنه ای که در منطقه به راه افتاده و اختلافی که بین حاکم و محکوم پیش آمده نجات ندهد و سپس فرماندهی را به امام مهدی ناصر محمد یمانی تسلیم کند تا به توفیقی بس عظیم نائل گردد.
    فکر نکنید امام مهدی از رهبری بر بشریت شادمان و مسرور است .قسم به خداوند بزرگ که این امر مایه اندوه در قلب و گوشت و استخوان من است؛ چون ترجیح می دهم در برابر خداوند تنها مسئول و پاسخگوی خود باشم نه تمام مردم عالم؛ اما مجبورم که خلافت را بپذیرم تا خداوند با بنده اش نور خود را علی رغم ناخشنودی مجرمان به ظهور رسانده و کامل نماید.
    امام مهدی ناصر محمد یمانی به جناب رئیس علی عبدالله صالح نصیحت می کند رهبری وفرماندهی مرکز خلافت اسلامی را به امام مهدی ناصر محمد یمانی بسپارد و اگر خودداری ورزد خدا را به شهادت می گیرم و شهادت خداوند کافی است که امام مهدی برای رسیدن به قدرت یک قطره خون نیز بر زمین نخواهد ریخت و پناه برخدا که از کسانی باشم که برای رسیدن به فدرت خون مسلمانان را به زمین بریزم ؛ خداوند مرا برای فساد در زمین برنیانگیخته است بلکه من از مصلحان هستم و مردم را بر اساس بصیرتی که از جانب پروردگارم آمده است ؛ یعنی قرآن عظیم به راه خداوند دعوت می کنم و هرکس هدایت یافت به نفع اوست و هرکس به بیراهه رفت با خود اوست و بر امام مهدی و تمام انبیاء و رسولان چیزی جز ابلاغ نیست و گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

    {وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}
    صدق الله العظيم [التغابن:۱۲]

    واگر خودداری کردید؛ منتظر آیه عذاب دردناک خداوند هستم که از آسمان فرود خواهد آمد و گردن مردم دربرابر خلیفه الله مهدی منتظر خاضع می گردد .گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    {إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ} صدق الله العظيم [الشعراء:۴]
    ممکن است جناب رئیس علی عبدالله صالح بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید این نشانه که از آسمان خواهد آمد چیست؟ جواب را مستقیم به پروردگار می سپاریم که در محکمات کتابش می فرماید:
    { فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ } صدق الله العظيم [الدخان]
    وشاید جناب رئیس حرف مرا قطع کرده و بگوید آیا خداوند بعد از ایمان آوردن مردم عالم به خلیفه الله امام مهدی ؛ عذاب را بر طرف خواهد نمود؟ و جواب را مستقیم به پروردگار می سپاریم که در محکمات کتابش می فرماید:
    {فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاء بِدُخَانٍ مُّبِينٍ (۱۰) يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ (۱۱) رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ (۱۲) أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرَى وَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مُّبِينٌ (۱۳) ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ (۱۴) إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلاً إِنَّكُمْ عَائِدُونَ (۱۵) يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنتَقِمُونَ (۱۶)} صدق الله العظيم [الدخان]
    و ممکن است جناب رئیس علی عبدالله صالح بخواهد حرف مرا قطع کرده و بگوید آیا نشانه "دخان" در زمان برانگیخته شدن محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم با قرآن عظيم رخ نداده است؟
    و جواب را مستقیم به پروردگار می سپاریم که در محکمات کتابش می فرماید:
    { وَإِذْ قَالُوا اللَّـهُمَّ إِن كَانَ هَـٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٢﴾ وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّـهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿٣٣﴾ } صدق الله العظيم [الأنفال]
    این بدان معنی است که این نشانه و آیه عذاب ، علامتی از علائم بزرگ ساعت است و در دوران برانگیخته شدن خلیفه خدا و بنده اش امام مهدی ناصر محمد یمانی رخ می دهد و بخاطر آنکه امام مهدی مردم را به پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم و رساله خداوند بر تمام مردم دنیا ، دعوت می نماید؛ اگر از حق فرستاده شده از جانب پروردگارتان پیروی نکنید؛ عذاب خداوند تمام آبادی هایی که مردمانش از ذکر روگردان باشند را در برخواهد گرفت و گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است:
    { وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا } صدق الله العظيم [الإسراء:۵۸]
    وشاید جناب رئیس حرف مرا قطع کرده و بگوید منظور خداوند از اینکه می فرماید: { كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا } صدق الله العظيم چیست؟ آیا مقصود این است که این عذاب ، پیش از این در سطرهای کتاب توضیح داده شده است؟
    و جواب را در فرموده خداوند تعالی پیدا می کند که:
    {فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاء بِدُخَانٍ مُّبِينٍ (۱۰) يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ (۱۱) رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ (۱۲)} صدق الله العظيم
    و آیا این عذاب مورد انتظار قبل از برپایی قیامت و ساعت است؟
    و جواب را در آیات محکم کتاب پیدا می کند:{ وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا } صدق الله العظيم
    ولی ناصر محمد یمانی ؛ علمای ما بجز از عذاب ساعت –قیامت- از عذاب دیگری یاد نمی کنند! و امام مهدی در پاسخش می گوید : بله عذاب روز عقیم[روزی که از نظر شدت عذاب در تاریخ بشر بی نظیر است] قبل از برپایی ساعت و قیامت است.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    { وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ } صدق الله العظيم [الحج:۵۵]
    بدانید که عذاب روزعقیم قبل از برپایی ساعت است و گواهش نیز فرموده خداوند تعالی است:
    {وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا} صدق الله العظيم.
    خداوند برایتان روشن نموده است که عذاب پوشانده شدن آسمان با دودی آشکار از سنگ هایی آتشینی است که از سیاره سقر می آیند و عبور این سیاره بزرگ ترین نشانه از نشانه ها بزرگ ساعت است و گواهش فرموده خداوند تعالی است:
    { كَلَّا وَالْقَمَرِ (۳۲) وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ (۳۳) وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ (۳۴) إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ (۳۵) نَذِيرًا لِلْبَشَرِ (۳۶)} صدق الله العظيم [المدثر].
    و شاید جناب رئیس بخواهد سؤال کند: آیا سیاره عذاب با سنگ هایی حاوی دود آشکار که برای یاری رساندن خداوند به خلیفه خود مهدی منتظر فرود می آید؛ از جهت غرب یا شرق می آیند یا اینکه از اطراف زمین و یکی از قطب ها در برابر بشر ظاهر می شوند؟ و جواب را درآیات محکم ذکر می یابد:
    { بَلْ هُمْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِم مُّعْرِضُونَ (۴۲) أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُم مِّن دُونِنَا لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنفُسِهِمْ وَلا هُم مِّنَّا يُصْحَبُونَ (۴۳) بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلاء وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ (۴۴) قُلْ إِنَّمَا أُنذِرُكُم بِالْوَحْيِ وَلا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاء إِذَا مَا يُنذَرُونَ (۴۵) } صدق الله العظيم [الأنبياء]
    اما مقصود خداوند تعالی از (نَنقُصُهَا)چیست؟
    و مهدی منتظر در جوابش می گوید: منظورکاستن ازتعداد مردم است و گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    { وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا } صدق الله العظيم.
    به این ترتیب حتی اگر این سیاره را که سیاره دهم(Nibiru Planet X)نامیده می شود از مردم پنهان کنند – باوجود آنکه ابتدا به وجود آن اعتراف کرده بودند- برهان درست بودن آمدن آن در آیات محکم قرآن را تصدیق نموده اند و چه کسی راست گو تر از خداوند است و ما پیش از این از آیات محکم کتاب درباره سیاره عذاب به تفصیل سخن گفته ایم .
    خداوندا شاهد باش که من ابلاغ کردم
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.

    أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني

    اقتباس المشاركة 13086 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..



    - 6 -

    الإمام ناصر محمد اليماني
    15 - 04 - 1432 هـ
    21 - 03 - 2011 مـ
    03:04 صباحاً
    ـــــــــــــــــــــ


    بيان مع الصورة من الإمام المهديّ إلى فخامة الرئيس علي عبد الله صالح المحترم ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمدٍ رسول الله وآله الطيبين والتابعين الحق إلى يوم الدين..

    بكالوريوس في العلوم العسكرية



    عاجل من الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلى فخامة رئيس الجمهوريّة اليمنيّة الرئيس علي عبد الله صالح المحترم، السلام عليكم ورحمته الله وبركاته السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، ويا فخامة الرئيس المحترم، لقد تمّ تنزيل صور الإمام المهديّ في هذا البيان المدنيّة والعسكريّة لتعرف من يكون الإمام ناصر محمد اليماني وما أريدُ أن أقوله لشخصكم الكريم هو إنّي أسألك بالله العظيم من يحيي العظام وهي رميم ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم أليست فتوانا بالحقّ في شأن "العرّافين الكهنة" أنّهم يحذِّرونك فعلاً من القبيلة التي ينتمي إليها الإمام ناصر محمد اليماني ونصحوك أن تحذِّر تلك القبيلة حتى لا يزيحوك من مكانك؟ فإن كانت الإجابة من فخامة الرئيس:
    "اللهم نعم، وإنّك يا ناصر محمد اليماني من الصادقين في فتواك أن العرّافين حذَّروني من قبيلتك أن لا أقرِّبهم مني ولا أشدّ أزرهم حتى لا يزيحوني من مكاني، ولذلك السبب حرمتكم حقوقكم وهذه شهادة مني بالحقّ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ} صدق الله العظيم [النساء:135]. ولكن يا ناصر محمد اليماني إنّ العرّافين لم يفتوني أنك الإمام المهديّ المنتظَر وإنما حذَّروني من قبيلتك كوني إذا لم أحذركم فسوف تزيحوني من مكاني فيؤول الحكم لأحدٍ من هذه القبيلة، والمطلوب منك يا ناصر محمد اليماني أن تثبت من محكم كتاب الله القرآن العظيم أنَّ العرّافين هم أولياء الشياطين وتثبت أنهم لا يحذِّرون إلا من الصالحين حتى يتبيَّن للرئيس علي عبد الله صالح أنك من الصالحين فاتّخذوك عدواً لهم كونهم من أولياء الشياطين، فإن كنتم من الصادقين فآتنا بالبرهان المبين بالفتوى الحقّ أنّ العرّافين هم أولياء الشياطين، فإن تبيّن للرئيس علي عبد الله صالح أنّهم من أولياء الشياطين فقد أصبحوا أعداء الله ورسوله وعلي عبد الله صالح والمهديّ المنتظَر كونك لو تبيّن أنّك المهديّ المنتظَر فهذا يعني أنهم مكروا أولاً بالرئيس علي عبد الله صالح حتى لا يكون من أنصار المهديّ المنتظَر فيفوز فوزاً عظيماً؛ بل هو شرفٌ عظيمٌ أن يكون الرئيس علي عبد الله صالح هو أوّل من يُسلم القيادة للمهديّ المنتظَر من بين قادات البشر".

    ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: يا فخامة الرئيس علي عبد الله صالح لقد خطف الخطفة الشياطينُ من الملأ الأعلى الملائكي بالسماء الدُنيا خطفةً تتكون من عدة كلمات:
    [أن المهديّ المنتظَر يبعثه الله من اليمن من آل فلان فأول من يسلّمه قيادة الخلافة هو الرئيس علي عبد الله صالح]. انتهت الخطفة.

    ولذلك يحذِّرونك من تلك القبيلة كونهم يريدون أن يطفئوا نور الله ويأبى الله إلا أن يتمّ نوره ولوكره المجرمون ظهوره، ويُعتبر العرّافون ألدّ أعداء الرئيس علي عبد الله صالح كونهم يعلمون لو أنّك تُسلّم قيادة الخلافة للمهديّ المنتظَر أنّك ستفوز فوزاً عظيماً، فهم لا يريدون لك الهدى ولا يريدون للمهديّ المنتظَر النصر والظهور؛ بل مكروا ضدّ المهديّ المنتظَر وقبيلته كون العرّافون أولياء الشياطين حسب فتوى الله في محكم كتابه القرآن العظيم في قول الله تعالى
    : {هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ (221) تَنَزَّلُ عَلَى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ (222) يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ(223)} صدق الله العظيم [الشعراء]، كونه لا يعلمُ الغيب في السماوات والأرض إلا الله. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُل لَّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ} صدق الله العظيم [النمل:65].

    وإنما يخبر الله ملائكته بالملأ الأعلى بما يشاء من الأحداث الغيبيّة المستقبليّة في الأرض من أخبار البشر ومنها بعث المهديّ المنتظَر ومن ثمّ يتكلم الملائكة فيما بينهم عن الأحداث المستقبليّة في الأرض، وأما الشياطين فيأتون لاستراق السمع من الملأ الأعلى فيسمعون لحديث الملائكة فيما بينهم عن الأحداث المستقبليّة في الأرض، فمِن الشياطين من يخطف كلمات حقّ. وقال الله تعالى:
    {إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (6) وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ (7) لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ (8) دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (9) إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ(10)} صدق الله العظيم [الصافات].

    وتبيّن لكم أنّ المردة الشياطين هم الوحيدون الذين يسترقون السمع من الملأ الأعلى كون الجنّ لم يذهبوا لاستراق السمع من الملأ الأعلى من بعد أن سمعوا التحدي في محكم القرآن العظيم في قول الله تعالى:
    {يَا مَعْشَرَ الجنّ والإنس إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿٣٣﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٤﴾ يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [الرحمن]

    وبما أنّ الجنّ ذهبوا إلى السماء الدنيا كما كانوا يفعلون من قبل فوجدوا أنّها ملئت حرساً شديداً وشهباً، ولذلك صدقوا أنّ هذا القرآن هو الحقّ من ربّ العالمين كون الإنس لم يرتقوا إلى السماء الدنيا لاستراق السمع ولذلك علموا أنّ ذلك الحرس الشديد والشهب جاء تصديقاً لتحدي الله بالحقّ للجنّ والإنس، ولذلك قال الجنّ:
    {إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآناً عَجَباً (1) يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَداً (2) وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَداً (3) وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً (4) وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِباً (5) وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقاً (6) وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَداً (7) وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَشُهُباً (8) وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَاباً رَّصَداً (9) وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً (10) وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَداً (11) وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَباً (12) وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْساً وَلَا رَهَقاً(13)} صدق الله العظيم [الجن].

    فقد علمكم الله يا فخامة الرئيس حسب فتوى الله ربّ العالمين أنّ العرّافين الذين يتكلمون عن خطفاتٍ من علوم الغيب أنّه علّمهم بذلك الشياطين فيوحون إلى أوليائهم حتى يمكروا بمكرٍ ضدّ الله وأوليائه كونهم يريدون أن يطفئوا نور الله ويأبى الله إلا أن يتمّ نوره ولو كره المجرمون ظهوره، ألم يحذِّروا فرعون من موسى وهو رجل صالحٌ! ولا تجدهم يحذِّرون من الكافرين كونهم أولياؤهم.

    وما يريده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني من فخامة الرئيس علي عبد الله صالح هو أن يشهد بالحقّ أن العرّافين يحذروه من هذه القبيلة التي هي قبيلة الإمام ناصر محمد اليماني ومن ثمّ يستغفر الله العظيم فهو لا يعلم أنهم كانوا يحذِّورنه من الإمام المهديّ المنتظَر حتى لا يسلّمه قيادة الخلافة الإسلاميّة العالميّة ومن ثمّ ينقذ الشعب اليماني وجميع الشعوب الإسلاميّة من شرّ هذه الفتنة التي عمَّت شعوب المنطقة والخلاف بين الحاكم والمحكوم ومن ثم يسلّم القيادة للإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فيفوز فوزاً عظيماً.

    ولا تحسبنَّ الإمام المهديّ فرحاً بقيادة البشر، فأقسم بالله العظيم أنّ همّها في قلبي وعظمي ولحمي كون الأفضل لي أن أكون مسؤولاً بين يدي الله عن نفسي فقط بدلاً أن أكون مسؤولاً عن العالَم بأسره، ولكنّي مجبر على قبول الخلافة حتى يتمّ الله بعبده نوره ولو كره المجرمون ظهوره.

    هذه نصيحة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلى فخامة الرئيس علي عبد الله صالح بتسليم قيادة عاصمة الخلافة الإسلاميّة إلى الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وإن أبى فأشهدُ الله وكفى بالله شهيداً أنّ الإمام المهديّ لن يسفك قطرة دم للوصول إلى الحكم وأعوذُ بالله أن أكون من الذين يسفكون دماء المسلمين ليصلوا إلى الحكم وما ابتعثني الله لأفسد في الأرض بل لأكون من المصلحين وأدعو إلى سبيل الله على بصيرةٍ من ربي القرآن العظيم، فمن اهتدى فلنفسه ومن ضلّ فعليها وما على الإمام المهديّ وكافة الأنبياء والمُرسلين إلا البلاغ المبين. تصديقاً لقول الله:
    {وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ} صدق الله العظيم [التغابن:12].

    فإن أبيتم فسوف أرتقب لآية العذاب الأليم تأتيكم من السماء حتى تخضع أعناق البشر لخليفة الله المهديّ المنتظَر. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ} صدق الله العظيم [الشعراء:4].

    ولربما يودّ أن يقاطعني فخامة الرئيس علي عبد الله صالح فيقول: وماهي هذه الآية التي تأتي من السماء؟ ومن ثم نترك الجواب من الربّ في محكم الكتاب:
    {فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾}صدق الله العظيم [الدخان].

    ولربما يودّ فخامة الرئيس أن يقاطعني فيقول: وهل سوف يكشف الله العذاب من بعد إيمان العالمين بخليفة الله الإمام المهديّ؟ ومن ثم نترك الجواب من الربّ في محكم الكتاب:
    {
    فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ ﴿١٠يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿١١رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ ﴿١٣ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ ﴿١٤إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ﴿١٥يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنْتَقِمُونَ ﴿١٦} صدق الله العظيم [الدخان].

    ولربما يودّ أن يقاطعني فخامة الرئيس علي عبد الله صالح ويقول: وهل آية الدُخان لم تحدث في عهد بعث محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بالقرآن العظيم؟ ومن ثم نترك الجواب من الربّ في محكم الكتاب:
    {وَإِذْ قَالُوا اللَّـهُمَّ إِن كَانَ هَـٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٢﴾ وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّـهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأنفال]. فهذا يعني أنّ آية العذاب هي شرطٌ من أشراط الساعة الكبرى في عصر بعث خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وبما أنّ خليفة الله الإمام المهديّ يدعو إلى اتّباع كتاب الله القرآن العظيم رسالة الله إلى الناس كافة في قرى العالمين وإذا أبوا أن يتبعوا الحقّ من ربّهم فسوف يغشى العذاب كافة قرى البشر المُعرضين عن الذِّكر. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:58].

    ولربما يودّ أن يقاطعني فخامة الرئيس فيقول: "وما يقصد الله تعالى بقوله:
    {كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا} صدق الله العظيم، فهل يقصد أنه سبق توضيح ذلك العذاب في سطور الكتاب؟". ومن ثمّ يجد الجواب في قول الله تعالى:
    {فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ ﴿١٠يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿١١رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢} صدق الله العظيم.

    "وهل هذا العذاب المنتظر هو قبل قيام الساعة؟"، ويجد الجواب في محكم الكتاب:
    {وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا} صدق الله العظيم.

    "ولكن يا ناصر محمد اليماني إنّ علماءنا لا يذكرون لنا إلا عذاب الساعة"، ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ وأقول: بل عذاب يومٍ عقيمٍ قبل قيام الساعة. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ} صدق الله العظيم [الحج:55].

    ألا وإنّ عذاب اليوم العقيم هو قبل قيام الساعة. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا} صدق الله العظيم، وقد بيَّن الله لكم أنه عذاب كِسف الدخان المبين بحجارةٍ من نارٍ من كوكب سقر كون مرورها الأكبر شرط من أشراط الساعة الكُبر. تصديقاً لقول الله تعالى: {كَلَّا وَالْقَمَرِ (32) وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ (33) وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ (34) إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ (35) نَذِيرًا لِلْبَشَرِ(36)} صدق الله العظيم [المدثر].

    ولربما يودّ فخامة الرئيس أن يسأل ويقول: "وهل كوكب العذاب هذا الذي يأتي بكسف الحجارة بالدخان المبين لينصر الله به خليفته المهديّ المنتظَر، فهل يأتي الأرض من الشرق أم من الغرب أم من جهة الأطراف فيأتي للأرض من أحد القطبين فيظهر للبشر؟"، ومن ثم يجد الجواب في محكم الذِّكر:
    {بَلْ هُمْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِم مُّعْرِضُونَ (42) أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُم مِّن دُونِنَا لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنفُسِهِمْ وَلا هُم مِّنَّا يُصْحَبُونَ (43) بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلاء وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ (44) قُلْ إِنَّمَا أُنذِرُكُم بِالْوَحْيِ وَلا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاء إِذَا مَا يُنذَرُونَ (45)} صدق الله العظيم [الأنبياء].

    "ولكن ما يقصد الله تعالى بـ
    { نَنقُصُهَا }؟"، ومن ثمّ يردّ عليه المهديّ المنتظَر وأقول: ينقصها من البشر. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا} صدق الله العظيم.
    إذاً حتى ولو كانوا يخفون أمر هذا الكوكب برغم اعترافهم به بادئ الأمر وهو بما يسمونه ( Nibiru Planet X ) فصدقوا ببرهان قدومه في محكم الكتاب، ومن أصدق من الله حديثاً؟ وسبق بيان لنا فصّلنا فيه أمر كوكب العذاب من محكم الكتاب تفصيلاً، اللهم قد بلغت اللهم فاشهد.


    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..

    المصغرات المرفقة المصغرات المرفقة اضغط على الصورة لعرض أكبر. 

الإسم:	pWhIiNC.jpg‏ 
مشاهدات:	355 
الحجم:	27.7 كيلوبايت 
الهوية:	7475  

  7. افتراضي به تمامی وسایل و رسانه های ارتباط جمعی یمن اعلان فتوا در مورد دستهای پشت پرده در ترور نافرجام رئیس علی عبدالله صالح


    - 11 -

    الإمام ناصر محمد اليماني
    21 - 7 - 1432 هـ
    23 - 6 - 2011 مــ
    00 : 04 صباحاً

    [ لمتابعة رابط المشاركـــة الأصليّة للبيـــان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=17973
    ـــــــــــــــــــــ

    به تمامی وسایل و رسانه های ارتباط جمعی یمن اعلان فتوا در مورد دستهای پشت پرده در ترور نافرجام رئیس علی عبدالله صالح

    بسم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على رسول الله بالذكر إلى كافة البشر وعلى آله الأطهار، وجميع أنصار الله الواحد القهار إلى اليوم الآخر وبعد..
    از امام مهدي منتظر ناصر محمد يماني به جناب رئيس علي عبدالله صالح و به ملت غيور عرب يمن و عموم مسلمين . السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين

    اي عزيزان من سزاوار است كه بر خداوند جز حق چيزي نگويم . كساني كه پشت سر ترور نافرجام علي عبدالله صالح هستند از شياطين بشر كافران از گروه (تشكيلات ) جهاني (ماسوني ) هستند نه از مسلمانان .
    چه بسا يكي از سوال كنندگان يماني بگويد ناصر محمد يماني صبر كن شما ادعا مي كني كه مهدي منتظر هستي و شايسته نيست قومي كافر را به نا حق متهم كني هرچند كه از كافران باشند و از مسلمانان نباشند آيا به ما فتوا نمي دهي كه كافران از كشتن علي عبدالله صالح چه سودي مي برند ؟ پس امام مهدي ناصر محمد يماني در جواب سوال کنندگان مي گويد : سزاوار است كه جز حق چيزي نگويم ، براي اين است كه آنها به يقين دانستند كه امام مهدي منتظر به حق و بدون هيچ شك و ترديد همان امام ناصر محمد يماني است . آنها از قبل مي خواستند در مورد امام ناصر محمد يماني توطئه نموده اما مكر آنها را از همان ابتدا خنثي نمود و مكر آنها را آشكار نموديم و به آنها هشدار داديم كه خداوند آنها را به خوك مسخ و لعنتي بزرگ نصيب آنها خواهد كرد . گواهي براي فرمايش خداوند تعالي :
    { قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ } صدق الله العظيم
    و اما آيت و نشانه مسخ به میمون در گذشته به وقوع پيوسته و تمام شده است
    { وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْما اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابا شَدِيدا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ }
    صدق الله العظيم [الأعراف]

    واما آيت مسخ به خوك در زمان برانگيختن امام مهدي براي شياطيني از بشر كه – خداوند بخواهد – اتفاق مي افتد آناني كه بعد از اين كه حقي كه از جانب خداست برايشان آشكار مي گردد بازهم برباطل اصرار مي ورزند و مردم را از پيروي از حق باز مي دارند و مي خواهند نسبت به امام مهدي مكر نمايند. و چون آنان ترسيدند كه در صورت مكر نسبت به امام مهدي خداوند آنها را به خوك مسخ نمايد پس به دنبال مكر ديگري رفتند و چون امام مهدي ناصر محمد يماني فتوا دادند كه اولين كسي كه از رهبران جهان حكومت را به اذن خداوند به مهدي منتظر تسليم مي كند علي عبدالله صالح است بنابراين آنان بر عليه علي عبدالله صالح مكر نموده و در پي قتل او بر آمدند تا حجتي بر عليه امام مهدي منتظر ناصر محمد يماني باشد . تا انصار او و همه آناني كه امر او را تصديق نمودند بگويند كه او امام مهدي منتظر حق نيست زيرا كه او فتوا داده بود كه اولين كسي كه از بين رهبران جهان قدرت را به او واگذار مي نمايد علي عبدالله صالح است . وهمچنين تا مسلماناني كه از امر ما مطلع شدند بگويند : حال كه علي عبدالله صالح كشته شد و رهبري را به امام ناصر محمد يماني واگذار نكرد ، پس ناصر محمد يماني دروغگوي گستاخي است و مهدي منتظر نيست .
    پس مهدي منتظر ناصر محمد يماني در جواب آنها و جواب اصحاب مكر و نيرنگ مي گويد : اي جماعت شياطين بشر و اي سر سخت ترين دشمنان خداوند و مهدي منتظر ... همانا خداوند کتاب خود را که از تحریف مصون است ,حجت بين من و همه بشريت -چه مسلمانان وچه كافران- قرار داده است . قران عظيم حجت خداوند بر رسولش است، اگر كه آن را به قومش ابلاغ نكند و حجت خداوند بر قوم اوست اگر آنان قرآن را به جهانيان ابلاغ نكنند . تصديقي است بر فرمايش خداوند تعالي :
    { يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ }
    صدق الله العظيم [المائدة:67]

    زيرا خداوند به رسولش دستور داده كه ذكر قران عظيم را به قومش ابلاغ نمايد تا آنان آن را به جهانيان ابلاغ نمايند و بهمين دليل خداوند از رسول خود خواهد پرسيد كه آيا قران را به قوم خود ابلاغ نموده اي ؟ و همچنين از قوم پيامبر – امت وسط – سوال خواهد كرد كه آيا قران را به جهانيان ابلاغ نموديد ؟ واين گواه فرمايش خداوند تعالي است :
    { وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْـئَلُونَ }
    صدق الله العظيم [ الزخرف : 44 ]

    زيرا كه خداوند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وسلم را شاهدي بر ابلاغ قرآن به قومش قرار داده و سپس خداوند امت وسط را شاهداني بر تبليغ قران به همه جهانيان نسل به نسل قرار داده است . گواهي است برفرمايش خداوند تعالي :
    { وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّة وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاس وَيَكُون الرَّسُول عَلَيْكُمْ شَهِيدًا } صدق الله العظيم [البقرة:143]
    همچنين قران عظيم در عصر بعثت امام مهدي منتظر ناصر محمد اليماني حجة خداوند بر جهانيان است و خداوند قران عظيم را حجت خود و حجت مهدي منتظر قرار داده است يا حجت علماو امت مسلمين بر مهدي منتظر اگر علماي مسلمين و يهود و نصاري بتوانند فقط در يك مساله از قران بر امام مهدي پيروز شوند و بياني درست تر از بيان ناصر محمد يماني بياورند.اگر بتوانندکه نخواهند توانست ؛همه انصار از بلاد مختلف بايد از پيروي از امام ناصر محمد يماني بازگردند . اگر علماي امت ولو در يك مساله از قرآن بر امام ناصر محمد يماني غلبه كنند ، شايسته نيست كه غرور انصار الله را به گناه بكشاند ولي هرگز هرگز به پروردگار آسمانها و زمين قسم که اگر همه جن و انس نیز به یکدیگر یاری رسانند نمي توانند از قرآن عظيم بر امام مهدي ناصر محمد يماني غلبه كنند . و اين گفته از روي غرور نيست بلكه فتواي امام مهدي ناصر محمد يماني است زیرا من به فتوایی که خداوند از طرِیق رسول در رؤیایی حق به بنده اش داده است ایمان دارم
    [ ولا يجادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبته ] انتهى
    كسي از قران با تو مجادله نمي كند مگر بر او غلبه كني
    اينك كافران براي رئيس علي عبدالله صالح مكر نمودند ولي پيشگويان با وجود اينكه از قبل از اين مكر و نيرنگ اطلاع داشتند ولي رئيس علي عبدالله صالح را از آن برحذر نكردند . آنان علي عبدالله صالح را از مكر شياطين بشر بر حذر نكردند زيرا كه شياطين بشر اولياي آنها (پيشگو ها ) هستند ، آنها همگي بر يك راه هستند و براي تحقق هدفي واحد تلاش مي كنند و آن خاموش كردن نور خداوند است . آنها گمان مي كنند كه با كشتن علي عبدالله صالح ؛او ديگر قدرت را به امام مهدي واگذار نمي كند و با اين كار خواهند توانست كه مسلمانان و انصار سابقين را از پيروي از امام مهدي ناصر محمد يماني ، باز دارند و گمان كردند كه با اين جنايت خواهند توانست نور خداوند را خاموش كنند . پس با اين فرموده خداوند يكتاي قهار به آنها پاسخ مي گوييم :
    { يُريدونَ أَن يُطفِـٔوا نورَ اللَّهِ بِأَفوٰهِهِم وَيَأبَى اللَّهُ إِلّا أَن يُتِمَّ نورَهُ وَلَو كَرِهَ الكٰفِرونَ ﴿32﴾ } صدق الله العظيم [التوبة]
    سوالي كه مطرح مي شود اين است كه اي جماعت شياطين بشر چرا به جاي مكر بر علیه رئيس علي عبدالله صالح – كه همچنان از غافلين است و براي امام مهدي وزنه اي قائل نيست - جرات كشتن مهدي منتظر ناصر محمد يماني را نداريد ؟ پس سوال را دوباره تكرار مي كنيم و مي گوييم اي جماعت شياطين بشر چرا به جاي مكربه رئيس علي عبدالله صالح جرات مكربه امام مهدي منتظر ناصر محمد يماني را نداريد ؟ امام مهدي منتظر به جاي شما پاسخ خواهد داد تا تذكره اي( یاد آوری) براي اولوالالباب باشد و آن اينكه شما به يقين مي دانيد كه امام مهدي منتظر همان ناصر محمد يماني است و يقين شما در امر من با يقين انصارم در عصر گفتگوي قبل از ظهور برابري مي كند و خداوند تعالي مي فرمايد :
    { قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُمْ مُّؤْمِنِينَ } صدق الله العظيم [البقرة:93]
    چگونه است که ایمان تان شما را به مکر بر ضد مهدی منتظر وا می دارد تا مردم را از تصدیق او و پیروی از ذکر بازدارید تا اينكه عذاب خداوند كه آن را سياره دهم نام نهاديد فرا برسد سياره اي كه امر آن را از جهانيان مخفي مي كنيد ، در ابتدا آن را اعلام نموديد تا اينكه دانستيد كه امام مهدي منتظر حقيقت سياره عذاب را از كتاب به تفصيل بيان نمود سپس شما آگاهيتان را در مورد آن سياره انكار نموديد تا مردم مهدي منتظر ناصر محمد يماني را تصديق نكنند . اما خداوند خليفه خود امام مهدي را در يك شب با آن سياره بر شما و همه رويگردانان از ذكر در حالي كه خوار شده اند ظاهر خواهد نمود .
    پس چرا ازبرانگيخته شدن امام مهدي منتظر و ديدن امام مهدي درعصر گفتگو و آستانه ظهور چهره هاي شما سياه شده است ؟ و تلاش میکنید تا نور خداوند را خاموش نمایید ومانع کامل شدن آن شوید، خداوند با بنده خود نور قرآني خود را كامل خواهد كرد هرچند كه مجرمان از ظهور اكراه داشته باشند . حسبي الله ونعم الوكيل.. و اين فتواي خداوند در محكم كتاب است كه شياطين بشر هنگامي كه امام مهدي منتظر را در عصر گفتگو و در آستانه ظهور ببينند چهره هايشان سياه مي شود گواهي است بر فرمايش خداوند تعالي :
    { فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ ‏تَدَّعُونَ }‏ صدق الله العظيم [الملك:27]
    چه بسا يكي از علماي امت كه نمي دانند بخواهد كه حرف مرا قطع نموده و بگويد صبر كن ناصر محمد يماني ما تفسير حق اين آيه را برايت مي آوريم خداوند تعالي مي فرمايد :
    {فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ ‏تَدَّعُونَ }‏ صدق الله العظيم
    پس امام مهدي منتظر بيان حق اين آيه را مي آورد . بياني است هدايتگر و گفتاري است درست تر و مي گويم خداوند تعالي مي فرمايد :
    { فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ ‏تَدَّعُونَ } ‏صدق الله العظيم
    به تشديد بر روي حرف دال در فرمايش خداوند تعالي
    { تَدَّعُونَ } توجه كنيد . شياطين جن و انس همواره امت را از شناختن مهدي منتظر حق از جانب پروردگار گمراه مي كردند . با اين روش كه شياطين جن بسياري از انسانها را وسوسه مي كنند تا هريك از آنها ادعا کند مهدي منتظر است و مس شيطاني در او توهم ایجاد مي كند كه او مهدي منتظر است تا جایی که ادعا كند او مهدي منتظر است . پس از آن در آينده براي مردم آشكار مي شود كه او به دليل مس شيطاني – كه در سينه ممسوس وسوسه مي كند - مريض رواني بوده است . و بنابراين هر از چند گاهي كسي ادعاي شخصيت مهدي منتظر مي كند . هدف شياطين انس و جن از اين مكر اين است كه هنگامي كه خداوند مهدي منتظر را بر انگيزد مسلمانان به اين گمان كه او از مدعيان مهدویت است از او رويگردان شوند
    واين باعث رويگرداندن مسلمانان از تدبر در بيانات امام مهدي ناصر محمد يماني گرديد . بمحض اينكه يكي از انصار به آنان بگويد كه شخصي هست كه اسم او ناصر محمد يماني است و فتوا مي دهد كه مهدي منتظر است و مردم را به تدبر بيان حق ذكر دعوت مي كند ؛ مردم در پاسخ مي گويند كه او دروغگوي بي شرمي است نه مهدي منتطرو قبل از او تعداد زيادي از بيماران در همه عصور ادعاي شخصيت مهدي منتظر كردند .
    تقريبا در تمامي قراي(شهرها یا آبادی های) مسلمان نشین كسي ظهور كرده كه ادعاي شخصيت مهدي منتظر نموده است زيرا دروغگويان از شياطين بشر مردم را از روش شناختن مهدي منتظر حق از جانب پروردگار گمراه نموده اند و برهان شناخت امام برگزيده شده از سوي پروردگار را مخفي نموده اند ، زيرا شياطين بشر از يهوديان برهان امامت امام برگزيده شده از سوي خداوند - كه مردم را به سوي صراط مستقيم دعوت مي كند – را مي دانند و آن برتري علمي است كه خداوند به امام مي دهد . گواه آن فتواي خداوند بر زبان يكي از انبياء بني اسرائيل كه خداوند امام برگزيده شده از جانب خود را بر همه علماي هم عصر خود برتري علمي مي دهد .
    شياطين بشر از يهوديان چون مي دانند كه برهان مهدي منتظر اين است كه كسي از قرآن به مجادله با او برنمی خیزد مگر مهدي منتظر بر او غلبه كند و نيز مي دانند كه او مهدي منتظر حق از جانب پروردگار است چون او براي مردم حقيقت مكرشان و مكر شيطان بزرگ ابليس را آشكار ساخته و نقشه هاي آينده آنها توسط زمينه سازان مسيح كذاب شيطان رجيم – ماسوني هاي جهان - را براي مردم آشكار نموده است -وما مكر آينده شياطين جن و انس را در بيانات مختلف به تفصيل بيان نموديم - بنابراين شياطين جن و انس به يقين دانستند كه امام مهدي منتظر حقا ناصر محمد يماني است و همچنين دانستند كه خداوند او را با عذاب دردناك از سياره سقر كه آن را سياره دهم مي نامند بر جهانيان ظاهر (چيره ) خواهد ساخت ، بنابراين شياطين بشر هنگام ديدن مهدي منتظر در عصر گفتگو در آستانه ظهور محزون شدند . همانا كه مقصود خداوند از زلفة در فرمايش خداوند تعالي :
    { فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ ‏تَدَّعُونَ }‏ صدق الله العظيم
    يعني آنها در عصر گفتگو در آستانه ظهور دانستند كه او مهدي منتظر است . يا اينكه مي خواهيد به بهانه قرائت هاي هفتگانه وجود تشديد بر روي حرف دال را نفي كنيد . و خداوند را شاهد مي گيرم كه قرآن فقط يك قرائت دارد و حق از هواهاي شما پيروي نمي كند و قرائت هاي هفتگانه افتراء است . اي علماي امت شما را چه شده است كه آنچه را كه نمي دانيد به خداوند نسبت مي دهيد ؟ يا اينكه ذكر "عذاب " در قبل از اين آيه شما را فريفته است . زيرا شما نمي دانيد كه خداوند خليفه خود امام مهدي منتظر را با عذاب دود آشكار از سياره دهم بر همه بشر ظاهر (چيره ) مي كند آيا پروا نمي كنيد ؟ يا اينكه بيان حق فرمايش خداوند تعالي را نمي دانيد كه مي فرمايد :
    { فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاء بِدُخَانٍ مُّبِينٍ يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ }
    صدق الله العظيم [الدخان]
    سوالی كه مطرح مي شود اين است كه چرا خداوند نفرموده كه عذاب فقط مختص كافران است و نگفته كه اين عذاب دردناك كافران را در بر مي گيرد بلكه از عذاب عام و همگاني گفته است:
    {يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ. رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ }صدق الله العظيم؟
    جواب :به اين دليل كه عذاب شامل همه بلاد بشر- كافران و مسلمانان - مي شود و آن به سبب رويگرداني آنها از پيروي از ذكر قرآن عظيم است مگر كسي كه پروردگارم به او رحم نمايد . گواهي بر فرموده خداوند تعالي :
    وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَاباً شَدِيداً كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُوراً } صدق الله العظيم [الإسراء:58]
    و چگونه خداوند آنها عذاب نكند در حالي كه همه آنها از پيروي از ذكر قرآن عظيم رويگردان هستند جز آنكس كه پروردگارم رحم نمايد -عده كمي از انصار -؟ خداوندا برادران مسلمانم را ببخش آنها نمي دانند كه من مهدي منتظر حق از جانب پروردگار هستم .
    پس به جناب رئيس علي عبدالله صالح يا دآوري مي كنيم كه آيا نمي بيني كه ما در بيانات زيادي اقتباسي از آن روياي حق از سوي رب العالمين را تكرار مي كنيم كه " پيشگويان فقط از صالحان بر حذر مي دارند " ؟ رويا را قبل از رخ داد به شما يادآوري مي كنيم زمان آن همان روزي است كه علي عبدالله صالح در سال 2006 به رياست انتخاب شد . در آن روز علي عبدالله صالح را ديدم كه كه در منزلم به ديدنم آمد . وارد منزلم شد و او را ملاقات كردم و به من گفت :
    ((قريه فلان بن فلان قريه من است )) و اسم جدم را نام برد . سپس به او گفتم : (( جناب رئيس آيا نمي بيني كه پيشگويان فقط از صالحان تو را بر حذر مي كنند ؟ آيا فرعون را از موسي بر حذر نكردند در حالي كه او مردي صالح بود ، آنها تو را از كافران بر حذر نمي كنند ؟ پس جناب رئيس صحبت مرا قطع نمود و گفت : ( راست گفتي زيرا كافران اوليائشان هستند )) پايان روياي حق
    و از اين رويا نتيجه مي گيريم كه علي عبدالله صالح از سوي قوم كافران درمعرض مكر قرار مي گيرد و پيشگويان از اين مكر آگاه خواهند شد ولي پيشگويان علي عبدالله صالح را از مكر كافران آگاه نخواهند كرد زيرا كافران اوليائشان هستند ، چون هدف كافران از شياطين بشر همان هدف پيشگويان است و آن تلاش براي عدم واگذاري حكومت به امام مهدي منتظر ناصر محمد يماني است .ولي نتيجه مكرشان بر ضدشان خواهد بود و باذن خداوند جز به خودشان مكر نمي كنند . زيرا براي رئيس علي عبدالله صالح آشكار خواهد شد كه آناني كه در مسجد نهدين براي او مكر نمودند به راستي كه از قوم كافران و از شياطين بشر و از آناني هستند كه مي خواهند نور خداوند را خاموش كنند تا اينكه علي عبدالله صالح رهبري را به امام مهدي واگذار نكند و خداوند نورش را بوسيله بنده اش كامل خواهد نمود هرچند كه مجرمان از ظهورش اكراه داشته باشند .
    همچنين براي رئيس علي عبدالله صالح آشكار خواهد شد كه پيشگويان او را از مكر كافران برحذر نمي كنند زيرا كه اوليائشان هستند ، زيرا كه آنان سعي مي كنند تا رهبري از علي عبدالله صالح به امام مهدي ناصر محمد يماني واگذار نشود و كسي كه " تراشه الكترونيكي " را در مسجد قرار داد نيز از مكر آنها آگاه است او كه از يمنيان است ؛ شايد كه از دينار پرستان بوده و با مقادير زيادي از دولار او را فريب دادند تا تراشه را در مسجد نهدين قرار دهد
    و فتوای حق به پايان رسيد و حق براي شما آشكار خواهد شد مگر اينكه رئيس از آن به عنوان وسيله فشار به آمريكا استفاده كند و آنان را كه خانه خداوند را مورد حمله قرار دادند بپوشاند آنان كه وانمود مي كنند براي تحقق صلح جهاني تلاش مي كنند . اما ما فتوي مي دهيم كه رئيس اوباما از اين مكر بر ضد علي عبدالله صالح آگاهي نداشته ، و قومي ديگر و در نهان اين مكر را تدبير نموده اند و باذن خداوند كه از نگاه هاي پنهان و راز هاي سينه ها آگاه است امور براي شما آشكار خواهد شد .
    إن ربي عليم خبير وسلام على المرسلين.. والحمدُ لله رب العالمين .
    و به اذن خداوند در انتظار بازگشت علی عبدالله صالح هستیم و از خداوند طلب می کنیم تا او را صحیح و سالم به یمن بازگرداند ، در بین رهبران جهان کسی با گذشت تر از رئیس علی عبدالله صالح پیدا نخواهید کرد . وای کسانی که خود را به عنوان دشمن علی عبدالله صالح معرفی می کنند !وفای به عهد مهدی منتظر در باره این مرد را ببخشید ؛به خدا سوگند که خداوند با عهدی که در رویای حق به گردنم گذاشته است مرا مورد ابتلاء و امتحان قرار داده است و آن رویائی از قبل است که قسمتی از آن را نقل می کنیم :
    (( صافحني الرئيس علي عبد الله صالح وقال سلمتك القيادة وأنا وزوجتي في ذمتك فقلت له لا تخف والله أني سوف اكون لك خيراً لك من ولدك )) انتهى.
    ((رئیس علی عبدالله صالح با من مصافحه کرد (دست داد ) و به من گفت: رهبری را به تو واگذار کردم و من و همسرم در ذمه (گردن ) شما هستم به او گفتم نترس به خداوند قسم من برای تو از فرزندت بهتر خواهم بود )) پایان
    ما با رویای حق با شما مجادله نمی کنیم هرچند که حق باشد ، رویا حجت خداوند بر شما نیست مگر اینکه به حق در واقعیت تصدیق یابد . وبنابراین به خداوند بزرگ قسم می خورم که چنانچه رهبری به امام مهدی واگذار شود ، امام مهدی علی عبدالله صالح را به کسی تسلیم نخواهد کرد حتی اگر به مقدار کوههای زمین برایم طلا بفرستند ، پس شما بر این عهد شاهد باشید .
    وسلامٌ على المرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
    خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني


    اقتباس المشاركة 51041 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..



    - 11 -

    الإمام ناصر محمد اليماني
    21 - 7 - 1432 هـ
    23 - 6 - 2011 مــ
    00 : 04 صباحاً

    [ لمتابعة رابط المشاركـــة الأصليّة للبيـــان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=17973
    ـــــــــــــــــــــ


    إلى كافة وسائلِ الإعلام اليمنيّة المسموعة والمقروءة والمرئيّة
    صدور إعلان الفتوى عن الذي وراء محاولة اغتيال الرئيس علي عبد الله صالح ..


    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على رسول الله بالذِّكر إلى كافة البشر وعلى آله الأطهار، وجميع أنصار الله الواحد القهّار إلى اليوم الآخر، وبعد..

    من الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلى فخامة الرئيس علي عبد الله صالح وإلى الشعب الأبي اليماني العربي خاصةً وإلى كافة المسلمين عامةً، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين.

    ويا أحبتي في الله، حقيق لا أقول لكم إلا الحقّ إنّ الذين وراء سرّ محاولة اغتيال الرئيس على عبد الله صالح إنهم من قومٍ كافرين من شياطين البشر من الطائفة العالميّة وليسوا من المسلمين، وربما يودّ أن يقاطع الإمام ناصر محمد اليماني أحد السائلين اليمانيين فيقول: "مهلا مهلاً يا ناصر محمد اليماني، إنك تزعم أنك المهديّ المنتظَر ولا ينبغي لك أن تتهم ظُلماً قوماً كافرينَ بما لم يفعلوا وحتى ولو كانوا من الكافرين وليسوا من المُسلمين، أفلا تفتِنا يا ناصر محمد اليماني ماذا سيستفيد الكافرون من شياطين البشر من الطائفة العالميّة من قتل الرئيس علي عبد الله صالح؟". ومن ثمّ يردّ على السائلين المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وأقول: حقيق لا أقول إلا الحقّ، وذلك لأنهم علموا علم اليقين أنّ الإمام المهديّ المنتظَر هو حقاً الإمام ناصر محمد اليماني لا شكّ ولا ريب؛ بل كانوا يريدون المكر بالإمام المهديّ من قبلُ فأحبط فتنتهم وهي لا تزال في المهد، فأعلنّا بمكرهم المدبر ضدّ المهديّ المنتظَر، وحذَّرناهم من أن يمسخهم الله إلى خنازير ويلعنهم لعناً كبيراً. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ} صدق الله العظيم [المائدة:60].

    فأمّا آية المسخ إلى القردة فقد مضت وانقضت. وقال الله تعالى:
    {وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ ۙ لَا تَأْتِيهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿١٦٣﴾ وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿١٦٤﴾ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿١٦٥﴾ فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ ﴿١٦٦﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    وأما آية المسخ إلى خنازير فتحدث في عصر بعث المهديّ المنتظَر لمن يشاء الله من شياطين البشر الذين يصرّون على الباطل بعدما تبيّن لهم الحقّ من ربهم يصدّون عن اتباع الذكر أو يريدون المكر بالمهديّ المنتظَر، ومن ثم يمسخهم الله إلى خنازير وبئس المصير وإلى الله تُرجع الأمور. وبما أنهم خافوا أن يمسخهم الله إلى خنازير لو يريدون المكر بالمهديّ المنتظَر ومن ثم ّعمدوا إلى مكرٍ آخر، وبما أنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أفتى بإذن الله أن أوّل من يسلّم القيادة إلى المهديّ المنتظَر من بين قادات البشر هو رئيس اليمن علي عبد لله صالح ولذلك مكروا بالرئيس علي عبد الله صالح وأرادوا قتله حتى تكون تلك حجّة على المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، فيقول أنصاره وجميع الذين صدّقوا بأمره: إذاً فهو ليس المهديّ المنتظَر الحقّ كونه أفتى أن أوّل من يسلّمه القيادة من بين قادات البشر هو الرئيس علي عبد الله صالح، وحتى يقول المسلمون الذين أظهرهم الله على أمرنا: وها هو علي عبد الله صالح قُتل ولم يسلّم القيادة للإمام ناصر محمد اليماني. ومن ثم يقولون: إذاً ناصر محمد اليماني كذابٌ أشِر، وليس المهديّ المنتظَر.

    ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وكذلك نردُّ على أصحاب المكر وأقول: يا معشر شياطين البشر يا ألدَّ أعداء الله والمهديّ المنتظَر، إنما جعل الله الحجّة بيني وبين كافة البشر مسلمهم والكافر هو كتابُ الله الذكرُ المحفوظُ من التحريف، ذلكم القرآن العظيم حجّة الله على رسوله لو لم يبلِّغه لقومه، وحجّة الله على قومه لو لم يبلِّغوه للعالمين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:67].

    كون الله أمر رسوله أن يبلِّغ ذكر القرآن العظيم لقومه لكي يبلِّغوه للعالمين، ولذلك سوف يسأل الله رسوله فهل بلَّغت قومك بالقرآن؟ وكذلك سوف يسأل قومه - الأمّة الوسط - فهل بلَّغتموه للعالمين؟ وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْـئَلُونَ} صدق الله العظيم [الزخرف:44].

    كون الله جعل محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وسلم شاهداً على قومه بالتبليغ ومن ثم جعل الله الأمّة الوسط شهداء بتبليغ القرآن العظيم إلى الناس كافةً جيلاً بعد جيلٍ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّة وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاس وَيَكُون الرَّسُول عَلَيْكُمْ شَهِيدًا} صدق الله العظيم [البقرة:143].

    وكذلك القرآن العظيم حجّة الله على العالمين في عصر بعث الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، وجعل الله القرآن العظيم حجّة الله وحجّة المهديّ المنتظَر، أو حجّة علماء المسلمين وأمّتهم على المهديّ المنتظَر، كون علماء المسلمين واليهود والنصارى لو يستطيعوا أن يهيمنوا على الإمام ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط من القرآن العظيم فيأتوا بالبيان الأحقّ من بيان ناصر محمد اليماني فإن فعلوا ولن يفعلوا فعلى جميع الأنصار من مختلف الأقطار التراجع عنِ اتّباع ناصر محمد اليماني، ولا ينبغي لأنصار الله أن تأخذهم العزّة بالإثم لو يغلب علماء الأمّة الإمامَ ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط من القرآن العظيم، وهيهات هيهات وربّ الأرض والسماوات لا يستطيع كافة الجنّ والإنس أن يغلبوا الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني من القرآن العظيم ولو كان بعضهم لبعض ظهيراً ونصيراً، وليس قول الغرور بل فتوى المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، كوني موقن بفتوى الله إلى عبده عن طريق رسوله في الرؤيا الحقّ:
    [ولا يجادلك أحدٌ من القرآن إلا غلبته] انتهى.

    وها هم الكافرون مكروا بالرئيس على عبد الله ولم يحذّر العرّافون الرئيس علي عبد الله صالح من المكر المدبر، برغم أنهم علموا به من قبل الحدث. ولكنهم لم يحذّروا الرئيس علي عبد الله صالح من المكر الذين يدبّره له الكفار من شياطين البشر، كونهم أولياؤهم، فهم جميعاً على طريقةٍ واحدةٍ يسعون إلى تحقيق هدفٍ واحدٍ موحَدٍ وهو أن يطفئوا نور الله، وظنّ الكافرون من شياطين البشر أنهم إذا قتلوا علي عبد الله صالح ولم يسلّم القيادة للإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أنهم بذلك الفعل يستطيعون أن يثنوا المسلمين والأنصار السابقين عن اتّباع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وزعموا أنهم بتلك الجريمة يستطيعون أن يطفئوا نور الله. ومن ثمّ نردّ عليهم بقول الله الواحد القهار:
    {يُريدونَ أَن يُطفِـٔوا نورَ اللَّهِ بِأَفوٰهِهِم وَيَأبَى اللَّهُ إِلّا أَن يُتِمَّ نورَهُ وَلَو كَرِهَ الكٰفِرونَ ﴿32﴾} صدق الله العظيم [التوبة:32].

    والسؤال الذي يطرح نفسه هو: فلماذا يا معشر شياطين البشر لم تَتَجرَؤوا على قتل المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني بدلاً من المكر بالرئيس علي عبد الله صالح فهو لا يزال من الغافلين ولم يُقِمْ للإمام المهديّ وزناً إلى حدّ الآن؟ ومن ثم نُكرر السؤال مرةً أخرى ونقول: يا معشر شياطين البشر لماذا لم تَتَجرَؤوا على المكر بالمهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني بدلاً من المكر بالرئيس علي عبد الله صالح؟ ولسوف يردّ الإمام المهديّ بالجواب ذكرى لأولي الألباب بدلاً عنكم: وذلك كونكم أيقنتم أن الإمام المهديّ المنتظَر هو ناصر محمد اليماني ويتساوى يقينكم بيقين أنصار الإمام المهديّ بأمري في عصر الحوار من قبل الظهور. وقال الله تعالى:
    {قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُمْ مُّؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:93].

    فكيف يأمركم إيمانكم بالمكر ضدّ المهديّ المنتظَر بصدِّ البشر عن التصديق بالمهديّ المنتظَر واتّباع الذكر حتى يأتي عذاب الله مما تسمّونه بالكوكب العاشر الذي أخفيتم أمره للعالمين من بعد ما أعلنتم به للناس من قبل، حتى إذا تبيّن لكم أنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني قد فصَّل حقيقة كوكب العذاب من الكتاب تفصيلاً، ومن ثمّ أنكرتم معرفتكم بذلك الكوكب حتى لا يصدق البشر المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني؛ بل سوف يظهر الله خليفته الإمام المهديّ بذلك الكوكب عليكم وعلى كافة البشر المعرضين عن الذكر في ليلة وأنتم وهم صاغرون، فلماذا سيئت وجوهكم ببعث المهديّ المنتظَر حين رأيتم الإمام المهديّ صار زلفةً في عصر الحوار من قبيل الظهور؟ ومن ثمّ تسعون لتطفئوا نور الله حتى لا يتمّ الله بعبده نوره؛ بل سوف يتمّ الله بعبده نوره بالقرآن العظيم ولو كره المُجرمون ظهوره. حسبي الله ونعم الوكيل.

    وتلك الفتوى الحقّ في محكم كتاب الله أنّ شياطين البشر حين يرون الإمام المهديّ المنتظَر زلفةً في عصر الحوار قبيل الظهور على مقربة من الظهور ومن ثمّ سيئت وجوههم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ‏ تَدَّعُونَ} صدق الله العظيم [الملك:27].

    ولربما يودّ أن يقاطعني أحد علماء الأمّة الذين لا يعلمون فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني؛ بل سوف نأتيك بالتفسير الحقّ لهذه الآية في قول الله تعالى:
    {فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ ‏تَدَّعُونَ} صدق الله العظيم"، ومن ثم يأتيهم الإمام المهديّ بالبيان الأحقّ لهذه الآية والأهدى سبيلاً وأقوم قيلاً، وأقول: قال الله تعالى: {فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ ‏تَدَّعُونَ} ‏صدق الله العظيم، فتبينوا من التشديد بالحقّ على حرف الدال في قول الله تعالى: {تَدَّعُونَ} صدق الله العظيم. وذلك لأنّ شياطين الجنّ والإنس لطالما أضلّوا الأمّة عن معرفة المهديّ المنتظَر الحقّ من ربهم، ولذلك يوسوس شياطين الجنّ إلى كثيرٍ من الإنس أن يدّعي كلٌ منهم أنه هو المهديّ المنتظَر، فيوهمه مسّ الشيطان أنه هو المهديّ المنتظَر حتى يدعي ذلك، ومن ثم يتبيّن للناس فيما بعد أنه مريضٌ نفسيٌّ بسبب مسِّ الشيطان الوسواس الخناس في صدور بعض الناس الممسوسين، ولذلك يظهر لكم بين الحين والآخر من يدّعي شخصيّة المهديّ المنتظَر، وهدف شياطين الجنّ والإنس من ذلك المكر هو حتى إذا ابتعث الله المهديّ المنتظَر فيعرض عنه المسلمون بظنهم أنه ليس إلا كمثل الذين (يدَّعُونَ) شخصيّة المهديّ المنتظَر في كل عصر، وذلك كان سبب إعراض المسلمين عن تدبّر بيان الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، فمجرد ما يبلِّغهم الأنصار أنه يوجد شخص اسمه ناصر محمد اليماني يفتي الناس أنه المهديّ المنتظَر ويدعو الناس إلى تدبر بيانه الحقّ للذكر، ومن ثم ما كان جوابهم إلا أن قالوا إنه كذابٌ أشر، وليس المهديّ المنتظَر فكم سبقه كثيرٌ من المرضى {يدَّعُونَ} شخصيّة المهديّ المنتظَر في كل عصر.

    ويكاد أن يكون في كلّ قرية من قرى المسلمين إلا وظهر فيها من (يدَّعي) أنه المهديّ المنتظَر كون المفترين من شياطين البشر قد أضلّوا الأمّة عن كيفية معرفة المهديّ المنتظَر الحقّ من ربهم، وأخفوا برهان الإمام المصطفى للناس من ربهم، كون شياطين البشر من اليهود يعلمون برهان الذي جعله الله للناس إماماً كريماً ليهديهم إلى الصراط المستقيم أنّ الله يزيده بسطةً في العلم، تصديقاً لفتوى الله على لسان أحد أنبياء بني إسرائيل أنّ الذي يصطفيه الله عليهم فيجعله إماماً لهم أنّ الله يزيده بسطةً في العلم على علماء الأمّة في عصر بعثه، وبما أنّ شياطين البشر من اليهود ليعلمون أنّ برهان المهديّ المنتظَر أنّه لا يجادله أحدٌ من القرآن إلا غلبه، وكذلك يعلمون أنه المهديّ المنتظَر الحقّ من ربهم كونه بيَّن للبشر حقيقة مكرهم ومكر الشيطان الأكبر إبليس، وكشف للناس خطتهم المستقبلية عن طريق المُمَهِدين للمسيح الكذاب الشيطان الرجيم وهم الماسونيّة العالميّة، وفصّلنا مكرهم شياطين الجنّ والإنس المستقبلي تفصيلاً في مختلف البيانات، ولذلك عَلِمَ شياطين الجنّ والإنس أنّ الإمام المهديّ المنتظَر هو حقاً ناصر محمد اليماني، وكذلك علموا أنّ الله سوف يظهره على العالمين بعذابٍ أليمٍ ليلة مرور كوكب سقر، وهو ما يسمونه بالكوكب العاشر، ولذلك حزن شياطين البشر حين رأوا المهديّ المنتظَر قد صار زلفةً في عصر الحوار من قبل الظهور، وإنما الزلفة المقصود بها في قول الله تعالى:
    {فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ ‏تَدَّعُونَ} صدق الله العظيم؛ أي إنهم عرفوا أنّه المهديّ المنتظَر وهو لا يزال في عصر الحوار على مقربة من الظهور، أم إنّكم تريدون تحريف القرآن بنفي التشديد من على حرف الدال بحجة القراءات السبع؟ وأشهدُ الله أنْ ليس للقرآن إلا قراءةٌ واحدةٌ ولن يتّبع الحقّ أهواءكم فيتبع افتراء القراءات السبع حتى يوافق أهواءكم، فما خطبكم يا معشر علماء الأمّة تقولون على الله ما لا تعلمون؟ أم غرّكم ذكر العذاب قبل ذكر هذه الآية، وذلك كونكم لا تعلمون أنّ الله يظهر خليفته الإمام المهديّ المنتظَر على كافة البشر بعذاب الدخان المبين بسبب الكوكب العاشر، أفلا تتقون؟ أم أنّكم لا تعلمون بالبيان الحقّ لقول الله تعالى: {فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿١١﴾ رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان]؟

    والسؤال الذي يطرح نفسه هو لماذا لم يقل الله بالتخصيص الذين كفروا فيقول (يغشى الذين كفروا هذا عذاب أليم) بل ذكر العذاب بالعموم بقوله:
    {يَغْشَى النَّاسَ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿١١﴾ رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم؟ والجواب وذلك كون العذاب سوف يشمل كافة قرى البشر الكفار والمسلمين، بسبب إعراضهم عن اتِّباع الذكر القرآن العظيم إلا من رحم ربي. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَاباً شَدِيداً كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُوراً} صدق الله العظيم [الإسراء:58]. وما لهم لا يعذبهم الله وهم معرضون جميعاً عن اتِّباع الذكر القرآن العظيم إلا من رحم ربي قليلاً من الأنصار؟ اللهم اغفر لإخواني المُسلمين فإنهم لا يعلمون أني المهديّ المنتظَر الحقّ من ربهم.

    ومن ثم نذكّر فخامة الرئيس علي عبد الله صالح ونقول ألم تجدنا أنّنا في كثيرٍ من البيانات نكرِّر الاقتباس من تلك الرؤيا من ربّ العالمين أنَّ العرّافين لا يحذرون إلا من الصالحين؟ ألم يحذروا فرعون من موسى وهو رجل صالح؟ ولا تجدهم يحذرونك من الكافرين! ونذكرك بالرؤيا من قبل الحدث وكان تاريخها في ذات تاريخ اليوم الذي تمّ فيه انتخاب الرئيس عام 2006 :
    رأيت الرئيس علي عبد الله صالح قد زارني إلى داري فدخل علي الدار فقابلته فقال لي كما يلي: ((قرية فلان بن فلان قريتي)) وذكر اسم جدي، ومن ثم قلت له: ((أفلا ترى يا سيادة الرئيس أن العرّافين لا يحذرونك إلا من الصالحين؟ ألم يحذروا فرعون من موسى وهو رجل صالح ولا تجدهم يحذرونك من الكافرين؟ ومن ثم قاطعني سيادة الرئيس فقال: ((صدقت كونهم أولياؤهم)).
    انتهت الرؤيا بالحقّ.

    ونستفيد من تلك الرؤيا أنّ علي عبد الله صالح سوف يتعرض لمكرٍ من قبل قوم كافرين وأن العرّافين سوف يعلمون بذلك المكر المدبر، ولم يحذر العرّافون الرئيس علي عبد الله صالح من المكر الذي سوف يُدبّر له من قوم كافرين كونهم أولياؤهم، كون هدف الكافرين من شياطين البشر هو ذات هدف العرّافين وهو السعي إلى عدم تسليم القيادة للإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، ولكن مكرهم نتيجته سوف تكون ضدّهم بإذن الله، وما يمكرون إلا بأنفسهم بإذن الله كونه سوف يتبيّن للرئيس علي عبد الله صالح إنّ الذين مكروا به في جامع النهدين بالرئاسة هم حقاً من قومٍ كافرين من شياطين البشر من الذين يريدون أن يطفئوا نور الله حتى لا يُسَلِّم الرئيس علي عبد الله صالح القيادةَ إلى الإمام المهدي، ويأبى الله إلا أن يتمّ بعبده نوره ولو كره المجرمون ظهوره.

    وكذلك سوف يتبيّن للرئيس علي عبد الله صالح أنّ العرّافين لم يحذّروه من مكر الكافرين كونهم أولياؤهم كونهم كذلك يسعون إلى عدم تسليم القيادة من علي عبد الله صالح إلى الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، ويعلم بحقيقة مكرهم كذلك الذي وضع الشريحة في الجامع من اليمانيين لعله من عبدة الدينار، فأغروه بكثير من الدولارات ليضع الشريحة في مسجد النهدين، وقُضيت الفتوى بالحقّ وسوف يتبيّن لكم الحقّ بإذن الله إلا أن يستخدمها الرئيس كوسيلة ضغط ٍعلى أمريكا فيخفي الذين ضربوا بيت الله وهم يزعمون أنّهم يسعون إلى تحقيق السلام العالمي، غير أننا نفتي أنّ الرئيس أوباما لا يعلمُ بهذا المكر المدبر ضدّ الرئيس علي عبد الله صالح، وإنما دبَّره قومٌ دونه على خُفيَةٍ عنه، ولسوف تتبين لكم الأمور بإذن الله الذي يعلمُ خائنة الأعين وما تخفي الصدور، إنّ ربي عليم خبير، وسلام على المرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين.

    وننتظر عودة الرئيس علي عبد الله صالح بإذن الله، ونرجو من الله العليّ القدير أن يعيده إلى اليمن عاجلاً سالماً غانماً صحيحاً مُعافًى، ولن تجدوا من بين قادات البشر من هو أكثر عفواً من الرئيس علي عبد الله صالح.

    ويا من ينصِّبون أنفسهم أعداءً للرئيس علي عبد الله صالح، معذرةً على وفاء المهديّ المنتظَر لهذا الرجل وتالله إنّ ربي قد ابتلاني بعهدٍ في ذمتي في الرؤيا الحقّ، وهي رؤيا سابقة نقتبس منها ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    صافحني الرئيس علي عبد الله صالح وقال سلمتك القيادة وأنا وزوجتي في ذمتك فقلت له لا تخف والله أني سوف اكون لك خيراً لك من ولدك.
    انتهى الاقتباس
    انتهى.

    وإننا لا نحاجّكم بالرؤيا الحقّ ولو كانت حقاً، فهي ليست حجّة الله عليكم إلا من بعد تصديقها بالحقّ على الواقع الحقيقي، ولذلك أقسمُ بالله العظيم لو يتمّ تسليم القيادة إلى الإمام المهديّ لا يُسَلِّم الإمام المهديّ الرئيس علي عبد الله صالح إلى أحدٍ ولو سَيَّروا لي جبال الأرض ذهباً، فكونوا على ذلك من الشاهدين.

    وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  8. افتراضي ای عجب از امتی که به سوی کتاب خود، قرآن عظیم فراخوانده می شوند؛ اما از کسی که آنها را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند دعوت می کند؛روبرمی گردانند...

    - 7 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    26 - 04 - 1432 هـ
    01 - 04 - 2011 مـ
    ۱۲-فروردین۱۳۹۰ه.ش.
    12:51 صباحاً
    ـــــــــــــــــــــــــ

    ای عجب از امتی که به سوی کتاب خود، قرآن عظیم فراخوانده می‌شوند؛ اما از کسی که آنها را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند دعوت می‌کند؛ روبرمی‌گردانند...

    بسم الله الرحمن الرحيم
    والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الطيبين الطاهرين والتابعين الحق إلى يوم الدين

    ای عجب از امتی که به سوی کتابشان قرآن عظیم دعوت می‌شوند اما از کسی که آنها را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم فرا می‌ خواند رو برمی‌گردانند و اگر از آنها بپرسید آیا به کتاب خداوند قرآن عظیم ایمان دارید و آن را به حق از جانب پروردگار عالمیان می‌دانید؟ همگی یک زبان می‌گویند البته که ایمان داریم و اگرازآنها سؤال کنید آیا ایمان دارید که این تنها کتابی است که تا روز قیامت - یوم الدین – از تحریف و دستکاری محفوظ می‌ماند؟ می‌گویند به خداوند که همین طور است و اگر سؤال کنید آیا این قرآن عظیم رساله خداوند برای تمام بشریت است؟ می‌گویند البته که این طور است. اگر بپرسید آیا محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به شما خبر داده است که در موارد اختلاف حکم در آن نهاده شده است؟ می‌گویند به خداوند که هیمن طور است واگر بگویی دلیلتان از احادیث سنت نبوی کدام است ؟ می‌گویند محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
    [ ألا إنها ستكون ‏ ‏فتنة ‏ ‏فقيل و ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ ما كان قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم وهو ‏ ‏الفصل ‏ ‏ليس بالهزل من تركه من جبار ‏ ‏قصمه ‏ ‏الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا ‏ ‏تزيغ ‏ ‏به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا ‏ ‏يخلق ‏ ‏على كثرة ‏ ‏الرد ‏ ‏ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا: {‏ إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به } من قال به صدق ومن عمل به أجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدى إلى صراط مستقيم ]
    صدق عليه الصلاة والسلام
    ["بي‌گمان‌ فتنه‌اي‌ در پيش‌ است‌"گفته شد: يا رسول‌الله ! پس‌ راه‌ بيرون‌ رفت‌ از آن‌ فتنه‌ چيست‌؟ فرمودند: كتاب‌ خداي‌ تبارك‌ و تعالي‌ است‌؛ در قرآن‌ خبر پيشينيان‌ شما، خبر پسينيان‌ شما و داوري‌ در ميان‌ شماست‌، قرآن‌ سخني‌ است‌ قاطع‌ و فيصله‌ دهنده ‌كه‌ شوخي‌ و بازيچه‌ نيست‌. هر كس‌ آن‌ را از سر گردنكشي‌ و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را مي‌شكند و هر كس‌ هدايت‌ را در غير آن‌ طلب‌ كند، خداوند او را گمراه‌ مي‌كند. قرآن‌ ريسمان‌ مستحكم‌ خداوند و نور مبين‌ او و ذكر حكيم‌ و صراط مستقيم‌ است‌. قرآن‌ است‌ كه‌ هواها با آن‌ به‌ كجي‌ و انحراف ‌نمي‌گرايند، زبانها بدان‌ التباس‌ و ابهام‌ پيدا نمي‌كنند، ، علما از آن‌ سير نمي‌شوند، و با وجود بسياري‌ تكرار كهنه‌ نمي‌شود و عجايب‌ و شگفتي‌هاي‌ آن‌ به‌پايان ‌نمي‌آيد و قرآن‌ است‌ كه‌ چون‌ جنيان‌ آن‌ را شنيدند، بي‌درنگ‌ گفتند:
    {‏ إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به} هر كس‌ به‌ قرآن‌ سخن‌ گفت‌، راست‌ گفت‌ و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس ‌به‌سوي‌ قرآن‌ دعوت‌ كرد، به‌ سوي‌ راه‌ راست‌ هدايت‌ شد].
    پس امام مهدی منتظر خطاب به شما علمای امت و عامه مردم می‌گوید: چرا به دعوت برای پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ نمی‌دهید؟ فتنه‌ها شما را به بیراهه کشانده‌اند و شما درعصر برانگیخته شدن امام مهدی منتظر قرار گرفته‌اید و این اوست که شما را به پذیرش حکمیت آیات محکم ذکری که از تحریف محفوظ است، قرآن عظیم؛ فرا می‌خواند تا از ریخته شدن خون مسلمانان در این فتنه کر و کوری که مانند امواج دریا همه جا را در برگرفته ودرتمام منطقه عربی موج می‌زند ؛ جلوگیری کند و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
    [ ستكونُ فتنٌ يُصبِح الرجل فيها مؤمنًا ويُمسِي كافرًا، إلاَّ مَن أحياه الله بالعلم ]
    [
    فتنه‌هایی خواهد بود که در اثنای آن مرد به صبح مومن باشد و به شب کافر شود , مگر آنکه خدایش به علم زنده دارد]
    [ كيف تصنَعُ في فتنةٍ تَثُور في أقطار الأرض كأنها صَياصِي ]
    [چه می‌کنید با فتنه‌ای که تمام زمین را شخم خواهد زد]

    و او که سلام و صلوات بر او باد فرموده است:
    [ تكونُ فتنةٌ تعوج فيها عُقول الرجال حتى ما تَكاد ترى فيها رجُلاً عاقِلاً ]
    [ فتنه‌ای خواهد بود که در آن عقل مردان به انحراف کشیده می شود تا جایی که مرد عاقلی پیدا نمی کنی]
    و او که سلام و صلوات بر او باد فرموده است:
    [ ثم تكونُ فتنةٌ لا تكون بعدها جماعة؛ تُرفَع الأصوات، وتَشخَص فيها الأبصار، وتُذهَل فيها العقول، فلا تَكادُ ترى فيها رجلاً عاقلاً ]
    [ فتنه ای خواهد بود که بعد از آن اجتماع و وحدتی نخواهد بود ؛ صداها بلند است و چشم‌ها در آن خیره می‌ماند و عقل‌ها از کار می‌ماند تا جایی که مرد عاقلی را نمی یابی]

    و او که سلام و صلوات بر او باد فرموده است:
    [ ستكونُ فتنةٌ عَمياء بَكماء صمَّاء، مَن أشرَفَ لها استشرفَتْ له، وإشرافُ اللسان فيها كوقْع السَّيف ]
    [فتنه‌ای خواهد بود که کور و کر وگنگ است ؛هر کس به سمت آن رود (به آن نزدیک شود ) فتنه او را به سوی خود می‌کشد ، و زبان گشودن در آن مانند شمشیر برنده خواهد بود]
    و او که سلام و صلوات بر او باد فرموده است:
    [ تأتيكم أربعُ فتن؛ فالرابعة الصمَّاء العمياء المطبقة، تعرك فيها الأمَّة بالبَلاء عرْك الأديم حتى يُنكَر فيها المعروفُ ويُعرَف فيها المنكرُ، تموتُ فيها قلوبهم كما تموتُ أبدانهم]، وفي رواية: [والرابعة صمَّاء عمياء مُطبِقة تمورُ كمور موج البحر، حتى لا يجد أحدٌ من الناس منها ملجأً ].
    [
    چهار فتنه پیش رو خواهید داشت، چهارمى آشوبى كر و كور و انبوه است و امت سخت گرفتار بلا مى‌شود، گويا هميشه بلا بوده است، به گونه‌اى كه « خوبى » در آن وضع تبديل به « منكر و بدى » مى‌شود و « منكر و كارهاى زشت » به « كردار پسنديده » مبدل مى‌گردد و دل‌ها در آن حالت مى‌ميرند ، مانند بدن‌ها كه مى‌ميرند .]
    [ چهارمين فتنه ، كور و كر و انباشته همچون موج دريا هجوم مى‌آورد ، به گونه اى كه احدى از مردم از آن پناه و گريزى ندارند]
    و چهارمین فتنه است شما را گمراه کرده و مردم بدون اینکه گوشی برای شنیدن یا بصیرتی برای دیدن داشته باشند به تحرک درآمده و درهم موج می‌زنند؛ یکی با حاکم است و دیگری با محکوم و عده‌ای دیگر در آن واحد با هر دو هستند و این وضعیت شما در زمان فتنه کور و کر است و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
    [ والفتنة الرابعة يَصِيرون إلى الكُفر؛ مع هذا مرَّة، ومع هذا مرَّة، بلا إمامٍ ولا جماعة فتؤدِّ إلى ذَهاب السُّلطان وقِتال الناس بعضهم بعضًا ]
    [در فتنه چهارم به سوی کفر می‌روند زمانی با این گروهند و زمانی با آن گروه بدون رهبرند و اتحادی وجود ندارد و رهبر نیست که به
    سوی او بروند و مردم یکدیگر را می‌کشند]
    صدق عليه الصلاة والسلام
    ای بندگان خداوند تقوای الهی پیشه کرده و از خدایتان بترسید؛ پروردگار عبد و خلیفه خود امام مهدی ناصر محمد یمانی را در زمانی که مردم و حکومت‌هایشان دچار اختلافات بسیار بزرگی شده‌اند؛ برانگیخته است. در زمان فتنه کور و کری که فرد بردبار در آن حیران می‌ماند که به چه کسی بپیوندد! از خداوند بترسید و به ندای کسی که شما را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند فرا می‌خواند تا بینتان حکم نماید پاسخ دهید و بر امام مهدی ناصر محمد یمانی جز این نیست در موارد اختلاف، حکم خداوند را از آیات محکم کتابش برایتان استنباط نماید. من تعدد احزاب را هم به صورت گروه‌های مذهبی و هم سیاسی نفی می‌کنم؛ پس تنها یک حزب باشید : حزب الله که دستور شما یکی و خداوند سبحان و والامقام شما یکی است. به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهید. ای جماعت مسلمانانی که به قرآن ایمان دارید اولین کسانی نباشید که نسبت به آن کافر می‌شوند. اگر از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم روبرگردانید؛ ایمانتان بسیار بد به شما فرمان داده است ! آیا اندیشه نمی‌کنید؟ [ اشاره به آیه کریمه سوره البقرة: وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَ‌فَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ‌ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا ۖ قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِ‌بُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِ‌هِمْ ۚ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُ‌كُم بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٩٣﴾]
    آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟ ولو یک نفر از علمای یمن بیاید و با امام مهدی ناصر محمد یمانی گفتگو کند؛ او که درصنعاء و در میان شماست! اهالی یمن ؛ ای مسلمانان! او فرج خداوند و رحمت او برشماست. چرا از رحمت خداوند روگردانید؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ اگر راست می‌گویید؛ حجتان در برابر امام مهدی ناصر محمد یمانی چیست ؟ آیا او شما را به عبادت غیر خدا فرا می‌خواند تا نسبت به دعوت او کافر باشید و آیا شما را به پذیرش حکمیتی غیر از احکام کتاب خداوند و سنت رسولش دعوت می‌کند که از او روگردانده و انکارش می‌کنید؟ اما شما از حقیقت دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی آگاهید و می‌دانید که او شما و تمام مردم را به عبادت خداوند یکتا و بدون شریک فرا خوانده و با قرآن عظیم به شما اندرز و تذکر می‌دهد که بدانید جز خداوند ولی و شفیعی ندارید . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { وَأَنْذِرْ بِهِ الّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إلى رَبهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِي وَلا شَفِيعٌ لَعَلّهُمْ يَتّقُونَ }[الأنعام:۵۱]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ } [السجدة:۴]صدق الله العظيم
    شما را به بازگشت به کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق رسولش که مغایر با آیات محکم کتاب خداوند باشد فرا می‌خوانم چون هر چیزی که در سنت بیان با محکمات قرآن مغایرت داشته باشد حدیث دروغینی است که از جانب غیر خدا یعنی شیطان وارد سنت بیان شده است آیا عقل خود را بکار نمی گیرید؟ آخر راه نجات شما از این فتنه کور و کر و گنگ که فرد حلیم در آن حیران می‌ماند چیست؟ ای اهالی یمن چگونه می‌خواهید علی عبدالله صالح از حکومت کنار برود قبل از اینکه رهبری و فرمان را به کسی تسلیم نماید که کشور و مردم را از فساد و ریختن خون مسلمانان نجات داده و صفوفتان را متحد کرده و پراکنگیتان را پایان داده و شوکتتان را افزون می‌کند تا خداوند قلب‌هایتان را به یک‌دیگر نزدیک ساخته و با نعمت الهی برادر شوید. گمان نکنید امام مهدی ناصر محمد یمانی از نشستن بر کرسی حکومت بر مردم جهان شادمان و مسرور است؛ هرگز چنین نیست به خداوند آسمان‌ها و زمین سوگند که حکومت بر مردم جهان باعث غم و اندوه بزرگی در قلب امام مهدی ناصر محمد یمانی است، می‌دانید چرا؟! چون هرکس که بر کرسی خلافت تکیه می‌زند باید بداند که در برابر خداوند به خاطر کسانی که خداوند امور آنها را بر عهده او گذاشته است؛ مسئول است. به خداوندی که خدایی جز او نیست و جز او عبادت نمی‌شود قسم ؛ اگر امام مهدی مجبور نبود خلافت را بپذیرد؛ همانند آسمان‌ها و زمین که از پذیرش آن دوری کرده و خود داری نمودند؛ از آن گریخته و آن را نمی‌پذیرفت و هرکس که آن را پذیرفت زیانکار گردید در حالی که خود را با داشتن این مسئولیت شادمان و مسرور یافته و به آن افتخار می‌کند! آیا می‌داند در روزی که مردم برخاسته و در برابر خداوند قرار می‌گیرند؛ مورد سؤال قرار خواهد گرفت و هرکس که به مردم ظلم کرده باشد نومید و بازنده خواهد شد؟ شما را به خدا برای ناصر محمد یمانی کدام سهل و آسان‌تر است اینکه در برابر پروردگارش فقط پاسخ گوی خودش باشد یا پاسخ گوی تمام عالمیانی که مسئول شان بوده است؟ چقدر از دست قومی که به سوی رسیدن به قدرت و حکومت می‌جنگند؛ تعجب می‌کنم. کسانی که از دعوت کننده به سوی پذیرش حکیمت قرآن روگردانده و برخی نیز او را دیوانه و مجنون می‌خوانند در حالی که او "انسانی" است که خداوند رحمن بیان حق قرآن را به او آموخته است[اشاره به آیات کریمه
    سوره الرحمن :الرَّ‌حْمَـٰنُ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْ‌آنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿٤﴾ ]. ای یمنی‌ها و ای مسلمانان اگر می‌خواهید خداوند رحمن عذاب را از شما بردارد؛ به کسی که شما را به سوی پذیرش حکمیت قرآن دعوت می‌کند؛ پاسخ دهید؛ چرا که ای روگردانان و رد کنندگان –دعوت حق- این خداوند رحمن است که در موارد اختلاف بین شما حکم می‌نماید و مگر بر امام مهدی ناصر محمد یمانی چیزی جز این است که حکم خداوند رحمن را از آیات محکم کتابش برایتان استنباط کند آیا پروا نمی‌کنید؟! پس راه نجات و هدایت شما کدام است؛ ای هیئت علمای یمن شما را چه می‌شود و چه مشکلی دارید؟! آیا میان شما مردی فهمیده و با شعور(رشید ) پیدا نمی‌شود تا بیاید و با امام مهدی ناصر محمد یمانی گفتگو کند تا برایش روشن شود آیا کلام او حق است یا از بیهوده گویان است ؟
    ای مردم شخصی در سایت حشد نت (در اینترنت) به اسم امام مهدی ناصر محمد یمانی مطالب دروغ می‌نویسد و در زیر نامه این دروغ گو می‌آید:
    اقتباس المشاركة :
    -03-30 23:16
    17 الاسم : ناصر محمد اليماني

    موضوع: من به صراحت اعلام می کنم که تسلیم شدم.به صراحت می گویم که می خواستم مشهور شوم و از هر راه و وسیله ای استفاده کردم ولی تمام تلاش های من ناکام ماند؛ برادران عزیزم از اینکه به شما و تمام مردم در تمام پایگاه های اینترنتی؛ دروغ گفتم متاسفم و همان طور که گفتم من به شدت شکست خورده و ناتوانم و کاری جز اینکه از شما درخواست گذشت کنم نمانده است چرا که می روم اما جای دور نیست؛ من به بیمارستانی می دوم که برای معالجه بیماری های روحی و روانی است و برایم دعا کنید شفا یابم ...برادرتان ناصر محمد یمانی...

    انتهى الاقتباس
    پایان نسبت دروغ.
    امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: ای کسی که به ما نسبت دروغ می‌دهی، اگر از شیاطین بشر هستی که به مهدی منتظر دروغ می‌بندی تا راه دعوت به پذیرش حکمیت قرآن را منحرف سازی؛ لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر تو باد که خداوند از قبل بر تو غضب کرده است و تو را لعنت نموده و وعده عذاب بزرگ را داده است. و اگر از جاهلان و نا آگاهان هستی؛ خداوند برای تو کافی است که تو را به خاطر دروغی که به ناحق به ما نسبت دادی ببخشاید. آیا از پروردگارت حیا نمی‌کنی که شاهد آن است که به ما نسبت ناروا زده و چیزی را از قول ما می‌گویی که ما نگفته‌ایم؟ وای بر تو از پروردگار عالمیان و وای بر کسانی که از دعوت کننده به سوی پذیرش حکمیت قرآن عظیم روبرمی‌گردانند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٧﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٨﴾ } [الجاثية]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٦﴾ وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّىٰ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٧﴾ } [لقمان]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { اللَّـهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّـهِ ۚذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٢٣﴾ } [الزمر]
    صدق الله العظيم

    ممکن است درمیان انسان‌ها کسانی پیدا شوند که بدون اندیشه تصور کنند که کسی که ان نامه عذر خواهی و اعلام شکست را نگاشته؛ خود مهدی منتظر ناصر محمد یمانی است. چون درمیان بشریت؛ انسان‌هایی پیدا می شوند که فرقی با گاو (بقره) ندارند؛ کسانی که روی هیچ چیزی فکر نمی‌کنند. آیا معقول است که ناصر محمد یمانی از جاهلان باشد؛ ولی خداوند او را از نظر علم بیان حق قرآن عظم بر دیگران رجحان (برتری ) داده باشد؟ پس خداوند به حق بین من و آن مفتری دروغ‌گو اگر که از شیاطین باشد حکم خواهد کرد که او اسرع الحاسبین است و کسی قادر به ناتوان کردن او نیست. اما اگر از مسلمین باشد به خداوند که او از کسانی است که از خدا خوف نداشته و پروا ندارد و می‌گویم من در برابر جاهلان صبر می‌کنم صبری جمیل...
    وسلامٌ على المرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
    خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.


    اقتباس المشاركة 51032 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..



    - 7 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    26 - 04 - 1432 هـ
    01 - 04 - 2011 مـ
    12:51 صباحاً
    ـــــــــــــــــــــــــ


    ويا عجبي من أمّةٍ تُدعى إلى كتابها القرآن العظيم فيعرضون عن الدَّاعي إلى الاحتكام إلى كتاب الله !


    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله الطيبين الطاهرين والتابعين الحقّ إلى يوم الدين..

    ويا عجبي من أمّةٍ تُدعى إلى كتابها القرآن العظيم فيعرضون عن الداعي إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم! ولئن سألتهم فهل تؤمنون بكتاب الله القرآن العظيم أنه الحقّ من ربّ العالمين؟ لقالوا جميعاً وبلسانٍ واحدٍ اللهم نعم، ولئن سألتهم وهل تؤمنون أنه الكتاب الوحيد المحفوظ من التحريف والتزييف إلى يوم الدين؟ لقالوا اللهم نعم، ولئن سألتهم وهل القرآن العظيم هو رسالة الله إلى الناس كافة في العالمين؟ لقالوا اللهم نعم، ولئن سألتهم وهل أخبركم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أن فيه حكم ما بينكم فيما كنتم فيه تختلفون؟ لقالوا اللهم نعم، ولئن قلت لهم وما هو دليلكم من أحاديث السُّنة النّبويّة؟ لقالوا قال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [ألا إنها ستكون ‏ ‏فتنة ‏ ‏فقيل وما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ ما كان قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم وهو ‏ ‏الفصل ‏ ‏ليس بالهزل من تركه من جبار ‏ ‏قصمه ‏ ‏الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضلَّه الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا ‏ ‏تزيغ ‏ ‏به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا يشبع منه العلماء ولا ‏ ‏يخلق ‏ ‏على كثرة ‏ ‏الرد ‏ ‏ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا: {إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به} من قال به صدق ومن عمل به أجر ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدى إلى صراط مستقيم] صدق عليه الصلاة والسلام.

    ومن ثم يقول لكم الإمام المهديّ المنتظَر: إذاً يا علماء الأمّة وعامتهم لماذا لا تجيبون دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم وقد أضلّتكم الفتن فأدركتم زمن بعث الإمام المهديّ المنتظَر؟ وها هو يدعوكم إلى الاحتكام إلى محكم الذكر المحفوظ من التحريف القرآن العظيم لحقن دماء المُسلمين من هذه الفتنة الصماء العمياء التي تموج بالمنطقة العربيّة كموج البحار تجوب الأقطار.

    وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [ستكونُ فتنٌ يُصبِح الرجل فيها مؤمنًا ويُمسِي كافرًا، إلاَّ مَن أحياه الله بالعلم].

    [كيف تصنَعُ في فتنةٍ تَثُور في أقطار الأرض كأنها صَياصِي].


    وقال عليه الصلاة والسلام:
    [تكونُ فتنةٌ تعوج فيها عُقول الرجال حتى ما تَكاد ترى فيها رجُلاً عاقِلاً].

    وقال عليه الصلاة والسلام:
    [ثم تكونُ فتنةٌ لا تكون بعدها جماعة؛ تُرفَع الأصوات، وتَشخَص فيها الأبصار، وتُذهَل فيها العقول، فلا تَكادُ ترى فيها رجلاً عاقلاً].

    وقال عليه الصلاة والسلام:
    [ستكونُ فتنةٌ عَمياء بَكماء صمَّاء، مَن أشرَفَ لها استشرفَتْ له، وإشرافُ اللسان فيها كوقْع السَّيف].

    وقال عليه الصلاة والسلام:
    [تأتيكم أربعُ فتن؛ فالرابعة الصمَّاء العمياء المطبقة، تعرك فيها الأمَّة بالبَلاء عرْك الأديم حتى يُنكَر فيها المعروفُ ويُعرَف فيها المنكرُ، تموتُ فيها قلوبهم كما تموتُ أبدانهم]، وفي رواية: [والرابعة صمَّاء عمياء مُطبِقة تمورُ كمور موج البحر، حتى لا يجد أحدٌ من الناس منها ملجأً].

    ووقد أضلّتكم الفتنة الرابعة الصماء العمياء تمورُ بالبشر كمَورِ موج البحر، فأحدكم مع الحاكم والآخر مع المحكوم وآخرين أصحاب المواقف المزدوجة مع هذا وذاك في آنٍ واحدٍ وذلك حالكم في الفتنة الصماء العمياء، وقال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [والفتنة الرابعة يَصِيرون إلى الكُفر؛ مع هذا مرَّة، ومع هذا مرَّة، بلا إمامٍ ولا جماعة فتؤدِّ إلى ذَهاب السُّلطان وقِتال الناس بعضهم بعضًا] صدق عليه الصلاة والسلام.

    فاتّقوا الله يا عباد الله! فقد ابتعث الله عبده وخليفته الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني في زمن الاختلاف الأكبر بين الشعوب والحكام في زمن الفتنة الصماء العمياء تَدَعُ الحليم فيها حيراناً ينضم إلى مَنْ؟ فاتقوا الله وأجيبوا داعي الله للاحتكام إلى كتاب الله ليحكم بينكم وما على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلا أن يستنبط لكم حكم الله من محكم كتابه فيما كنتم فيه تختلفون، وأنفي تعدديّة الأحزاب المذهبيّة وأنفي التعدديّة بالأحزاب السياسيّة، فكونوا حزب الله الواحد ودستوراً واحداً فلكم إلهٌ واحدٌ سبحانه وتعالى علواً كبيراً، فأجيبوا دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم ولا تكونوا أوّل كافرٍ به يا معشر المسلمين وأنتم به مؤمنون فبئس ما يأمركم به إيمانكم أن تعرضوا عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم أفلا تعقلون! أليس فيكم رجلٌ رشيدٌ ولو واحد يا هيئة عُلماء اليمن يأتي لحوار الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني؟ فهو بينكم في صنعاء، وهو فرج الله عليكم، ورحمةٌ لكم يا أهل اليمن ولجميع المُسلمين. فلماذا أنتم عن رحمة الله معرضون، أفلا تتقون؟ فما هي حجتكم على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إن كنتم صادقين؟ فهل دعاكم إلى عبادة غير الله حتى تكفروا بدعوته وهل دعاكم إلى الاحتكام إلى غير كتاب الله وسنّة رسوله حتى تعرضوا عنه فتنكروا عليه؟ ولكنكم لتعلمون حقيقة دعوة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أنه يدعوكم والناس أجمعين إلى عبادة الله وحده لا شريك له وينذركم بالقرآن العظيم أن ليس لكم من دون الله وليٌّ ولا شفيعٌ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَأَنْذِرْ بِهِ الّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إلى رَبهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِي وَلا شَفِيعٌ لَعَلّهُمْ يَتّقُونَ} [الأنعام:51].

    وقال الله تعالى:
    {اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [السجدة:4].

    وأدعوكم إلى الرجوع إلى كتاب الله القرآن العظيم وسنّة رسوله الحقّ التي لا تخالف لمحكم القرآن العظيم كون ما خالف لمحكم القرآن في سنة البيان فهو حديثٌ مفترى من عند غير الله أي من عند الشيطان أفلا تعقلون؟ فكيف السبيل لإنقاذكم من هذه الفتنة الصماء العمياء البكماء تدع الحليم فيها حيراناً؟ فكيف تريدون يا أهل اليمن أن يذهب الرئيس علي عبد الله صالح من السلطة من قبل تسليم القيادة إلى الذي سيحكم البلاد فينقذ العباد من الفساد ويحقن دماء المسلمين ويوحّد صفّهم ويجمع شملهم لتقوى شوكتهم ويؤلّف الله بين قلوبهم فيصبحوا بنعمة الله إخواناً؟ ولا تظنّوا أنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فرحاً بكرسي السلطان على العالمين، كلا وربّ السماوات والأرض إنّ كرسي المُلك على العالمين لَهَمٌّ وغَمُّ عظيمٌ في قلب الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّ كرسي الخلافة من ارتقى إليه فليعلم أنّه مسؤولٌ بين يدي الله عن الذين استخلفه الله عليهم، ألا والله الذي لا إله غيره ولا يعبد سواه أنّه لولا أنّ الإمام المهديّ مجبرٌ على قبول الخلافة لأشفقت منها ولأبيت أن أحملها كما أشفقت منها السماوات والأرض وأبين أن يحملنها وقد خاب من قَبِلَها وهو فرحٌ بها مسرورٌ ويرى نفسه فرحاً فخوراً، أفلا يعلم أنه مسؤولٌ يوم النشور يوم يقوم الناس لله الوحد القهّار؟ وقد خاب من حمل ظلماً. فبالله عليكم أليس أهون لناصر محمد اليماني أن يكون مسؤولاً بين يدي ربِّه فقط عن نفسه أهون من أن يكون مسؤولاً عن العالمين؟ فيا عجبي من قوم يتناحرون على الملك والسلطان ويعرضون عن داعي الاحتكام إلى القرآن ومنهم من يصفه بالجنون! بل هو الإنسان الذي علمه الرحمن البيان الحقّ للقرآن.

    أما آن لكم يا معشر اليمانيين وكافة المسلمين أن تجيبوا داعي الاحتكام إلى القرآن؟ فمن يصرف عنكم عذاب الرحمن يا معشر المعرضين الرافضين أن يكون الرحمن هو الحَكَم بينهم فيما كنتم فيه تختلفون؟ فهل على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلا أن يستنبط لكم حكم الرحمن بينكم من محكم القرآن، أفلا تتقون؟ فكيف السبيل لإنقاذكم وكيف السبيل لهداكم، فما خطبكم وماذا دهاكم يا معشر هيئة علماء اليمن؟ أليس فيكم رجلٌ رشيدٌ يأتي لحوار الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني هل ينطق بالحقّ أم كان من اللاعبين؟

    ويا قوم إنّي أرى في موقع (حشد نت) رجلاً يفتري باسم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وما يلي رسالته المفتراة يقول فيها ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    2011-03-30 23:16
    17
    الاسم : ناصر محمد اليماني
    موضوع التعليق : الصراحه انا استسلم
    بصراحه انا حاولت اني اكون مشهور واستخدمت كل الطرق والوسائل لاكن محاولاتي كلها بائت بالفشل الذريع اخواني انا اسف لاني كذبت عليكم وعلى كل الناس وفي كل المواقع والمنتديات وكما قلت اني قد فشلت فشلآ ذريعأ ولا يسعني الا ان اطلب منكم السماح لاني راحل ولكن ليس ببعيد
    وستكون رحلتي الى مستشفى الامراض النفسيه والعقليه وادعو لى بالشفاء العاجل....اخوكم ناصر محمد اليماني
    انتهى الاقتباس
    اِنتهى الافتراء.

    ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: يا أيها المفتري علينا إن كنت من شياطين البشر تفتري بمعرف المهديّ المنتظَر لتصدّ دعوة الاحتكام إلى الذكر فإن عليك لعنة الله والملائكة والناس أجمعين فقد غضب الله عليك ولعنك وأعدّ لك عذاباً عظيماً، وإن كنت من الجاهلين فحسبي الله أن يغفر لك هذا الافتراء علينا بغير الحقّ، أفلا تستحي من ربّك الذي يراك حين تفتري علينا ما لم نقله؟ فويلٌ لك من ربّ العالمين وويلٌ للمُعرضين عن داعي الاحتكام إلى القرآن العظيم. وقال الله تعالى:
    {تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٧﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٨﴾} [الجاثية].

    وقال الله تعالى:
    {وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٦﴾ وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّىٰ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٧﴾} [لقمان].

    وقال الله تعالى:
    {اللَّـهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّـهِ ۚذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الزمر].

    ولربما تجدون من البشر التي لا تتفكر من يصدّق أنّ الذي كتب ذلك الاعتذار عن فشل الإشهار أنّه ذاته المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني كون من البشر أناس والله لا فرق بينهم وبين البقر التي لا تتفكر شيئاً، فهل معقول أن يكون ناصر محمد اليماني من الجاهلين وقد زاده الله بسطةً في علم البيان الحقّ للقرآن العظيم؟ ولسوف يحكم الله بيني وبين المُفتري بالحقّ وهو أسرع الحاسبين فلن يعجز الله هرباً إن كان من الشياطين، وإن كان من المسلمين فوالله أنّه من الذين لا يخافون الله ولا يتّقونه، وأقول صبرٌ جميلٌ على الجاهلين.

    وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  9. افتراضي به خداوند شهادت می دهم که بر اساس اطلاع و یقینی که به رویای حق دارم؛ کسی که رهبری مرکز خلافت اسلامی را به من تسلیم خواهد کرد رئیس علی عبدالله صالح است ولو اینکه در ظاهر امر آن را به عبد

    - 8 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    29 - 03 - 1433 هـ
    22 - 02 - 2012 مـ
    01:28 صباحاً

    [ لمتابعة رابط المشاركــــــــة الأصليّة للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=34656
    ــــــــــــــــــــــــ

    به خداوند شهادت می دهم که بر اساس اطلاع و یقینی که به رویای حق دارم؛ کسی که رهبری مرکز خلافت اسلامی را به من تسلیم خواهد کرد رئیس علی عبدالله صالح است ولو اینکه در ظاهر امر آن را به عبد ربه منصور واگذار کرده باشد....

    بسم الله الرحمن الرحيم
    والصلاة والسلام بر جدم محمد رسول الله وآله الأطهار وتمام أنصار خداوند؛ کسانی که به دعوت به پیروی از ذکر محفوظ از تحریف- قرآن عظیم- پاسخ داده اند ؛ کتابی که رساله خداوند برای جن و انس است تا هر کس که بخواهد به واسطه آن به راه راست هدایت گردد وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمين أما بعد..
    خداوند تعالی می فرماید:{ إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا } صدق الله العظيم [الفتح:10]

    ای جماعت انصار پیشگام و برگزیده در دوران "گفتگوی قبل از ظهور" براستی که بیعت با امام مهدی منتظر بیعت با خداوند واحد قهار است که با او چیزی را شریک نگیرید و از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق نبوی- که به محکمات کتاب خداوند مغایرت نداشته باشد- پیروی نمایید اگر احادیث با قران مخالف نباشد برای تشخیص راست یا دروغ بودن آنها به عقل و منطق ارجاع شود و نسبت به حدیثی که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد کافر شوید؛ ودر راه حب و قرب به خداوند رقابت کرده و درحق انبیاء خداوند و رسولانش ومهدی منتظر مبالغه نکنید و اینکه تمام مومنان به صورت برابر درباره خداوند خود حق دارند که او برای خود همسر و فرزندی انتخاب نکرده است و اینکه در آسمان ها و زمین چیزی نیست که عبد خداوند رحمن نباشد و همگی آن ها حق دارند در راه رسیدن به حب و قرب خداوند رقابت کنند تا روشن شود کدام یک در نزد خداوند محبوب تر و به او نزدیک ترند و اینکه برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او در حیات دنیوی ، برای رسیدن به قرب خداوند ، نیست و اینکه نسبت به شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار و معبود کافر باشید و سپس با خداوند عهد بسته اید که به حوران بهشتی و نعیم آن راضی نشوند مگر خداوند راضی باشد و در راه محقق شدن شفاعت در نفس خداوند و شفاعت رحمت خدا در برابر غضبش بر بندگان وراضی شدن خداوند در نفسش؛ تلاش نمائید، چرا که تمام شفاعت در نزد خداوند است و رحمت خداوند دربرابر غضبش بندگانش را شفاعت می کند(و این ) به سبب آنانی است که با خداوند رحمن عهد بسته اند که راضی نشوند مگر او راضی شود؛ آنها گروهی از مخلوقات خدایند که میهمانان مکرم درگاه رحمانند مانند انصار مهدی منتظر در عصر "گفتگوی قبل از ظهور"؛ کسانی که باورشان به مهدی منتظر بر اساس تسلیم کردن رهبری یمن از جانب رئیس عبدالله صالح به امام نیست ، بلکه آنها حقیقت نعیم اعظم را درک کرده اند , نعیمی که از ملک علی عبدالله صالح وو از ملک همه پادشاهان جن و انس بزرگ تر است ؛ از ملکوت آسمان های هفتگانه و زمین فراتر است؛ از ملکوت بهشتی که عرض آن به اندازه آسمان ها و زمین است؛ بزرگ تر است. این بهشت هرچه هست وهرچه که باشد؛ به آن راضی نخواهند شد مگر آنکه پروردگارشان در نفس خود راضی بوده و بخاطر بندگان گمراهش حزین و متحسر نباشد و این امر به خاطر رحمت و دلسوزی آنها برای بندگان نیست و آنها می دانند که خداوند ارحم الراحمین بیش از آنها نسبت به بندگان رحم می کند؛ و به خداوند قسم که اگر از ترس بیشتر شدن حسرت در نفس پروردگارشان نبود؛ شب و روز دعا کرده و با اصرار و التماس از وی می خواستند تا کافران و کسانی که از پیروی از قرآن عظیم و حکمیت آن روگردان هستند را هلاک نماید و این از شدت غیرت آنها نسبت به حقی است که از جانب پروردگارشان آمده است و همچنین از شدت غضب و نفرت شان نسبت به کسانی است که بدون آگاهی و هدایت و کتابی روشنگر درباره آیات بینه و روشن خداوند جدل می کنند.اما بعد از آنکه دانستند خداوند کفر را از بندگانش نمی پذیرد و شکرگذار بودن آنها در نزدش پسندیده است؛غیض و خشمشان را برای تحقق رضوان خداوند در نفسش فرو می نشانند . آنها عهد بسته اند که رضوان خداوند هدف نهایی دنیا و آخرتشان باشد و راضی نشوند تا او راضی شود و خداوند اذن تحقق شفاعت در نفسش را نمی دهد مگر به کسانی که نزد خداوند رحمن عهد بسته باشند که تا او راضی نشود؛ راضی نشوند.آنها میهمانان مکرم درگاه خداوندند و گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است که:

    { يَوْمَ نَحْشُرُ‌ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّ‌حْمَـٰنِ وَفْدًا ﴿٨٥﴾ وَنَسُوقُ الْمُجْرِ‌مِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرْ‌دًا ﴿٨٦﴾ لَّا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّ‌حْمَـٰنِ عَهْدًا ﴿٨٧﴾ } صدق الله العظيم [مريم]

    آنها کسانی هستند که خداوند برای تحقق شفاعت در نفسش به آنها اذن داده است چون با وی عهد بسته اند تا او راضی نشود ؛ آنها به هیچ چیز راضی نشوند؛ و براستی که شفاعت برای بندگان گمراه خداوند از جانب رحمت اوست چراکه تمام شفاعت دراختیار خداست و هیچ یک از بندگانش در امر شفاعت اختیاری ندارند؛ تنها حقی که دارند این است که تا زمانی که خداوند در نفس خود راضی نشده است؛ در نفس خود راضی نشوند؛ آنها حق دارند که برای تحقق رضوان خداوند با او محاجه
    (بحث و گفتگو ) نمایند سخن گفته و حجت بیاورند و برای همین نیز خلق شده اند که رضوان خدا را هدف و غایت خود قرار دهند و آن را نعیمی بزرگ تر از جنت خداوند بیابند و راز اسم اعظم
    خداوند نیز در همین جاست و خداوند اسم اعظم خود را صفت رضوان در نفسش نسبت به بندگان قرار داده است و خداوند درآیات محکم کتاب خود به شما فتوا داده است که این نعیمی بزرگ تر و فراتر از بهشت نعیم اوست وگواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است که:

    { وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ } صدق الله العظيم [التوبة:72]

    واما کسانی که این حقیقت بزرگ را در همین دنیا درک نموده اند؛ رضوان خداوند را غایت خود قرار می دهند نه وسیله ای برای تحقق نعیم کوچک تر او و آنان حق دارند در دنیا و آخرت ؛برای تحقق نعیم اعظم با خدای خود محاجه نمایند و خداوند نیز آنها را برای همین آفریده است تا رضوان او را غایت خود قرار دهند و راضی نمی شوند مگر آنکه غایت و نهایت آمالشان محقق گردد. برای همین نیز می خواهند در این دنیا بمانند تا این هدف محقق شود؛ هدفی که حکمت خلقت خود را در آن یافته اند و زندگی شان برای خداوند و پروردگار عالیمان است.آنها قومی هستند که محبوب خدایند و محب او( یحبهم و یحبونه)؛ در برابر مؤمنان فروتن و درمقابل کافرین شیاطین جن و انس سرسخت و نیرومندند؛ چون هدف شیاطین جن و انس کاملاً برعکس هدف آنهاست ؛ شیاطین شب و روز در تلاشند تا غضب خداوند بر بندگانش محقق شود و بندگان شکرگذار نباشند چون می دانند خداوند از شکرگذاری بندگان راضی است و برای همین هم بزر گشان(ابلیس) گفته است:

    { لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَ‌اطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَ‌هُمْ شَاكِرِ‌ينَ ﴿١٧﴾ } [الأعراف]

    و عدم تحقق رضوان خداوند در نفسش هدف شیاطین شده است چرا که می دانند خداوند از شکرگذاری بندگان راضی و از کفر آنها ناراضی است.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:

    { إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ } صدق الله العظيم [الزمر:7]
    به این ترتیب هدف شیاطین جن و انس در این دنیا؛ تلاش برای عدم تحقق رضوان در نفس خداوند نسبت به بنگانش است و لذا می خواهند بندگان خداوند کافر شده و شکرگذار او نباشند چرا که دانسته اند خداوند کفر را از بندگانش نمی پسندد و از شکرگذاری بندگان راضی است .و چون از رضوان خداوند درنفسش بیزار بوده و کراهت دارند؛ لذا شیاطین جن و انس برای عدم تحقق رضوان خداوند بربندگانش به شدت تلاش می کنند. برای همین هم شیاطین انس و جن در تلاشند تا با هر وسیله و حیله ای که شده مردم را بر محورکفر متحد سازند و برای همین شیطان بزرگ گفته است:
    { لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَ‌اطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَ‌هُمْ شَاكِرِ‌ينَ ﴿١٧﴾ }
    ولی قومی که محبوب خدایند و محب او تنها به رضوان خداوند نسبت به خودشان اکتفا نمی کنند و این برایشان کافی نیست؛ بلکه هدفی عکس هدف ابلیس شیطان و اولیائش -از شیاطین جن و انس - انتخاب کرده اند و برای همین هم می بینید قومی که محبوب خدایند و محب او ؛ برای تحقق رضوان خداوند در نفسش تلاش می کنند، و از آنجا که می دانند خداوند کفر را از بندگانش خوش نمی دارد و از شکر آنها راضی است ؛ این جماعت در تلاشند تا مردم را در راه راست (صراط مستقیم ) قرار داده و امتی واحد از آنها بسازند تا هدفشان که تحقق رضوان خداوند در نفسش است به انجام رسد و این نعیم اعظم آنهاست؛ نعیمی که از ملکوت دنیا و آخرت بزرگ تراست و به راستی که هدف و راز خلقتشان نیز در همین امر نهفته است اما اکثر مردم نمی دانند.
    و اما اکنون زمان روشن کردن این فرموده خداوند تعالی فرا رسیده است :
    { وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا ﴿٦٠﴾ }
    صدق الله العظيم [الإسراء]
    این رویا چه بود؟ رسول به اصحاب خود خبر دادند که در رویا دیده اند که برای عمره وارد مسجد الحرام می شوند و او و اصحابش بر گرد خانه کعبه طواف می کنند، بر اساس این رویا نه برای جنگ بلکه برای بجای آوردن عمره به سمت مکه حرکت نمودند تا به حدیبیه رسیدند.سپس قاصدی به سوی قریش فرستادند که به آنها خبر دهد ،ایشان برای بجا آوردن عمره آمده اند نه برای جنگ، اما برای ایشان خبری دروغ آورده شد و به ایشان گفتند فرستاده او به سوی قریش که برای خبر دادن نیت شان-انجام عمره نه جنگ- رفته بود به دست قریش به قتل رسیده است.اما این خبر دروغ عامل خیر برای مؤمنان گردید چون رسول خداوند از آنان دعوت نمود تا با ایشان برای جنگ و ورود با زور به مکه بیعت کنند چرا که قریش حق ممانعت از ورود آنها به مسجد الحرام را نداشتند . ولی بعد از بیعت برای جنگ؛ خبر آمد که فرستاده رسول خدا به سوی قریشیان کشته نشده است و سپس واقعه صلح حدیبیه پیش آمد که حاوی شروطی بود که اجحاف در حق نبی خداوند و همراهانش بود از جمله اینکه: امسال عمره بجا نیاورند و به دیار خود بازگردند و سال آینده عمره بجا آورند این امر باعث بروز فتنه در میان صحابه رسول الله –صلی علیه و آله و سلم- و عامه مردمی شد که از نیت رسول خدا برای رفتن به مکه و بجای آوردن عمره که بر اساس رویای ایشان خبر داشتند . روگردانان از حق از فتنه میان صحابه رسول الله –صلی علیه و آله و سلم- استفاده کرده و در حین بازگشت به آنها گفتند" برای چه بازگشتید و عمره بجا نیاوردید؛ نمی بینید او دروغ گویی بیش نیست مگر نگفت که شما را بر اساس رویایی که در خواب دیده است برای رفتن به مکه و بجا آوردن عمره در مسجد الحرام می برد ؟" تا بسیاری صحابه رسول الله در پیش خود به شدت دچار تردید شوند اما با وجود اینکه جوابی برای منافقین و بیماردلان پیدا نکردند اما حکایت این رویا را به خداوندی که از غیب آگاه است سپردند وبخاطر عدم تحقق آن رویا؛ بیعت خود را نقض نکردند و آگاهی از تأویل آن را به خداوند سپردند چرا که می دانستند عدم تحقق رویا در آن سال فتنه ای بود تا روشن شود آیا از بیعتشان با خداوند و رسولش بازمی گردند یا خیر لذا تأویل آن را به پروردگار عالمیان سپردند تا در زمان مقدر شده اش رخ دهد و برای همین خداوند تعالی می فرماید:
    { وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ } صدق الله العظيم.
    واما "
    درخت نفرین شده‌" یا شجرة الملعونة در رویا نیست بلکه ذکر آن در قرآن عظیم آمده است و آن نیز فتنه ای برای کسانی است که فکر نمی کنند و خواهند گفت": و چطور ممکن است درختی ریشه اش در جهنم باشد؟ ایا این عقلانی است و شما چگونه چنین چیزی را باور می کنید؛ آیا فکر نمی کنید؟" به راستی که خداوند با به میان آوردن ذکراین درخت نفرین شده‌ را فتنه ای برای ظالمان قرار داده است ومی فرماید:
    { أَذَٰلِكَ خَيْرٌ‌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَ‌ةُ الزَّقُّومِ ﴿٦٢﴾ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِينَ ﴿٦٣﴾ إِنَّهَا شَجَرَ‌ةٌ تَخْرُ‌جُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ ﴿٦٤﴾ طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُ‌ءُوسُ الشَّيَاطِينِ ﴿٦٥﴾ فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿٦٦﴾ } صدق الله العظيم [الصافات]
    اما باز گردیم به اینکه چگونه این امر فتح و پیروزی برای رسول الله و صحابه گرامی او بود؛ چون آنها رویای نبی خداوند را باور کردند علیرغم اینکه جبریل با وحی به رسول خداوند خبر داده بود ،اما خداوند می خواست بلوغ حکمتش در فتح مکه را در به واقعیت رساندن این رویا قرار دهد گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است:
    { لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا }صدق الله العظيم [الفتح:27]
    رویای تسلیم رهبری یمن توسط علی عبدالله صالح به امام مهدی ناصر محمد است ، نیز فتنه ای از این دست است و هنوز امام مهدی عقیده دارد که در زمانی که خداوند بخواهد و به گونه ای که مورد نظرش باشد؛ رئیس علی عبدالله صالح رهبری یمن را تسلیم خواهد کرد؛ و امور به خداوند بازمی گردند؛ با وجود اینکه مهدی منتظر ناصر محمد یمانی این امر را به عنوان حجت برای مردم برای اثبات مهدی منتظر بودن خود قرار نداده است بلکه گفته ام این رویا به من اختصاص دارد و اساسی برای تایید اینکه من مهدی منتظر حق پروردگارم نیست . کلام خداوند را تغییر ندهید . حجت بین من وشما قرآن عظیم است و کسی از شما با قرآن با من مجادله نمی کند؛ مگراینکه با بیان حق از همین قرآن بر او غلبه نمایم اگر به آن مؤمن باشید....و اگر مسلمانید؛ به دعوت به سوی حکمیت کتاب خداوند پاسخ دهید.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    { وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٨١﴾ وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَ‌جْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْ‌ضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ﴿٨٢﴾ } صدق الله العظيم [النمل]
    وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمين..
    خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني

    اقتباس المشاركة 51034 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..

    - 8 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    29 - 03 - 1433 هـ
    22 - 02 - 2012 مـ
    01:28 صباحاً

    [ لمتابعة رابط المشاركــــــــة الأصليّة للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=34656
    ـــــــــــــــــــــ



    أشهد لله حسب علمي ويقيني بالرؤيا الحقّ أنّ الذي سوف يسلّمني قيادة اليمن عاصمة الخلافة الإسلاميّة هو الرئيس علي عبد الله صالح برغم تسليمها لعبد ربه منصور ظاهر الأمر ..

    بسم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنصار الله الذين استجابوا لاتِّباع الذِّكر المحفوظ من التحريف رسالة الله إلى الإنس والجنّ لمن أراد منهم أن يستقيم، وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين، أمّا بعد..

    قال الله تعالى:
    {إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا} صدق الله العظيم [الفتح:10].

    ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور، إنّ البيعة للمهديّ المنتظَر إنما كانت بيعة لله الواحد القهار على أن لا تشركوا به شيئاً وعلى أن تتبعوا كتاب الله القرآن العظيم والسّنة النّبويّة الحقّ التي لا تخالف محكم كتاب الله، وعلى تحكيم العقل في الحديث الذي لا يخالف كتاب الله في شيء وعلى الكفر بالحديث الذي يأتي مخالفاً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، وعلى التنافس في حبِّه وقربه وعدم المبالغة في أنبياء الله ورسله والمهديّ المنتظر، وإن لجميع المؤمنين الحقّ في ربّهم سواء فلم يتخذ صاحبةً ولا ولداً، وإن كلّ من في السماوات والأرض إلا آتي الرحمن عبداً، وأنّ لهم الحقّ جميعاً في التنافس إلى ربّهم أيهم أحبّ وأقرب وأنّ ليس للإنسان إلا ما سعى في هذه الحياة الدنيا ويبتغي وجه ربّه، والكفر بشفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود، ومن ثمّ اتَّخذتم عند الله عهداً على أن لا ترضوا بحور الجنة ونعيمها حتى يرضى، وتسعَونَّ إلى تحقيق الشفاعة في نفس الله فتشفع لعباده رحمتُه من غضبه وعذابه، ولن تتحقق الشفاعة حتى يرضى الله في نفسه كون الشفاعة لله جميعاً، فتشفع لعباده رحمتُه من عذابه بسبب الذين اتَّخذوا عند الرحمن عهداً أن لا يرضوا حتى يرضى؛ أولئك الوفد المكرمون من خلق الله كأمثال أنصار المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور من الذين لم يؤسِّسوا عقيدة تصديقهم بالمهديّ المنتظَر على تسليم قيادة اليمن إليه من بعد الرئيس علي عبد الله صالح؛ بل لأنهم أدركوا حقيقة النّعيم الأعظم من ملك علي عبد الله صالح وأعظم من ملك كافة ملوك الجنّ والإنس وأعظم من ملكوت السماوات السبع والأراضين وأعظم من ملكوت الجنة التي عرضها السماوات والأرض مهما كان ومهما يكون فلن يرضوا حتى يرضى ربّهم في نفسه لا متحسراً ولا حزيناً على عباده الضالين، وليس رحمةً منهم بالعباد ولكنهم علموا بأنّ الله أرحم الراحمين هو الأرحم منهم بعباده.

    ألا والله لولا خشيتهم أن لا يزيدوا الحسرة في نفس ربّهم لجأروا إلى ربّهم الليل والنهار أن يهلك الكافرين والمعرضين عن اتباع القرآن العظيم والاحتكام إليه، وذلك من شدّة غيرتهم على الحقّ من ربّهم ومن شدّة غضبهم ومقتهم للذين يجادلون في آيات الله البيِّنات بغير علمٍ ولا هدًى ولا كتابٍ منيرٍ، ولكنهم يكظمون غيظهم في قلوبهم من أجل تحقيق رضوان الله في نفسه بعد أن علموا أنّ الله لا يرضى لعباده الكفر بل يرضى لهم الشكر، وبما أنهم اتّخذوا رضوان الله غايتهم في الدنيا والآخرة فلن يرضوا حتى يرضى؛ بل ولن يأذن الله بتحقيق الشفاعة في نفسه إلا للذين اتَّخذوا عند الرحمن عهداً أن لا يرضوا حتى يرضى أولئك هم الوفد المكرمون. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَوْمَ نَحْشُرُ‌ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّ‌حْمَـٰنِ وَفْدًا ﴿٨٥﴾ وَنَسُوقُ الْمُجْرِ‌مِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرْ‌دًا ﴿٨٦﴾لَّا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّ‌حْمَـٰنِ عهداً ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].

    أولئك الذين أذن الله لهم بتحقيق الشفاعة في نفس الله كونهم اتخذوا عند الرحمن عهداً أن لا يرضوا حتى يرضى، وإنما تشفع لعباده الضالين رحمتُه في نفسه كون الشفاعة لله جميعاً وليس لأحدٍ من عبيده من أمر الشفاعة شيء، وإنما لهم الحقّ أن لا يرضوا في أنفسهم حتى يرضى ربّهم في نفسه، ولهم الحقّ أن يحاجّوا ربّهم بتحقيق رضوانه ولذلك خلقهم أن يتخذوا رضوان الله غايةً وسيجدونه النّعيم الأعظم من جنته، وفي ذلك سرّ اسم الله الأعظم جعله في نفسه صفةً لرضوانه على عباده وأفتاكم الله في محكم كتابه أنّ ذلك هو النّعيم الأكبر والأعظم من جنات النعيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} صدق الله العظيم [التوبة:72].

    فأمّا الذين أدركوا هذه الحقيقة العظمى الآن في هذه الحياة الدنيا فسوف يتخذون رضوان الله غايةً وليس وسيلةً لتحقيق نعيم الجنة، ويقولون: فكيف نتّخذ النّعيم الأعظم وسيلة لتحقيق النّعيم الأصغر؟ ولهم الحقّ أن يحاجّوا ربّهم في تحقيق النّعيم الأعظم في الدنيا والآخرة ولذلك خلقهم ليتخذوا رضوان الله غاية، ولن يرضوا أبداً إلا بتحقيق غايتهم ومنتهى أملهم، ولذلك يريدون البقاء في هذه الحياة لتحقيق هذا الهدف الذي وجدوا فيه الحكمة من خلقهم فأصبحت حياتهم لله ربّ العالمين، أولئك قومٌ يحبّهم ويحبّونه أذلة على المؤمنين أعزة على الكافرين الشياطين من الجنّ والإنس كون هدف شياطين الجنّ والإنس هو عكس هدفهم تماماً، وذلك لأن الشياطين يسعون الليل والنهار لتحقيق غضب الله على عباده حتى لا يكونوا شاكرين كونهم علموا أنّ الله يرضى لعباده الشكر، ولذلك قال أكبرهم:
    {لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَ‌اطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَ‌هُمْ شَاكِرِ‌ينَ ﴿١٧﴾} [الأعراف].

    فأصبح هدف الشياطين هو عدم تحقيق رضوان الله في نفسه على عباده كونهم علموا أنّ الله يرضى لعباده الشكر ولا يرضى لهم الكفر. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ} صدق الله العظيم [الزمر:7]

    إذاً هدف الشياطين من الجنّ والإنس في هذه الحياة هو السعي إلى عدم تحقيق رضوان الله في نفسه على عباده كونهم يريدون أن يكون عباد الله كافرين ولا يريدونهم أن يكونوا من الشاكرين كونهم علموا أنّ الله لا يرضى لعباده الكفر بل يرضى لهم الشكر، وبما أنهم كرهوا رضوان الله في نفسه ولذلك يسعى شياطين الجنّ والإنس إلى عدم تحقيق رضوان الله على عباده، ولذلك يسعى الشياطين إلى أن يجعلوا الإنس والجنّ أمّةً واحدةً على الكفر ما استطاعوا ويُجهدون أنفسهم لتحقيق هدفهم بكل حيلةٍ ووسيلةٍ، ولذلك قال الشيطان الأكبر:
    {لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَ‌اطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَ‌هُمْ شَاكِرِ‌ينَ ﴿١٧﴾}، ولكن قومٌ يحبّهم الله ويحبّونه لم يكتفوا بهدف رضوان الله عليهم فقط وحسبهم ذلك؛ بل اتخذوا الهدف المعاكس لهدف الشيطان إبليس وأوليائه من شياطين الجنّ والإنس ولذلك تجدون قوماً يحبّهم الله ويحبّونه يسعون إلى تحقيق رضوان الله في نفسه، وبما أنّهم علموا أنّ الله لا يرضى لعباده الكفر بل يرضى لهم الشكر ولذلك تجدون قوماً يحبهم الله ويحبونه يسعون إلى أن يجعلوا الناس أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيم لكي يتحقق هدفهم في نفس ربّهم فيرضى، وذلك هو نعيمهم الأعظم من ملكوت الدنيا والآخرة، ألا وإنّ في هدفهم هو السرّ والحكمة من الخلق ولكن أكثر الناس لا يعلمون.

    وأمّا الآن فآن الأوان لبيان قول الله تعالى:
    {وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    فما هي هذه الرؤيا؟ ألا وهي أنّ الرسول أخبر الصحابة أنّه رأى رؤيا بأنّه دخل المسجد الحرام معتمراً واطّوف به هو وصحابته، وبناء على هذه الرؤيا انطلقوا متجهين إلى مكة يريدون العمرة وليس لقتال قريش حتى إذا وصلوا الحديبية أرسل إلى قريش أنه جاء يريد العمرة ولم يخرج لقتالهم، ولكن بلغه خبرٌ كاذبٌ أنّ قريش قامت بقتل رسوله إليهم الذي أرسله الرسول ليخبرهم أنه جاء للعمرة وليس للقتال، ولكن تلك الكذبة كانت لصالح المؤمنين إذ دعاهم الرسول للبيعة على القتال والدخول لمكة عنّوةً، فليس لقريش الحقّ أن يمنعوهم من الدخول إلى المسجد الحرام ولكن من بعد البيعة على القتال جاءهم الخبر أنّ رسوله المرسل إلى قريش لم يُقتل ومن ثم جاءت اتفاقيّة صلح الحديبية فإذا فيها شروط مجحفة بحقّ النّبيّ والذين معه ومنها: أن لا يعتمروا هذا العام ويرجعوا إلى ديارهم ويعتمروا العام القادم، وهنا وقعت الفتنة لصحابة رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - وللناس بشكلٍ عام من الذين علموا بخروج الرسول قاصداً مكة بناء على الرؤيا أنّه سوف يعتمر بالمسجد الحرام، وكما استغل المعرضون عن الحقّ فتنة صحابة رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - وقالوا لهم حين عودتهم: "لمَ رجعتم ولم تعتمروا أفلا ترون أنه كذَّابٌ أشِرٌ لم يخرجكم إلى مكة لكي تعتمروا بناءً على رؤيا رآها في منامه أنكم سوف تعتمرون بالمسجد الحرام؟". حتى زلزل كثير من صحابة رسول الله في أنفسهم وردّوا علم هذه الرؤيا لعلام الغيوب برغم أنهم لم يجدوا الجواب للمنافقين والذين في قلوبهم مرض بل قالوا: علم تأويلها عند الله ولم يفترِها. ولم ينقضوا بيعتهم بسبب أن الرؤيا لم تتحقق بل ردّوا علم تأويلها كونهم علموا أن عدم تحقيقها في ذلك العام لعلها فتنةً لهم هل يرجعوا عن بيعتهم لله ورسوله بل ردّوا علم تأويلها لربّ العالمين في قدرها المقدور، ولذلك قال الله تعالى:
    {وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ} صدق الله العظيم.

    وأما الشجرة الملعونة فهي ليست رؤيا؛ بل ورد ذكرها في القرآن العظيم وهي كذلك فتنة للذين لا يعقلون فسوف يقولون: "وكيف شجرة تنبت في أصل الجحيم هل يعقل هذا فكيف تصدقون هذا أفلا تعقلون؟". وإنما جعل الله ذكر هذه الشجرة الملعونة فتنةً للظالمين في قول الله تعالى:
    {أَذَٰلِكَ خَيْرٌ‌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَ‌ةُ الزَّقُّومِ ﴿٦٢﴾ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِينَ ﴿٦٣﴾ إِنَّهَا شَجَرَ‌ةٌ تَخْرُ‌جُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ ﴿٦٤﴾ طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُ‌ءُوسُ الشَّيَاطِينِ ﴿٦٥﴾ فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿٦٦﴾} صدق الله العظيم [الصافات].

    ومن ثمّ نعود لسبب الفتح على رسول الله وصحابته المكرمين وتجدون أنّه كان بسبب تصديق رؤيا النّبيّ برغم أنه يتنزل عليه جبريل بالوحي ولكن الله يريد بلوغ حكمته أن جعل السبب لتحقيق فتح مكة بسبب تصديق الرؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقي. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بالحقّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاء اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا} صدق الله العظيم [الفتح:27].

    وكذلك فتنة الرؤيا بتسليم القيادة في اليمن من بعد الرئيس علي عبد الله صالح إلى الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني ولا يزال الإمام المهديّ يعتقد أنّ الذي سوف يسلّمه قيادة اليمن أنه الرئيس علي عبد الله صالح كيفما يشاء الله وحينما يشاء الله وإلى الله ترجع الأمور، برغم أنّ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني لم يجعلها حجّته على البشر حتى يصدّقوا أنه المهديّ المنتظَر بل قلنا تلك الرؤيا تخصني ولم نؤسس عليها التصديق بالمهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم، فلا تبدّلوا كلام الله بل الحجّة بيني وبينكم هو القرآن العظيم فلا تحاجوني من القرآن إلا هيمنت عليكم بالبيان الحقّ من ذات القرآن إن كنتم مؤمنين، فأجيبوا دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم إن كنتم مسلمين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٨١﴾ وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَ‌جْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْ‌ضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النمل].

    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
    خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ________________


    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  10. افتراضي

    - 9 -
    نقل شده ازپاسخ امام مهدی منتظر ناصر محمد در جواب به عرض تسلیت به مناسبت وفات دايي ایشان
    03 - 07 - 1432هـ
    05 - 06 - 2011 مـ

    [ لمتابعة رابط المشاركـــة الأصليّة للبيـــان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=16783
    ـــــــــــــــــــــ


    شما را به دوستی با مسلمانان سفارش می کنم؛ سفارش می کنم که برای عالمیان مایه رحمت باشید.

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على حبيبي وجدي الرؤوف الرحيم محمد رسول الله بالقرآن العظيم، السلام عليكم ورحمة الله الغفور الرحيم..
    وخداوند اجر بزرگی به شما بدهد و عزاداری شما را بپذیرد ؛ بر راه راست- صراط مستقیم- شما را پایدار نگاه دارد تا با قلبی سلیم وعاری از شرک به ملاقات او برسید که شرک ظلم بزرگی است.
    چقدر انصار خود در اقصی نقاط جهان را دوست دارم و خداوند چه محبت ومهربانی نسبت به آنها را در قلب من قرار داده است! خداوند تمام شما عزیزان من و تمام مسلمانان را مورد رحمت خود قرار دهد.
    امام مهدی ناصر محمد بعد از حضور در مجلس عزا و ادای وظیفه واجبی که داشت به شهربازگشته است. ما به اذن خداوند سالم بازگشتیم و با اذن خداوند باشماییم .اگر در پایگاه حاضر نبودم اما قلب امام از شما غایب نبود و شما را به مهربانی به برادران مسلمانتان سفارش می کنم و به شما سفارش می کنم برای عالمیان رحمت باشید- رحمة للعالمین- همانگونه که محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم رحمتی برای جهانیان و نسبت به مؤمنان بسیار رئوف و مهربان بود ؛ ومردم را با حکمت و موعظه حسنه به راه خداوند دعوت نمایید.
    و اما درباره برادر، رئیس علی عبدالله صالح؛ هر خبری که از او برسد بدانید که خداوند امر خود را انجام می رساند. همچنین به شما خبر می دهیم؛ زمانی که از تسلیم رهبری یمن توسط علی عبدالله صالح به خود سخن گفتیم؛ این امر بر اساس هفت رؤیا بود و خداوند به من نشان داد که علی عبدالله صالح دست خود را به سوی من دراز کرده و بعد از دست دادن به من گفت رهبری را به تو تسلیم می کنم.
    در یکی از رؤیا ها سخن دیگری اضافه کرده و گفت: (رهبری را به تو تسلیم کردم و من و همسرم بر گردن تو هستیم ) و در حالی که دست راست او در دست راست من بود به من می گفت رهبری را به تو سپرده و من و همسرم در ذمه توایم و من به او اطمینان داده و گفتم: نترس ؛ به خدواند سوگند که من برای تو از پسرت هم بهتر خواهم بود)
    و رویای حق در اینجا تمام شد ... و خداوند شاهد و وکیل سخنان من است...
    و برای همین باید به عهد خود با این مرد وفادار بمانم و شما برآن شاهد باشید.عزیزان من خداوند به او اعلم تر (دانا تر ) است...
    و می خواهم مزاح حق خداوند با نبی خود موسی علیه الصلاة و السلام را به شما یادآوری کنم . وقتی ساحران به جدال با نبی خدا موسی پرداختند و او آنها را نصیحت می کرد؛نبی خدا موسی علیه الصلاة و السلام به آنها گفت:
    { قَالَ لَهُم مُّوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى (۶۱) } صدق الله العظيم [طه]
    سپس خداوند به نبی خود موسی فرمود با اولیاء خداوند با دوستی برخورد نماید؛ دهشت نبی خداوند موسی را فراگرفت که چگونه با ساحرانی که به خداوند دروغ می بندند دوستی نماید وچگونه ممکن است آنها اولیاء خدا باشند؟ از خداوند خواست که درباره آنها فتوای بیشتری بدهد و اینکه چگونه آنها اولیاء خداوندند ولی از خداوند چیزی درمورد اینکه چطور آنها اولیاء او هستند نشنید.خداوند فتوای بیشتری در مورد ایشان به او نداد تا حقیقت در عالم واقعیات خود را به او نشان داد و برای نبی خداوند موسی روشن شد چگونه آنها اولیاء خداوند شده اند . آنها در حالی که دربرابر فرعون متکبر و جبار و ستمکاربودند گفتند:
    { قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ(121) رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ (122) قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (123) لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124) قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ (125) وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَ تْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ (126) } صدق الله العظيم [الأعراف]
    سپس برای نبی خداوند موسی روشن شد که چگونه خداوند احوال مردم را دگرگونه می کند...
    همچنین امام مهدی به انصار عزیز خود و تمام حق جویان می گوید با رئیس علی عبدالله صالح با آرامی و ملاطفت برخورد کنند و کار او را به خداوند بسپارند باشد که هر چه زودتراو را به راه راست هدایت نماید و بازگشت امور به خداوند است. بدانید خداوند امر خود را به انجام می رساند و بدانید و آگاه باشید که حجت خداوند برای شما یا من مطلقاً بر اساس رویا نیست؛ بلکه حجت بین من و شما وحجت بین من و تمام عالمیان قرآن عظیم است همانی که از جانب مسلمانان مهجور مانده است.
    امام مهدی را بخاطر اینکه به علت مشغله چند روزی غایب بود را ببخشید؛ من مراقب و نگران حوادثی که در کشورم می افتد هستم....و خداوند برای من کافی است حسبی الله و نعم الوکیل. نگران امام مهدی نباشید که خداوندی که نه به خواب می رود و نه پیرمی شود – لا تأخذه سنة و لا نوم- مراقب اوست. به خداوند قسم که اعتماد من به محافظینم نیست که با قدرت جسمی و سلاح ها و توان تیراندازیشان هرچه که می خواهد باشد؛ مرا از مکر در امان نگه دارند بلکه آنها تنها وسیله ای هستند و اگر خدواند بخواهد آسیب و زیانی به من برسد؛ حتی اگرتمام لشکر خداوند در آسمان و زمین هم بخواهند؛ نمی توانند مرا از او حفظ کنند؛ لذا توکل مؤمنان به خداوند است.گواه آن فرموده خداوند تعالی است:
    { قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ } صدق الله العظيم [التوبة:51]
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
    أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 51035 من موضوع من المهديّ المنتظَر إلى الرئيس اليمني علي عبد الله صالح وكافة قادات العرب وعلماء المسلمين..

    - 9 -
    منقول من أحد الردود للإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني بخصوص العزاء لوفاة خاله .

    03 - 07 - 1432هـ
    05 - 06 - 2011 مـ

    [ لمتابعة رابط المشاركـــة الأصليّة للبيـــان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=16783
    ـــــــــــــــــــــ



    وأستوصيكم الرفق بإخوانكم المسلمين وأستوصيكم أن تكونوا رحمةً للعالمين ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على حبيبي وجدّي الرؤوف الرحيم محمد رسول الله بالقرآن العظيم، السلام عليكم ورحمة الله الغفور الرحيم..

    وكذلك أجركم عظيم، وتقبّل الله عزاءكم وثبّتكم الله على الصراط المستقيم حتى يلقاه كل منكم بقلبٍ سليمٍ من الشرك إن الشرك لظلمٌ عظيمٌ، فكم أحبّ أنصاري في العالمين وكم جعل الله لهم في قلبي من الودّ والرحمة! رحمكم الله جميعاً أحبتي في الله وجميع المسلمين.

    ويا أحبتي في الله قد عاد الإمام المهديّ ناصر محمد إلى البلاد بعد الحضور في العزاء وإقامة الواجب عليه بما يلزم، فعدنا سالمين بإذن الله ونحن معكم بإذن الله وإن غبت عن الموقع فأنتم لن تغيبوا عن قلب الإمام المهديّ، وأستوصيكم الرفق بإخوانكم المسلمين وأستوصيكم أن تكونوا رحمةً للعالمين كما كان محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - رحمةً للعالمين بالمؤمنين رؤوف رحيم، وادعوا إلى سبيل الله بالحكمة والموعظة الحسنة.

    وأما بالنسبة للأخ الرئيس علي عبد الله صالح فمهما بلغتكم من الأخبار عنه فاعلموا أنّ الله بالغ أمره. وكذلك نحيطكم علماً أنني حين أفتيت أنّ الذي سوف يسلّمني راية اليمن إنه الرئيس علي عبد الله صالح وذلك بسبب سبع رؤى وربي يريني علي عبد الله صالح يمدّ يده ويصافحني ومن ثم يقول سلمتك القيادة، وفي أحد الرؤى زاد قولاً فقال: (سلمتك القيادة، وأنا وزوجتي في ذمتك) وكانت يده اليمنى في يدي اليمنى حين قال: (سلمتك القيادة وأنا وزوجتي في ذمتك)، ومن ثم طمأنته فقلت له: (لا تخف والله إني سوف أكون لك خيراً لك من ولدك). انتهت الرؤيا بالحقّ والله على ما أقول شهيدٌ ووكيلٌ. ولذلك لا بدّ لي من الوفاء بعهدي لهذا الرجل فكونوا على ذلك من الشاهدين فالله أعلم به أحبتي في الله.

    وأريد أن أذكركم بمزحةٍ بالحقّ من الله؛ قال لنبيّه موسى عليه الصلاة والسلام أثناء جدال السحرة مع نبيّ الله موسى وهو يعظهم وقال لهم نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام:
    {قَالَ لَهُم مُّوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى (61)} صدق الله العظيم [طه:61].

    ومن ثم أوحى الله إلى نبيّه موسى، فقال له يا موسى أرفق بأولياء الله، ومن ثم أخذت نبيَ الله موسى الدهشةُ! فكيف يُرفق بالسحرة الأفّاكين فكيف يكونون أولياء الله؟ وأراد من الله المزيد من الفتوى في شأنهم وكيف أنّهم أولياء الله ولكنه لم يسمع من ربه شيئاً كيف أنّهم أولياء الله! فلم يزده الله فتوى في شأنهم حتى يتبيّن له الحقّ على الواقع الحقيقي، وتبيّن لنبيّ الله موسى كيف صاروا من أولياء الله وقالوا بين يدي فرعون المتكبر الجبار البطاش، قالوا بين يديه:
    {قَالُوا آمَنَّا بِربّ العالمين(121) ربّ مُوسَى وَهَارُونَ (122) قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (123) لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124) قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ (125) وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَ تْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ (126)} صدق الله العظيم [الأعراف]. ومن ثم تبيّن لنبيّ الله موسى كيف أنّ الله يُغيّر الأحوال من حالٍ إلى حالٍ.

    ويا أحبتي الأنصار وجميع الباحثين عن الحقّ، فكذلك الإمام المهديّ يقول لكم ارفقوا بالرئيس علي عبد الله صالح وفوِّضوا أمره إلى الله فعسى الله أن يهديه إلى سواء السبيل في القريب العاجل وإلى الله ترجع الأمور، واعلموا أنّ الله بالغ أمره واعلموا ثم اعلموا أنّ الله لم يجعل لكم عليَّ أو لي عليكم الحجّة في الرؤيا على الإطلاق؛ بل الحجّة بيني وبينكم وبيني وبين العالمين هو القرآن العظيم الذي اتّخذه المسلمون مهجوراً.

    واعذروا الإمام المهديّ لئن انشغل عنكم هذه الأيام بعض الشيء فلدي ما يشغلني؛ همٌّ ومراقبةُ ما يجري في بلدي، وحسبي الله ونعم الوكيل. ولا تقلقوا على الإمام المهديّ فإنه بأعين الله الحيّ القيوم الذي لا تأخذه سِنَةٌ ولا نومٌ. ألا والله لا أثق في حرسي شيئاً أنهم سوف يمنعون المكر عني بسواعدهم وسلاحهم وتسديد رميهم مهما كانوا؛ بل أعلم أنّهم مجرد سببٍ وإن يردني الله بمكروهٍ فلن يردّه عنّي حتى ولو كان حرسي جنود الله مَن في السماء والأرض، إذاً فعلى الله فليتوكل المؤمنون. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ} صدق الله العظيم [التوبة:51].

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


صفحة 1 من 2 12 الأخيرةالأخيرة
المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 03-02-2018, 08:00 PM
  2. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 23-10-2016, 04:32 AM
  3. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 05-01-2016, 04:33 AM
  4. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 14-10-2015, 05:11 PM
  5. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 30-05-2015, 03:27 AM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •