الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
ــــــــــــــــــــــ
پاسخ مهدی منتظر به أسد السُّنّة:
بعد از جستجو در قرآن، چندین دلیل برایِ شکست تمام رسولان الهی در نجات دادن امتها در آیات محکم کتاب پیدا کردم...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
اسد السنة بدان که «الماحی للظلام» میخواهد به حق در برابر تو حجت بیاورد، چون شما اصلا منتظر نبیِّ جدیدی که نامش احمد باشد نیستید. او قبلا برانگیخته شده و همان محمد رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم است و سؤالی که مطرح میشود این است که: چرا خداوند در کتاب، برای برخی از انبیا دو اسم قایل شده است؟ علت این است که بدانید خداوند حجت را در اسم قرار نمیدهد، بلکه حجت در علم است. خداوند تعالی میفرماید:
{الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التّوراة وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
حال، اسمِ رسولی که در تورات و انجیل پیدا میکنید چیست؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَد فَلَمَّا جَاءهُم بِالبيّنات قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الصف].
سؤالی که مطرح میشود این است: اسم رسولی که خداوند بعد از مسیح عیسی بن مریم صلی الله علیه و آله و سلم میفرستد چیست؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿١﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّـهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [محمد].
و سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا رسولالله محمد صلی الله علیه و آله و سلم آخرین نبیّ و رسول خداست؟ و جواب از آیات محکم کتاب:
{مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
ممکن است یکی از پرسشگران بخواهد سخن مرا قطع کرده و سؤال کند: «از کجا میدانیم در کتاب انبیا دو اسم دارند؟». پس مهدی منتظر در جواب میگوید: ای پرسشگر! آیا به من فتوا میدهی نبیّالله اسراییل و ذریه او چه کسانی بودند؟
او در پاسخ ما میگوید: «این امر در میان همهی اهل کتاب [از یهود و نصاری و مسلمان] بهخوبی شناخته شدهاست و همه آنها همصدا میگویند که نبیّالله اسراییل همان نبیّالله یعقوب است و بنیاسراییل ذریّه و پسران او هستند که از ۱۲ قبیله تشکیل میشوند. تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمْ اثني عَشَرَ نَقِيباً وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمْ الصَّلاةَ وَآتَيْتُمْ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسلي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمْ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لأكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلأدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
و بنیاسراییل از ۱۲ قبیله و امت تشکیل شدند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كلّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ۖ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿٦٠﴾ وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا ۖ قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ ۗ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّـهِ ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و علت وجودی بنیاسراییل، نبیّالله یعقوب است که همان نبیّالله اسراییل میباشد که قبلتر به دعوت عزیز مصر، همراه تمام اهل بیتش به مصر رفته بود و عزیز مصر، نبیّالله یوسف و پسر یعقوب است که گم شده بود. خداوند تعالی میفرماید:
{اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَـٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
پس نبیّالله یعقوب و فرزندانش به مصر مهاجرت کردند تا با پسرش یوسف، عزیز مصر، زندگی کنند. خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا ۖ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٩٦﴾ قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ ﴿٩٧﴾ قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٩٨﴾ فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَىٰ يُوسُفَ آوَىٰ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِن شَاءَ اللَّـهُ آمِنِينَ ﴿٩٩﴾ وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا ۖ وَقَالَ يَا أَبَتِ هَـٰذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا ۖ وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي ۚ إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِّمَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿١٠٠﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
و سپس فرزندان یعقوب به زندگی ادامه دادند و ۱۲ قبیله در مصر به وجود آوردند که بنیاسراییل هستند. ای مهدی منتظر! ما به حق به تو فتوا دادیم که در کتاب، نبیّالله اسراییل همان نبیّالله یعقوب است».
آن گاه مهدی در پاسختان میگوید: ای پرسشگر از تو تشکر میکنم. آیا سؤالی را که در اول این بیان مطرح کردی، به یاد داری که از زبان من آورده شد: «ممکن است یکی از پرسشگران سخن مرا قطع کرده و سؤال کند: از کجا میدانیم در کتاب برخی انبیا دو اسم دارند؟». خودت جواب خودت را دادی و با برهانی از آیات محکم قرآن ثابت کردی که نبیّالله اسراییل همان نبیّالله یعقوب است و به همین ترتیب نبیّالله احمد همان محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
و سؤال: «حکمت حقی که خدا در کتاب دو اسم برای آنها قایل شده چیست»؟ مهدی منتظر به شما پاسخ داده و بهحق حکمت آن را بیان میکند: برای این است که یهودیان و نصاری و مسلمانان امیّ بدانند خداوند حجت را در علم قرار دادهاست نه در اسم، باشد که تقوا کنید و [بدانید] خداوند کسی را در میانتان برمیانگیزد که شما را به منهاج اولیه نبوت باز میگرداند و دانشی بیش از شما به او عنایت میفرماید تا اگر به حجت علم تمسک جستید و او با علم و برهانی که از نزد خداوند حکیم و علیم است بر شما میهمن گردید؛ دریابید خداوند خلیفه و مَلِک و رهبر و امامی علیم برای شما برگزیدهاست تا شما را به راه راست [صراط مستقیم] هدایت کند. و حال او اینجاست و خداوند در زمان مقدر شده در کتاب مسطور او را برانگیختهاست. او، شما و تمام اهل کتاب و تمام مردم را بهسوی اسلام دعوت میکند، اسلامی که رسولالله موسی علیه الصلاة و السلام آورده بود و برای همین زمانی که فرعون در آستانه غرق شدن بود گفت:
{قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وأنا مِنَ الْمسلمينَ} صدق الله العظيم [يونس:۹۰].
من شما و تمام مردم را بهسوی دین اسلام دعوت میکنم، دینی که رسولالله مسیح عیسی بن مریم علیه الصلاة و السلام آورده بود و خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أنصار اللّهِ آمَنَّا بِاللّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مسلمونَ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
من شما و تمام مردم را بهسوی دین اسلام دعوت میکنم، دینی که آخرین نبیّ و رسول خدا، جدم محمد رسولالله صلّى الله عليه وآله وسلّم آورده است. تصديق فرمودهی خداوند تعالى:
{إِنَّ الدّين عِنْدَ اللَّهِ الإِسْلامُ وَمَا اختلف الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيات اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و تصديقِ فرمودهی خداوند تعالى:
{وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴿٨٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و این دین خدا اسلام است که برای شما آورده شده و خداوند تمام رسولان خود را با آن فرستادهاست، از اولین رسولی که با کتاب برانگیخته شد یعنی نوح علیه الصلاة و السلام و خداوند او را برانگیخت تا مردم را بهسوی دین اسلام دعوت کند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّـهِ فَعَلَى اللَّـهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ ﴿٧١﴾ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمسلمينَ ﴿٧٢﴾ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ﴿٧٣﴾ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسلا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِن قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ نَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ ﴿٧٤﴾ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَىٰ وَهَارُونَ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِينَ ﴿٧٥﴾ فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا إِنَّ هَـٰذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٦﴾ قَالَ مُوسَىٰ أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكُمْ ۖ أَسِحْرٌ هَـٰذَا وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و خداوند به رسولش ابراهیم فرمود:
{إِذْ قَالَ لَهُ ربّه أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِربّ العالمين﴿١٣١﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و برای همین پیروان خود را مسلمان نامید و این دین او و دین انبیایی بود که از ذریه او بودند یعنی اسماعیل و اسحاق و یعقوب. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وإلَه آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهاً وَاحِداً وَنَحْنُ لَهُ مسلمونَ﴿١٣٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و این دین رسولالله موسی و هارون علیهما الصلاة و السلام است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مسلمينَ﴿٨٤﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و ای دین رسولالله داوود و سلیمان علیهما الصلاة و السلام است و برای همین مردم را بهسوی اسلام دعوت میکردند؛ چنان که در نامه نبیّالله سلیمان علیه الصلاة و السلام به ملکه سبا این امر برایتان روشن شدهاست:
{إِنَّهُ مِن سليْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿٣٠﴾ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مسلمينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [النمل].
و برای همین زمانی که ملکه سبا تسلیم خداوند و پروردگار عالمیان شد گفت:
{قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سليْمَانَ لِلَّهِ ربّ العالمين} صدق الله العظيم [النمل:۴۴]
و من، امام مهدی آخرین خلیفهی خدا هستم. خداوند مرا بدعتگذار قرار نداده است بلکه من پیرو [رسول خدا] بوده و امیّیون و نصاری و یهود و تمام مردم را بهسوی دین اسلام دعوت میکنم، دینی که خداوند تمام انبیا و رسولان خود را با آن برانگیخته است و میان هیچیک از رسولان خداوند فرقی قایل نشده و از مسلمانان و تسلیمشدگان درگاه خداوند و پروردگار عالمیان هستم، خداوند یکتایی که شریکی ندارد و شما را بهسوی عبادت خداوند یگانه و بیشریک فرا میخوانم و هرکس به خدا شرک آوَرَد؛ اعمالش به هدر رفته و در آخرت از زیانکاران است. برای همین، من تمام مردم را بهسوی کلمهای واحد میخوانم : «لا اله الا الله وحده لا شریک له». ما نباید بهجایِ خدا، یکدیگر را ارباب خود قرار دهیم و نباید بهجایِ خداوند، یکدیگر را بخوانیم. هیچکس را همراه خدا نخوانید که از عذابشوندگان خواهید بود و مهدی منتظر و تمام انبیا و رسولان الهی [که بهناحق در موردشان مبالغه کردهاید] هرگز در برابر خدا به هیچکار شما نمیآیند. بدانید برتری تمام انبیا و رسولان الهی و مهدی منتظر بر شما تنها بر اساس تقواست، چون ما از خدا تقوا کرده و چیزی را جز پروردگار عالمیان عبادت نمیکنیم و برای محبوبتر و مقربتر بودن در نزد خدا با هم رقابت میکنیم. اگر به آن چه که مایه حیات شماست پاسخ دادید و از دعوت تمام انبیا و رسولان خدا و مهدی منتظر پیروی کردید و تنها خداوند یگانه و بیشریک را عبادت نمودید؛ شما هم همراه ما از بندگانی هستید که در راه حب و قرب خدا رقابت میکنند تا کدام مقربتر باشند و به این ترتیب هدایت شده و عبادت خود برای خداوند و پروردگار عالمیان را خالص گردانیده و اعتراف کردهاید که تمام انبیا و رسولان خدا؛ مانند شما از بندگان خدا هستند و اگر سرباز زده و بگویید: «هیهات هیهات ناصر محمد یمانی! و نصاری بگویند: چگونه از ما میخواهی برای حب و قرب خدا با رسولالله مسیح عیسی بن مریم رقابت کنیم او پسر خدا و شفیع ما در یوم الدین [روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند] است و اگر مسلمانان بگویند: صبرکن، صبرکن، ناصر محمد یمانی! تو دروغگویی گستاخ هستی نه مهدی منتظر! چگونه از ما میخواهی برای حب و قرب خدا، با سید انبیا و خاتم المرسلین محمد رسولالله رقابت کنیم؟ بلکه او در یوم الدین [روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند] شفیع ماست. ما مسلمان هستیم و سزاوار ما نیست برای حب و قرب خدا با نبیِّ خود رقابت کنیم. ناصر محمد یمانی! تو به خدا شرک آوردهای؛ ای کسی که از مسلمانان و نصاری و یهودیان دعوت میکنی برای حب و قرب خداوند با انبیا خود و رسولان پروردگارشان رقابت کنند. آنها شفیعان ما در یوم الدین هستند؛ چرا که از بندگان مکرم و مقرب درگاه خدا هستند». مهدی منتظر در پاسختان میگوید: شما همگی به خداوند و پروردگار عالمیان شرک آوردهاید و در پیشگاه خداوند در روزی که نه مال به کار انسان میآید و نه فرزندان و تنها کسی سود میکند که با قلبی سلیم و پاک از شرک در پیشگاه خداوند و پروردگار عالمیان حاضر شود؛خواهید دانست آیا اینها [انبیا و رسولان] به کار شما خواهند آمد یا نه؟ تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
روزی که هیچ کس نمیتواند برای دیگری کاری بکند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا ۖ وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّـهِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الانفطار].
روزی که هیچیک از انبیا و رسولان جرأت نمیکنند در پیشگاه پروردگارش شفاعت مشرکانی را بکنند که چشم امید به شفاعت آنان را در برابر خداوند دارند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{فَمَن يُجَادِلُ اللَّـهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى ربّهم لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{يَا أيّها الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴿٢٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]*.
و فرمودهی خداوند تعالی:
{وَاتقوا يَوْمًا لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شيئاً وَلا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلا هُمْ يُنصَرُونَ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسل رَبِّنَا بِالحقّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَيَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُردّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۵۳].
و فرموده خداوند تعالی:
{وَذَرِ الَّذِينَ اتخذوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كلّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْهَا} صدق الله العظيم [الأنعام:۷۰].
و فرمودهی خداوند تعالی:
{وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا يَضُرُّهُمْ وَلا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ} صدق الله العظيم [يونس:۱۸].
شاید یکی از علمای بزرگ مسلمین بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «همانا که مقصود خداوند بتپرستان است که بهجای خدا، بتها را میخوانند». مهدی منتظر در پاسختان میگوید: والله بین کسی که بتی را میخواند با کسی که امیدوار است یکی از بندگانی که رسول خدا یا یکی از صالحان است در پیشگاه خداوند شفاعت او را بکند فرقی نیست. سبحان الله العلي العظيم از آن چه که با خدا شریک میگیرید؛ خداوند بالاتر از این علوّ و سرکشی بزرگ است! این ناقض صفات خداوند سبحان و تعالی است که بندهای در پیشگاه خداوند و رب المعبودی که ارحم الراحمین و از همه بندگانش رحیمتر است شفاعت بندگان را بکند.شایسته و سزوار هیچ بندهای نیست که جرأت کند در پیشگاه خداوند و پروردگار ارحم الراحمین شفاعت بکند؛ چگونه چنین چیزی ممکن است؟ آیا آن بنده، از خداوند ارحم الراحمین، رحیمتر است سبحانه و تعالی علوا کبیرا! هرکس امیدوار است بندهای در پیشگاه خدا شفاعتش را بکند، نسبت به این فرموده خداوند کافر شدهاست که میفرماید:
{{هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}} [يوسف:۶۴]،
اگر ایمان دارید، خداوند بیش از بندگانش نسبت به شما رحیم است، همین رحمتی که خداوند بر خود فرض نموده حجت خداوند بر شماست. چون از آنجایی که خداوند ارحم الراحمین است؛ سزاوار نیست بندهای وجود داشتهباشد که بیش از خدا نسبت به شما رحیم باشد. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأرض قُل لِلّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ القيامة لاَ رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و خداوند تعالی میفرماید:
{فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل ربّكم ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ يردّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿١٤٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
بله؛ کسانی که ایمان نمیآورند خداوند ارحم الراحمین است، به خود زیان میرسانند. به دعای اصحاب اعراف بنگرید، آیا آنها در آن روز امید دارند بندهای در پیشگاه خداوند برای آنان شفاعت کند؟ [خیر] بلکه میگویند:
{وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ﴿٤٦﴾ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و سپس از نزد خداوند ارحم الراحمین به آنان پاسخ دادهمیشود و به ایشان میفرماید:
{ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
اما اصحاب آتش به ملائکه «الرحمن» التماس میکنند تا شفاعتشان را بکنند و خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [غافر].
ببینید ملائکه مقرب چه جوابی به اهالی آتش میدهند:
{قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَآتيكم رُسلكُمْ بِالبيّنات قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [غافر]
یا میدانید بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:
{قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ} صدق الله العظيم؟یعنی به درگاه خداوند یگانه و بیشریک دعا کنید و دعای مشرکان و درخواست آنان از بندگان مقرب چیزی جز گمراهی نیست. چون آنها از ملائکه مقرب «الرحمن» [ یعنی خداوند] میخواهند از پروردگارشان بخواهند که به آنها رحم کرده و ولو برای یک روز، عذاب جهنم را کم کند. ولی به درگاه خداوند دعا نمیکنند که: «پروردگارا ما به خود ظلم کردیم و اگر تو ما را مورد مغفرت و رحمت خود قرار ندهی در آتش جهنم جاودانه عذاب خواهیم شد».
و سؤال این است: چرا اینها به درگاه پروردگار که از ملائکه مقرب رحیمتر است دعا نمیکنند؟ و جواب را در آیات محکم کتاب پیدا میکنید:
{إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿٧٤﴾ لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿٧٥﴾ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَـٰكِن كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
آیا میدانید بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:
{وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ} صدق الله العظیم؟
یعنی از رحمت خداوند مأیوس و نا امید هستند و به دلیل مأیوس بودن از رحمت خداوند ارحم الراحمین، جاودانه در آتش میمانند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيات اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَئِكَ يَئِسُوا مِن رَّحْمَتِي وَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أليم﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
ای بندگان خدا! من امام مهدی ناصر محمد یمانی بنده نعیم اعظم و همان «خبیر به الرحمن» هستم که در آیات محکم قرآن، ذکرش آمده است و شما را موعظه کرده و سخن بلیغی را به شما میگویم: پیش خودتان فکرکنید که اگر فرزندانی داشته باشید که هزار سال در برابرتان عصیان کرده و سپس بمیرند و پدرشان بهخاطر عدم اطاعت فرزندان، نسبت به آنان خشمگین باشد و خداوند آنها را وارد آتش کند و پدراز این موضوع باخبر شده و فریاد زدن آنها را داخل آتش جهنم ببیند. حال تصور کنید هرچقدر هم در برابر والدینشان عصیان کرده باشند، در قلب والدین نسبت به فرزندان چه میگذرد و چقدر متحسر هستند. آنها حتماً به خاطر فریاد فرزندان در آتش متحسر هستند و حتما حسرت قلبی والدین بسیار بزرگ خواهد بود و هرکس فرزندی داشته باشد میداند چقدر عذاب شدن فرزند در آتش برای والدین گران و سنگین است. حال امام مهدی به شما میگوید وقتی شما این قدر به حال فرزندانتان که در آتش عذاب میشوند حسرت میخورید؛ پس در مورد حسرت خداوندی که بیش از شما نسبت به فرزندانتان رحیم است چه گمانی دارید؟ من خداوند را متحسر مییابم؛ او برای تمام بندگانی که رسولان پروردگارشان را تکذیب کردند و با ظلم کردن در حق خویش، خودشان زمینه هلاکت خود را فراهم کردهاند، متحسر است، با اینکه پروردگار به آنها هیچ ظلمی نکردهاست، ولی خداوند ارحم الراحمین برای بندگانی که به خود ظلم کردند متحسر است. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
ای انصار مهدی منتظر [عبد نعیم اعظم] ناصر محمد یمانی! قومی باشید که خداوند در آیات محکم کتابش وعده آنها را داده و فرمودهاست:
{يَا أيّها الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:۵۴].
و بدانید اگر از تمامی مسلمانان سؤال کنم: آیا خداوند را بیش از هرچیزی در این دنیا و آخرت دوست دارید؟ جواب همه آنها بله خواهد بود. پس به آنها میگویم: مهدی منتظر ناصر محمد یمانی با برهانی آشکار از آیات محکم قرآن عظیم به شما فتوا داد که خداوند به دلیل ظلمی که بندگان با تکذیب رسولان الهی به خود میکنند، خرسند و سعید نیست؛ رسولانی که مردم را بهسوی خدا دعوت میکردند تا مورد مغفرت او قرار گیرند ولی مردم از رسولان رحمت او رو میگردانند:
{وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿٩﴾ قَالَتْ رُسلهُمْ أَفِي اللَّـهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ...} صدق الله العظيم [إبراهيم].
سپس خداوند آنان را بهخاطر روگرداندن از رحمت الهی و عفو و غفران او نسبت به بندگان؛ هلاک میکند و با وجود این میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
و عبد نعیم اعظم، امام مهدیِ «خبیر به الرحمن»، بهحق چنین فتوایی به شما داده است و هر کس نسبت به این فتوای حق، کافر شود؛ نسبت به {{هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}} کافر شده است. و اما کسانی که به حق شهادت میدهند: «خداوند حقا ارحم الراحمین است» و سپس میگویند: «از آنجا که خداوند ارحم الراحمین است؛ حتما باید برای بندگانی که [در همه امتها] به خود ظلم کردهاند، متحسر باشد» و سپس فتوای مهدی منتظر را در مورد این حقیقت بسیار بزرگ در آیات محکم کتاب خدا تصدیق کرده و در مییابند پروردگار سبحان و تعالی حقاً بهخاطر بندگانی که به خود ظلم کردهاند متحسر است. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كلّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
و سپس میگویند: «حال که چنین است واحسرتا بر نعیم اعظم ما که از نعیم جنت بزرگٔتر است».
و آنگاه میگویند: «ای خداوند عالمیان، پس ما را برای چه آفریدهای؟ راضی بودن از ما، فقط جزئی از نعیم رضوان تو بر بندگانت است. تو در نفست راضی نمیشوی مگر این که بندگانت همگی مشمول رحمت تو شوند؛ ای خداوندی که رحمتت همه چیز را در برمیگیرد. بعد از آن که امام مهدی این حقیقت بسیار بزرگ و خبر عظیم را به ما داد که محبوبترین چیز نزد ما یعنی خداوند و پروردگارمان در نفس خود راضی و خرسند نیست و از آنجا که ارحم الراحمین است، لذا بهخاطر بندگانی که در حق خود ظلم کردهاند متحسر است. خداوندی که از همه انبیا و رسولان و مهدی منتظر و ملائکه مقرب و همه مخلوقاتش، رحیمتر و مهربانتر است. حال چگونه ممکن است ما با حور العین و جنت نعیم شاد و خوشبخت باشیم درحالیکه حبیب ما، خداوند و پروردگار عالمیان، در نفس خود به دلیل ظلم بندگان درحق خود راضی و خرسند نیست؟ اف بر بهشت نعیم و حورالعین....ما به دنبال تحقق نعیمی هستیم که بسیار بزرگتر از حور العین و بهشت نعیم خداست؛ ما به دنبال این هستیم که خداوند در نفس خود راضی باشد و برای بندگانش متحسر نبوده و نسبت به آنان خشمگین هم نباشد. ای خداوند عالمیان! اگر این نعیمی که از نعیم بهشت خداوند بسیار بزرگتر است محقق نمیشود، پس چرا ما را آفریدهای؟ ما درمورد بندگانت با تو محاجه نمیکنیم. رَحمِ ما نسبت به بندگان بیش از تو نیست پاک و منزهی تو خدایا و بسی برتر و والاتر از چنین نسبتهایی! سزاوار هیچ بندهای نیست که بیش از تو، نسبت به بندگان رحیم باشد؛ پاک و منزهی تو خدایا و بسی برتر و والاتر ازچنین نسبتهایی! چرا که تو خداوند ارحم الراحمین هستی و در میان بندگانت کسی نیست که بیش از تو نسبت به بندگانت رحم داشته باشد؛ پاک و منزهی تو خدایا و بسی برتر و والاتر ازچنین نسبتهایی! ای کسی که رحمت را بر خود فرض نموده و تو فرمودهای و سخن تو حق مبین است که:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الأرض كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [يونس:۹۹].
خداوندا! جاهلان گمان میکنند حکمت تو اقتضا میکند عدهای را هدایت کرده و به بهشت بفرستی و عدهای را گمراه کرده و به جهنم بسپاری و نمیفهمند [با چنین گمانی] تو را ظالم دانسته و نسبت به این فرموده حقت که در آیات محکم کتابت آمده است، کافر شدهاند:
{إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النّاس شيئاً وَلَكِنَّ النّاس أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [يونس]،
چون نمیدانند بیان حق این فرموده خداوند تعالی چیست:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الأرض كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم.
این آیه یعنی اگر خداوند بخواهد میتواند با قدرتش تمام اهالی زمین را هدایت کند و از این کار ناتوان نیست، پاک و منزه است خدایا و بسی برتر و والاتر ازچنین نسبتهایی! همانا که خداوند بر هر کاری قادر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۵].
ممکن است یکی ازعلمای بزرگ امت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «اگر چنین است؛ پس چرا خداوند همه آنها را هدایت نمیکند؟» وصاحب علم کتاب جواب را از فرموده خداوند تعالی پیدا کرده و برایت میآورد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۳].
پس هرکس به درگاه خدا انابه کند؛ خداوند قلبش را به راه راست هدایت میکند و این حجت خداوند در برابر کسانی است که قلبشان به راه راست هدایت نشده است، چون در آیات محکم کتابش چگونگی هدایت شدن را به آنها آموخته است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ} صدق الله العظيم.
خداوند به تمام بندگانی که از پروردگارشان میخواهند قلبشان را هدایت کند؛ چنین فتوایی داده است:
{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
و برای همین مهدی منتظر، خداوند سبحان را از ظلم کردن در حق احدی از بندگانش مبرا میکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَوَجَدُوا مَاعَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:۴۹].
پس ای بندگان خدا! به درگاه پروردگارتان انابه کنید تا قلبتان را هدایت فرماید، همانا که خداوند قلب انابهکننده [قلب منیب] را هدایت میکند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿٣١﴾ هَـٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ﴿٣٢﴾ مَّنْ خَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ ﴿٣٣﴾ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ۖ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿٣٤﴾ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [ق].
آیا میدانید به چه کسی اوّاب گفته میشود؟ او بندهای است که به پروردگارش رو آورده و به درگاه او انابه میکند تا گناهانش را بیامرزد و قلبش را هدایت کند و از کفر و فسق و عصیان بیزارش نماید. خداوند تعالی میفرماید:
{ربّكم أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُورًا﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]،
دلیل این است که خداوند مردم را تغییر نمیدهد مگر خودشان در نفسشان تغییر ایجاد کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ} صدق الله العظيم [الرعد:۱۱]
و اگر از حق دور شده و به بیراهه روند و به عقل و منطق توجه نکرده و کورکورانه و بدون این که علمی از جانب خدا داشتهباشند، از چیزی پیروی کنند؛ آنگاه که از حق دور شدند، خداوند هم آنان را از حق منحرف کرده و بر گمراهی آنان میافزاید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَد تَّعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُمْ ۖ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّـهُ قُلُوبَهُمْ ۚ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿٥﴾وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التّوراة وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحمد ۖ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَـٰذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٦﴾ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ وَهُوَ يُدْعَىٰ إِلَى الْإِسْلَامِ ۚ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الصف].
چرا که خداوند با دادن عقل و گوش و چشم به انسان کمک کرده و برایشان رسولانی فرستادهاست تا یا به راه حق هدایت شوند و یا به مسیر گمراهی بروند؛ خداوند انسان را مخیر کرده است و سپس او را به مسیری میبرد که خود انسان انتخاب میکند؛ خداوند انسان را بر سر دو راه قرار داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ﴿٨﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿٩﴾ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [البلد].
اگر انسان ازعقلی که خداوند برای کمک به او دادهاست، استفاده کند؛ این عقل، مشاور امین او خواهد بود و نه به پروردگارش خیانت میکند و نه به صاحبش. اگرانسان بگوید: «ای عقل من؛ فکر میکنی چه کسی مستحق عباد شدن است؟» عقل میگوید: «خداوند یگانه و بیشریکی که تو و آسمانها و زمین را آفریده است، شایسته عبادت است». آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی هست؟ ولی اگر از عقلش استفاده نکند و گمان کند پیشینیان از او داناتر بوده و حکمشان استوارتر و بهتر است، بدون این که اصلا از عقلش استفاده کند؛ از آنان پیروی میکند وهمیشه بدون هیچ تعقلی کورکورانه راه آنان را درپیش میگیرد. ببینید رسولالله ابراهیم علیه الصلاة و السلام چگونه تدبر میکرد و میخواست مردمش هم عقلشان را به کار گیرند تا شاید نسبت به حق بصیرت پیدا کنند و ببینند که در گمراهی آشکار هستند. لذا تمام بتهای آنها بهجز یک بت را شکست و تبر را گردن آن بت گذاشت تا وقتی به او میگویند:
{قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿٦٢﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]،
مردم بدون این که چیزی بگویند، پیش خودشان فکر کرده و تکتک آنها سرشان را پایین انداخته و تدبر کردند و فتوای حق عقلهایشان این بود:
{فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
همانا این امری بود که در نفسشان رخ داد و عقلشان چنین جوابی به آنان داد:
{فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
بعد از تفکر، سرشان را بالا آورده و گفتند:
{لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ ﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]،
آنگاه ابراهیم برای آنان دلیل عقلانی و منطقی آورد و گفت:
{قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ﴿٦٦﴾ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
اما غرور و تعصب مردم، باعث شد تا این سخن ابراهیم آنان را به گناه بکشاند:
{أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
با این که نزدیک بود به کار گرفتن عقل باعث هدایتشان شود ولی این سخن خلیل الله ابراهیم آنان را عصبانی کرد:
{أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم
و به همین دلیل گفتند:
{قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿٦٨﴾ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ ﴿٦٩﴾ وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
نزدیک بود خلیل الله ابراهیم با حکمتی که در استفاده از عقل و تفکر آنان در پیش گرفتهبود، ایشان را در مسیر هدایت قرار دهد و اگر در آن لحظه به این کار ادامه داده و تلاش میکرد با حکمت و موعظه حسنه آنان را قانع کند؛ با کمک از عقلشان که آن را به حق بین خود و ابراهیم به حکمیت گرفته بودند؛ هدایتشان میکرد:
{فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
یعنی شما ظالم هستید نه ابراهیم، چطور بتهایی را میپرستید که نه میتوانند حرف بزنند و نه نفع و ضرری برسانند و از خودشان هم نمیتوانند دفاع کنند چه برسد به دفع حوادث بد از شما.
شاید یکی از جاهلانی که درمورد انبیاء بهناحق مبالغه میکنند، بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی تو خلیل الله ابراهیم را هم تخطئه میکنی؟». امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: ای قوم! به هیچ وجه چنین نمیکنم. این حاصل جستجوی مهدی منتظر در کتاب است که چرا رسولان نتوانستند از مردم امتی واحد تشکیل دهند که در راه راست باشند؟ و گروهی هدایت شدند و گروهی از حق روگرداندند. اما امام مهدی ملکف است به اذن خداوند از تمام مردم امتی واحد تشکیل دهد که در راه راست و صراط مستقیم قرار دارند. پس در کتاب جستجو کردم تا دلایل شکست رسولان را در نجات دادن تمام مردم بیایم. دلایل متعددی در آیات محکم کتاب یافتم که به شرح ذیل است:
حسرت خوردن رسولان برای مردم و فراموش کردن تحسر خداوند سبحان و تعالی نسبت به بندگان، خداوندی که بیش از آنان نسبت به بندگان رحیم است. رسولالله نوح علیه الصلاة و السلام اشتباه کرد و با فرمان خداوند مخالفت نمود:
{وَلا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إنَّهُم مُغْرَقُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:۲۷]،
تا این که کسی همراه قومش غرق شد که نبیالله نوح گمان میکرد پسرش است و از شدت تحسر قلبی برای پسرش نتوانست صبر پیشه کند و خطاب به پروردگارش فرمود:
{فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ} صدق الله العظيم [هود:۴۵].
ولی پاسخی از سوی خداوند آمد که در آن به نوح صفت جهالت داده شد. خداوند تعالی میفرماید:
{قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
چون در آن لحظهای که نبیّاش خداوند را مورد خطاب قرار داد، تلاش میکرد برای فرزندش شفاعت کند و به درگاه خدا شِکْوِه کرد که این پسرش است و او پدرش، و تو میدانی رحمت پدر نسبت به پسر چگونه است و با وعده خداوند در مورد رحمتش به نوح، با پروردگارش محاجه میکرد؛ او در آن لحظه حسرت کسی که بیش از او نسبت به آن پسر رحمت داشت یعنی خداوند ارحم الراحمین را فراموش کرده بود. برای همین پاسخ سختی از سوی خداوند به نوح داده شد و او را موعظه کرد که از جاهلان نباشد، یعنی از کسانی نباشد که نسبت به پروردگارشان جاهل هستند، همان طور که محمد رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- را موعظه کرد. زمانی که رسولالله به خاطر مردم، آنقدر متحسر بود که نزدیک بود از شدت تحسر برای آنان جان بدهد و از پروردگارش تمنا میکرد با نشانه و آیتی او را یاری کند تا مردم باور کرده و پیرو او شوند. خداوند تعالی به نبیِّ خود فرمود:
{وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۳۵].
و درمورد نوح علیه الصلاة و السلام؛ او متوجه بخشی از خطای خود شد و فهمید با فرمان پروردگارش مخالفت کردهاست، چون خداوند قبل از غرق کردن مردم، به او فرمان دادهبود در مورد ظالمان با او سخن نگوید و آنها غرق خواهند شد. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
ولی رسولالله نوح -عليه الصلاة و السلام- از شدت تحسر برای پسرش، فرمان پروردگارش را فراموش کرد. سپس مانند خلیفه خدا آدم [که پیش از او استغفار و توبه انابه کرده بود]، او هم توبه کرد، رسولالله نوح عليه الصلاة و السلام گفت:
{قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
و مهدی منتظر از این خطا درس میگیرد، چون به اذن خداوند در آیات محکم کتاب به دنبال دلایل شکست انبیا در تشکیل امتی واحد از مردم که در راه راست باشند، میگردد. من به این نتیجه رسیدم که به دلیل اعتقاداتی که کافران دارند، نمیتوان آنان را با فرستادن معجزه آنان هدایت کرد. انبیا معتقد بودند اگر خداوند با فرستادن معجزه و نشانههای تصدیق، آنان را یاری کند؛ مردم باورشان کرده و از آنها پیروی میکنند. برای همین خداوند به جَدَّم محمد رسولالله - صلّى الله عليه وآله و سلّم - فرمود:
{وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسل مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَىٰ مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّىٰ أَتَاهُمْ نَصْرُنَا ۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّـهِ ۚ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمرسلِينَ ﴿٣٤﴾ وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سلمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٣٥﴾إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ ۘ وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّـهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿٣٦﴾ وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۚ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَن يُنَزِّلَ آيَةً وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ولی خداوند میداند اگر مانند انبیا پیش از او، با نشانههای تصدیق جَدَّم را یاری کند، مردم نسبت به آن نشانهها کافر شده و خواهند گفت: «این سحری آشکار است» و آنگاه محمد رسولالله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- همانند انبیای قبلی برعلیه مردم دعا میکرد و خداوند هم مردم را هلاک میگرداند، درحالیکه یک دهم قرآن عظیم به آنها نرسیده بود. ولی این از روی رحمت خداوند بود که ایشان را با «معجزههای تصدیق» مؤید نساخت، چون خداوند میدانست آنها را تکذیب خواهند کرد و حتی اگر محمد رسولالله -صلی الله علیه و آله و سلم- همه آنها را به اذن خدا به معراج میبرد و یکی از درهای هفتگانه آسمان به روی آنان باز میشد تا از آسمانها بگذرند و به جنة المأوی راه یابند، باز تکذیب میکنند. بنگرید چه خواهند گفت، خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ ﴿١٤﴾ لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الحجر].
لذا ای جماعت انصار! از خدا نخواهید با نشانه و معجزه یاریتان کند چون تا زمانی که آنها در پی دیدن معجزهاند و گمان میکنند اگر خداوند، دعوتگر را با معجزه یاری دهد؛ او را تصدیق کرده و از او پیروی میکنند، هدایت نخواهند شد. این عقیدهای غلط است چون خداوند بین انسان و قلب او حایل میشود، آنان از کجا میدانند که به آن یقین آورده و از من پیروی خواهند کرد؟ خداوند تعالی میفرماید:
{وَأَقْسَمُوا بِاللَّـهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّـهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٠٩﴾ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١١٠﴾وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كلّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ای انصار گرامی! ای بازدید کنندگان و حقجویان، عذر مهدی منتظر را به خاطر طولانی بودن بیانات حق بپذیرید؛ چون این خبر بزرگی است و برما واجب است کتاب را به تفصیل بیان کنیم و سزاوار مهدی منتظر حق پروردگارتان نیست که از خودش تفصیلی بیاورد؛ بلکه خداوند کتابی مفصل برایتان نازل فرموده و ما تفاصیل آن را از خود این کتاب و این «قول ثقیل» برایتان میآوریم، باشد که اندیشه کنید. پس از خردمندان باشید؛ از کسانی که در آیات کتاب تدبر میکنند و سخنان کسانی را قبول نمیکنند که ندانسته به خدا نسبت داده و افترا زده و میگویند تأویل قرآن را کسی جز خدا نمیداند. این افترا به خداوند است و خداوند سبحان چنین چیزی را نفرموده است و وای برآنان که ندانسته به خدا نسبت میدهند!
شاید یکی از علمای بزرگ اهل سنت یا شیعه بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «صبرکن، صبرکن ای دروغگوی گستاخ. تو مهدی منتظر محمد بن عسگری نیستی، تو مهدی منتظر محمد بن عبدالله نیستی. چطور کلام خداوند را انکار میکنی که میفرماید:
{وَمَا يَعْلَمُ تأويله إِلَّا اللَّهُ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷]
مهدی منتظر حق پروردگارشان، ناصر محمد یمانی، در پاسخ آنان میگوید: این تنها در مورد آیات متشابه قرآن است و این آیات حدود ده درصد یا کمتر از آیات قرآنی را تشکیل میدهند. اما آیات محکم کتاب که خداوند آنها را به عنوان آیات ام الکتاب قرار داده است؛ همگی آیاتی روشن و واضح و مایه تذکر برای خردمندان هستند. خداوند تعالی میفرماید:
{هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كلّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
و امام مهدی تنها با آیات محکمی که عالم و جاهل شما آنها را میفهمند با شما محاجه مینامید و به حق شما را خاموش میکند، باشد که هدایت شوید. کسی که مهدی منتظر را تصدیق نماید و از او پیروی کند، ولی فقط فکر کند حق ندارد در راه حب و قرب خداوند با او رقابت کند و ببیند که سزاوار نیست بیش از مهدی منتظر نزد خدا مقرب و محبوب باشد؛ مهدی منتظری که خدا او را انتخاب کرده و خلیفه خود در زمین قرار داده و خبیر به «الرحمن» و انسانی است که خداوند علم بیان کتاب را به او آموخته و او را امام رسولالله مسیح عیسی بن مریم قرار داده است و سپس بگوید: «چطور بعد از این کرمی که خداوند به مهدی منتظر عنایت کردهاست و با وجود این تکریم من چگونه میتوانم در راه حب وقرب خدا با او رقابت کنم؟» و بعد بگوید: «او خلیفه خداوند است و برای حب و قرب خدا از من شایستهتر و سزاوارتر است»؛ مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخش میگوید: مگر تو مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را عبادت میکنی؟ خداوند به خاطر کفرت تو را لعنت خواهد کرد و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در برابر خداوند به هیچوجه به کار تو نخواهد آمد. بلکه حق این است که باور داشته باشی ناصر محمد یمانی مثل ما بندهای از بندگان خداوند است و ما را بهسوی عبادت خداوند یگانه و بیشریک دعوت میکند و میگوید: ای جماعت مسلمین! اگر خدا را دوست دارید از دعوت محمد رسولالله و تمام انبیا و رسولان الهی پیروی کرده و از بندگانی باشید که برای نزدیک شدن به خدا رقابت میکنند و مانند ایشان عمل کنید؛ خداوند در آیات محکم کتابش فتوا داده است آنها چه میکنند و فرموده که همگی برای حب و قرب بیشتر به خدا در رقابت هستند. خداوند تعالی میفرماید:
{رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ ۖ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿٥٤﴾ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ ۖ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿٥٥﴾ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾ وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
بندهای از بندگان خداوند که در راه حب و قرب الهی به سوی رب المعبود رقابت میکند، عبد النّعيم الأعظم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــــ
* در اینجا، مقصود از کافران، کسانی نیست که به خداوند کافر هستند، بلکه مقصود خداوند کسانی است که نسبت به نداشتن شفیع کافر هستند و گمان میکنند انبیا و اولیا، نزد خدا شفیع آنان هستند.
الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
_____________
( ردّ المهديّ المنتظَر على أسد السُّنّة )
بحثت في الكتاب عن أسباب فشل الرسل في إنقاذ الأمّة جميعاً فوجدت في محكم الكتاب أسباباً عِدّةً ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسَلين وآله الطيّبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين..
اعلم يا أسد السُّنّة إنّما يريد الماحي للظلام أن يُقيم عليك الحجّة بالحقّ لأنّكم أصلاً لا تنتظرون نبيّاً جديداً اسمه أحمد فقد سبق بعثه وهو ذاته محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، والسؤال الذي يطرح نفسه هو: لماذا من الأنبياء من يجعل الله له اسمين اثنين في الكتاب؟ وذلك حتى تعلموا أنّ الله لم يجعل الحجّة في الاسم؛ بل في العلم. وقال الله تعالى: {الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
فما هو اسم الرسول الذي يجدونه في التّوراة والإنجيل؟ والجواب في محكم الكتاب: {وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَـٰذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [الصف].
والسؤال الذي يطرح نفسه: فما اسم الرسول الذي أرسله الله من بعد المسيح عيسى ابن مريم صلّى الله عليه وآله وسلّم؟ والجواب في محكم الكتاب: {الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿١﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۙ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّـهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [محمد].
والسؤال الذي كذلك يطرح نفسه هو: هل رسول الله محمد - صلّى الله عليه وآله وسلّم - هو خاتم الأنبياء والمرسَلين؟ والجواب في محكم الكتاب: {مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
ولربّما يودّ أحد السائلين أن يقاطعني فيقول: "وكيف نعلم أن للأنبياء من اسمين اثنين في الكتاب؟"، ومن ثم يردّ عليه المهديّ المنتظَر وأقول: أفلا تفتيني أيّها السائل من هو نبيّ الله إسرائيل ومن هم ذريته؟ ثم يردّ علينا السائل ويقول: "هذا شيءٌ معروفٌ باتّفاق كافة أهل الكتاب من اليهود والنّصارى والمسلمين أنّ نبيّ الله إسرائيل هو ذاته نبي الله يعقوب، وبني إسرائيل هم ذريّة أبنائه ويتكونون من اثني عشر قبيلة، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّـهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا ۖ وَقَالَ اللَّـهُ إِنِّي مَعَكُمْ ۖ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
ويتكوّن بنو إسرائيل من اثني عشر قبيلة أمماً، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ۖ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿٦٠﴾ وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا ۖ قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ ۗ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّـهِ ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وسبب وجود بني إسرائيل هو لأنّ نبيّ الله يعقوب وهو ذاته نبيّ الله إسرائيل وسبقت هجرته إلى مصر هو وأهل بيته جميعاً بدعوةٍ من عزيز مصر؛ رسول الله يوسف بن يعقوب الذي ضاع منه من قبل، وقال الله تعالى: {اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَـٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
فهاجر نبي الله يعقوب هو وأولاده إلى مصر ليقطنوا مع ابنه يوسف عزيز مصر. وقال الله تعالى: {فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا ۖ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٩٦﴾ قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ ﴿٩٧﴾ قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٩٨﴾ فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَىٰ يُوسُفَ آوَىٰ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِن شَاءَ اللَّـهُ آمِنِينَ ﴿٩٩﴾ وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا ۖ وَقَالَ يَا أَبَتِ هَـٰذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا ۖ وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي ۚ إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِّمَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿١٠٠﴾} صدق الله العظيم [يوسف]، ومن ثم عاش أولاد يعقوب وأنجبوا اثني عشر قبيلة في مصر وهم بنو إسرائيل، وأفتيناك أيّها المهديّ المنتظَر بالحقّ أن نبيّ الله إسرائيل في الكتاب هو ذاته نبي الله يعقوب".
ومن ثم يردّ عليكم المهدي وأقول: شكراً لك أيّها السائل، فهل تذكر سؤالك في أول هذا البيان بقولي: (ولربّما يودّ أحد السائلين أن يُقاطعني فيقول وكيف نعلم أنّ للأنبياء من اسمين اثنين في الكتاب؟)، ومن ثم أجبتَ على نفسك وأثبتَّ بالبرهان من مُحكم القرآن أنّ نبيّ الله إسرائيل هو ذاته نبيّ الله يعقوب، وعليه فإنّ نبيّ الله أحمد هو ذاته محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم.
والسؤال: فما هي الحكمة الحقّ أن جعل الله لهم من اسمين اثنين في الكتاب؟ ومن ثم يردّ عليكم المهديّ المنتظَر مُبيّناً الحكمة بالحقّ: وذلك لكي يعلم اليهود والنّصارى والأمّيّين المسلمين أنّ الله جعل الحجّة في العلم وليس في الاسم لعلكم تتّقون بأنّ بعث الله لكم من يعيدكم إلى منهاج النّبوّة الأولى فزاده الله عليكم بسطةً في العلم وأن تستمسكوا بحجّة العلم، فإن هيمن عليكم بعلمٍ وسلطانٍ من لدُن حكيم عليم فقد علمتم أنّ الله اصطفاه عليكم خليفةً وملكاً وقائداً وإماماً عليماً ليهديكم إلى الصراط المستقيم، وها هو قد حضر فبعثه الله إليكم في قدره المقدور في الكتاب المسطور يدعوكم وكافة أهل الكتاب والنّاس أجمعين إلى الدخول في الإسلام الذي جاء به رسول الله موسى عليه الصلاة والسلام، ولذلك قال فرعون حين أدركه الغرق: {قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ} صدق الله العظيم [يونس:90].
وأدعوكم والنّاسَ أجمعين إلى دين الإسلام الذي جاء به رسول الله المسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام. وقال الله تعالى: {فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّـهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّـهِ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
وأدعوكم والنّاسَ جميعاً إلى دين الإسلام الذي جاء به خاتم الأنبياء والمرسَلين جدّي محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّـهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۗ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّـهِ فَإِنَّ اللَّـهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
وتصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٨٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ذلكم دين الله الإسلام الذي بعث به جميع المرسَلين من أوّل الرسل المبعوثين بالكتاب نوح عليه الصلاة والسلام فبعثه الله ليدعو النّاس إلى دين الإسلام. وقال الله تعالى: {وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّـهِ فَعَلَى اللَّـهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ ﴿٧١﴾ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٧٢﴾ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ﴿٧٣﴾ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِن قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ نَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ ﴿٧٤﴾ ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَىٰ وَهَارُونَ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِينَ ﴿٧٥﴾ فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا إِنَّ هَـٰذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٦﴾ قَالَ مُوسَىٰ أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكُمْ ۖ أَسِحْرٌ هَـٰذَا وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [يونس].
وقال الله تعالى لرسوله إبراهيم: {إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ ۖ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٣١﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ولذلك كان يُسمّي أتباعه بالمسلمين فهو دينه ودين ذرّيته الأنبياء من ذريته إسماعيل وإسحاق ويعقوب، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَـٰهَكَ وَإِلَـٰهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَـٰهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿١٣٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وهو دين رسول الله موسى وهارون عليهما الصلاة والسلام. وقال الله تعالى: {وَقَالَ مُوسَىٰ يَا قَوْمِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّـهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِن كُنتُم مُّسْلِمِينَ ﴿٨٤﴾} صدق الله العظيم [يونس].
وهو دين رسول الله داوود وسليمان عليهما الصلاة والسلام، ولذلك يدعو النّاس إلى دين الإسلام كما تبيّن لكم دعوته في رسالة نبيّ الله سليمان - عليه الصلاة والسلام - إلى ملكة سبأ: {إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿٣٠﴾ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [النمل]. ولذلك حين أسلمت ملكة سبأ لله ربّ العالمين قالت: {قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ} صدق الله العظيم [النمل:44].
وأنا الإمام المهدي خاتم خلفاء الله أجمعين لم يجعلني الله مُبتدعاً؛ بل مُتّبعاً أدعو الأمّيّين والنّصارى واليهود والنّاس أجمعين إلى دين الإسلام الذي بعث الله به كافة الأنبياء والمرسَلين ولا اُفرّق بين أحدٍ من رسله وأنا من المسلمين لله ربّ العالمين وحده لا شريك له، أدعوكم إلى عبادة الله وحده لا شريك له ومن أشرك بالله فقد حبط عمله وهو في الآخرة لمن الخاسرين، لذلك أدعو النّاس أجمعين إلى كلمةٍ سواءٍ أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له فلا يتّخذ بعضنا بعضاً أرباباً من دون الله ولا يدعو بعضنا بعضاً من دون الله، فلا تدعوا مع الله أحداً فتكونوا من المُعذَّبين فلن يغني عنكم المهديّ المنتظَر وكافة الأنبياء والمرسَلين لئن بالغتم في أمرنا بغير الحقّ، واعلموا أنّ جميع الأنبياء والمرسَلين والمهديّ المنتظَر لم يُفضِّلهم الله عليكم إلا بالتقوى لأنّهم اتّقوا الله فلم يعبدوا سواه ونتنافس جميعاً إلى الله أيّنا أحبّ وأقرب، فإن استجبتم لما يُحييكم فاتّبعتم دعوة كافة الأنبياء والمرسَلين والمهديّ المنتظَر إلى عبادة الله وحده لا شريك له وكنتم معنا ضمن عبيده المُتنافسين في حُبّ الله وقربه أيّهم أقرب فقد اهتديتم وأخلصتم عبادتكم لله ربّ العالمين واعترفتم أنّ جميع الأنبياء والمرسَلين عبادٌ لله أمثالكم، وإن أبيتم وقلتم هيهات هيهات يا ناصر محمد اليماني! وقال النّصارى: "فكيف تُريدنا أن ننافس رسول الله المسيح عيسى ابن مريم في حبّ الله وقربه وهو ابن الله شفيعنا يوم الدّين يوم يقوم النّاس لربّ العالمين!"، وإن قال المسلمون: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني إنّك كذاب أشِر ولست المهديّ المنتظَر، فكيف تُريدنا أن نُنافس سيد الأنبياء وخاتم المرسَلين محمد رسول الله في حبّ الله وقربه؟ بل هو شفيعنا يوم الدّين يوم يقوم النّاس لربّ العالمين، فلا ينبغي لنا نحن المسلمون أن ننافس نبينا في حُبّ الله وقربه! فقد أشركت بالله يا ناصر محمد اليماني يا من تدعو المسلمين والنّصارى واليهود أن ينافسوا أنبياءهم ورسل ربّهم في حبّ الله وقربه وهم الشفعاء يوم الدّين لأنّهم عباد الله المكرمون والمقربون". ثم يردّ عليكم المهديّ المنتظَر وأقول: إذاً قد أشركتم جميعاً بالله ربّ العالمين، وسوف تعلمون هل ينفعونكم بين يدي الله يوم لا ينفع مالٌ ولا بنون إلا من أتى الله بقلبٍ سليمٍ من الشرك بالله ربّ العالمين؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]، يوم لا تملك نفس لنفس شيئاً تصديقاً لقول الله تعالى: {يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا ۖ وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّـهِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الانفطار]، يوم لا يتجرأ نبيٌّ ولا رسول أن يتقدم بين يدي الله طالباً من ربّه الشفاعة للمشركين الذين يرجون شفاعتهم بين يدي الله تصديقاً لقول الله تعالى: {فَمَن يُجَادِلُ اللَّـهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا} صدق الله العظيم [النساء:109].
وقوله تعالى: {وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
وقوله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وقوله تعالى: {وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وقوله تعالى: {يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ قَدْ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:53].
وقوله تعالى: {وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنْهَا} صدق الله العظيم [الأنعام:70].
وقوله تعالى: {وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّـهِ} صدق الله العظيم [يونس:18].
ولربّما يودّ أن يُقاطعني أحد فطاحلة علماء الدّين المسلمين ويقول: "إنّما يقصد عبدة الأصنام الذين يدعونهم من دون الله". ثم يردّ عليكم المهديّ المنتظَر: فوالله لا فرق بين من يدعو صنماً أو يرجو الشفاعة بين يدي الله من أحد عباده المرسَلين أو الصالحين المكرّمين سبحان الله العلي العظيم عمّا تشركون وتعالى علواً كبيراً! فهذا مُناقضٌ لصفات الله سبحانه وتعالى علوّاً كبيراً أن يشفع عبد بين يدي الربّ المعبود الذي هو أرحم الراحمين من عبيده أجمعين، فلا ينبغي أن يتجرّأ عبدٌ للشفاعة بين يدي الله أرحم الراحمين، فكيف يكون ذلك؟ فهل هو أرحم من الله أرحم الراحمين سبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً! فمن كان يرجو الشفاعة بين يدي الله من عبد فقد كفر ببيان الله: {{هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}} [يوسف:64]، ألا وإنّ حُجّة الله عليكم هي رحمته التي كتب على نفسه إن كنتم تؤمنون أنّ الله هو أرحم بكم من عباده، لأنّ الله أرحم الراحمين فلا ينبغي أن يكون هناك عبدٌ هو أرحم بكم من الله، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ قُل لِّلَّـهِ ۚ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۚ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
وقوله تعالى: {فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل رَّبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿١٤٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
بلى وربّي لقد خسروا أنفسهم الذين لا يؤمنون أنّ الله هو أرحم الراحمين، فانظروا إلى دعوة أصحاب الأعراف هل تجدونهم يرجون في ذلك اليوم عبداً يشفع لهم بين يدي الله؟ بل قالوا: {وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ﴿٤٦﴾ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف]، ومن ثم جاء الردّ عليهم من الله أرحم الراحمين وقال لهم: {ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:49].
ولكنّ أصحاب النّار يلتمسون الشفاعة من ملائكة الرحمن. وقال الله تعالى: {وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [غافر]، فانظروا لردّ الملائكة المقربين إلى أصحاب النّار: {قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [غافر]، فهل تعلمون البيان الحقّ لقول الله تعالى: {قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ} صدق الله العظيم؟ أي ادعوا الله وحده لا شريك له وما دعاء المُشركين إلى عباده المُقرّبين إلا في ضلالٍ، وذلك لأنّهم يريدون من ملائكة الرحمن المقرّبين أن يدعوا لهم ربّهم أن يرحمهم فيُخفّف عنهم ولو يوماً واحداً من عذاب جهنّم، ولكنّهم لم يدعوا الله فيقولوا: ربنا ظلمنا أنفسنا، فإن لم تغفر لنا وترحمنا لنكوننّ من المعذَّبين في نار جهنّم خالدين.
والسؤال هو: لماذا لم يدعوا ربَّهم الذي هو أرحم بهم من ملائكته المقرّبين؟ والجواب تجدونه في مُحكم الكتاب: {إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿٧٤﴾ لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿٧٥﴾ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَـٰكِن كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
فهل تعلمون البيان الحقّ لقول الله تعالى: {وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ} صدق الله العظيم؟ أي يائسون من رحمة الله ولذلك فهم في العذاب خالدون بسبب يأسهم من رحمة الله أرحم الراحمين. وقال الله تعالى: {وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ وَلِقَائِهِ أُولَـٰئِكَ يَئِسُوا مِن رَّحْمَتِي وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].
ويا عباد الله، إنّي عبد النّعيم الأعظم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني الخبير بالرحمن في محكم القرآن أعظكم وأقول لكم في أنفسكم قولاً بليغاً، فلو أنّ لأحدكم أولاداً عصوه ألف عامٍ ثم ماتوا وأبوهم غاضب عليهم فلم يطيعوا له أمراً ثم أدخلهم الله النّار ثم اطّلع عليهم أبويهم فرأوهم يصطرخون في نار جهنّم، فتصوّروا كم مدى الحسرة في قلوب هذين الأبوين على أولادهم مهما كان عصيانهم لوالديهم، فحتماً تكون حسرتهم على أولادهم الذين يشاهدانهم يصطرخون في نار جهنّم فحتماً تجدون أنّ الحسرة في أنفس الوالدين على أولادهم لشيء عظيم يعلمها كلّ من له أولاد أنّ حسرته حقاً لا شكّ ولا ريب سوف تكون عظيمة في نفسه على أولاده المُعذَبين، ومن ثم يقول لكم الإمام المهديّ فإذا كان هذا هو حال حسرتكم على أولادكم المُعذَّبين فما ظنّكم بحسرة من هو أرحم بأولادكم منكم الله أرحم الراحمين؟ فإنّي أجده يتحسّر على عباده أجمعين الذين كذبوا برسل ربّهم فأهلكهم من غير ظلمٍ بل ظلموا أنفسهم، وبرغم ذلك تجدون الله أرحم الراحمين يتحسّر على عباده الذين ظلموا أنفسهم، وقال الله تعالى: {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
ويا معشر أنصار المهديّ المنتظَر عبد النّعيم الأعظم ناصر محمد اليماني، كونوا القوم الذين وعد الله بهم في محكم كتابه في قول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّـهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم [المائدة:54]، واعلموا أنّي لو أقول لكافة المسلمين: هل تحبّون الله بالحُبّ الأعظم من كلّ شيء في الدنيا والآخرة؟ فسوف يقولون جميعاً: اللهم نعم، ومن ثم أردّ عليهم وأقول: لقد أفتاكم المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني بالبرهان المبين من محكم القرآن العظيم أنّ الله ليس سعيداً في نفسه بسبب ظلم عباده لأنفسهم الذين كذّبوا رسل ربّهم الذين يدعونهم إلى الله ليغفر لهم فأعرضوا عن رسل رحمته: {وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿٩﴾ قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّـهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ} صدق الله العظيم [إبراهيم:9-10].
ومن ثم يهلكهم الله بسبب إعراضهم عن رحمة الله وعفوه وغفرانه لعباده، ومن ثم يهلكهم الله وبرغم ذلك يقول: {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
فما دام عبد النّعيم الأعظم الإمام المهديّ الخبير بالرحمن قد أفتاكم بالحقّ فمن كفر بهذه الفتوى الحقّ فقد كفر أنّ الله {{هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}، وأمّا الذين شهدوا بالحقّ أنّ الله هو حقاً أرحم الراحمين ثم يقولون: وبما أنّ الله هو حقاً أرحم الراحمين فحتماً لا بدّ أنّه مُتحسِّرٌ على عباده الذين ظلموا أنفسهم في جميع الأمم، ومن ثم صدّقوا فتوى المهديّ المنتظَر بهذه الحقّيقة الكبرى في محكم كتاب الله القرآن العظيم فوجدوا أنّ ربّهم سبحانه وتعالى علوّاً كبيراً حقاً مُتحسراً على عباده الذين ظلموا أنفسهم ويقول: {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم.
ومن ثم يقولون: "إذاً يا حسرتنا على نعيمنا الأعظم من جنّة النّعيم".
ومن ثم يقولون: "فلِمَ خلقتنا يا إله العالمين؟ فإن رضيت عنا فهذا ليس إلا جزءاً من نعيم رضوان نفسك على عبادك ولن تكون راضياً في نفسك حتى تدخل عبادك في رحمتك يا من وسعت كلّ شيء رحمة، وبعد أن علّمنا الإمام المهديّ بهذه الحقّيقة الكبرى والنبأ العظيم أنّ أحبّ شيء إلى أنفسنا الله ربنا لم يكن سعيداً في نفسه وكان متحسراً على عباده الذين ظلموا أنفسهم لأنّه الله أرحم الراحمين؛ مَنْ هو أرحم بعباده من كافة الأنبياء والمرسَلين ومن المهديّ المنتظَر ومن ملائكته المقرّبين ومن خلقه أجمعين، وعليه فكيف نكون سعداء بالحور العين وجنة النّعيم وحبيبنا الله ربّ العالمين ليس بسعيدٍ في نفسه بسبب ظلم عباده لأنفسهم؟ فسُحقاً لِجنّة النّعيم والحور العين؛ بل نريد تحقيق النّعيم الأعظم من الحور العين وجنّة النّعيم وهو أن يكون الله راضياً في نفسه ليس متحسِّراً ولا غضباناً على عباده، فإذا لم تحقّق لنا النّعيم الأعظم من جنّة النّعيم فلِمَ خلقتنا يا إله العالمين؟ فنحن لا نُحاجّك في عبادك فلسنا أرحم بعبادك منك سبحانك وتعاليت علواً كبيراً! فلا ينبغي لعبدٍ أن يكون هو أرحم بعبادك منك سبحانك وتعاليت علواً كبيراً! لأنّك أنت الله أرحم الراحمين فلا يوجد في عبادك من هو أرحم بعبادك منك سبحانك وتعاليت علواً كبيراً! يا من كتب على نفسه الرحمة إنّك قلتَ وقولك الحقّ المبين: {وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [يونس:99].
اللهم إنّ الجاهلين يظنّون أنّ حكمتك اقتضت أن تهدي فريقاً فتجعلهم في الجنّة وتضلّ فريقاً فتجعلهم في النّار وذلك لأنّهم قومٌ لا يفقهون، فقد وصفوك بالظلم وكفروا بقولك الحقّ في محكم كتابك: {إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَـٰكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [يونس]، وذلك لأنّهم لا يعلمون البيان الحقّ لقول الله تعالى: {وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا} صدق الله العظيم، أي لو شاء الله بقدرته أن يهدي أهل الأرض جميعاً فإنّه لا يعجزه ذلك سبحانه وتعالى علواً كبيراً، إنّ الله على كلّ شيء قدير، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:35]".
ولربّما يودّ أن يقاطعني فطحول من علماء الأمّة فيقول: "إذاً لماذا لم يهدِهم الله؟". والجواب يأتيك به صاحب علم الكتاب تجده في قول الله تعالى: {وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ} صدق الله العظيم [الشورى:13]، فمن أناب إلى الله هدى قلبه إلى الصراط المستقيم وتلك هي حُجّة الله على عباده الذين لم يهدِ الله قلوبهم إلى الصراط المستقيم لأنّه علّمهم في محكم كتابه كيف يهديهم الله. وقال الله تعالى: {وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ} صدق الله العظيم.
وأعلن الله بهذه الفتوى لكافة عباده لمن يريد من ربّه أن يهدي قلبه، وقال الله تعالى: {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ولذلك فإنّي المهديّ المنتظَر أبرئ الله سبحانه من أن يظلم أحداً تصديقاً لقول الله تعالى: {وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا ۗ وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الكهف:49]، فأنيبوا إلى ربّكم يا عباد الله ليهدي قلوبكم فإنّ الله يهدي القلوب المُنيبة تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿٣١﴾ هَـٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ﴿٣٢﴾ مَّنْ خَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ ﴿٣٣﴾ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ۖ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿٣٤﴾ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [ق].
فهل تعلمون من هو الأوّاب؟ إنّه ذلك العبد الذي تاب إلى ربّه وأناب ليغفر الله له ذنبه فيهدي قلبه فَيُكَرِّه إليه الكفر والفسوق والعصيان. وقال الله تعالى: {رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ ۚ إِن تَكُونُوا صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُورًا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]، وذلك لأنّ الله لا يغير ما بقومٍ حتى يغيّروا ما بأنفسهم تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ} صدق الله العظيم [الرعد:11]، فإن زاغوا عن الحقّ فأعرضوا عن العقل والمنطق واتّبعوا الاتّباع الأعمى بغير علمٍ من الله، فمن زاغ عن الحقّ أزاغ الله قلبه فيزيده ضلالاً إلى ضلاله، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَد تَّعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُمْ ۖ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّـهُ قُلُوبَهُمْ ۚ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿٥﴾ وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَـٰذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٦﴾ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ وَهُوَ يُدْعَىٰ إِلَى الْإِسْلَامِ ۚ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الصف].
وذلك لأنّ الإنسان قد أمدّه الله بعقلٍ وسمعٍ وبصرٍ وبعث إلى النّاس رسله ليهدونهم إلى طريق الحقّ ويهدونهم إلى طريق الضلال ليجعل الإنسان مُخيراً ثم يُسيره الله إلى الطريق التي اختارها وجعل الله الإنسان أمام نجدين اثنين، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ ﴿٨﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿٩﴾ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [البلد].
فإن استشار عقله الذي أمده الله به فإن عقل الإنسان مستشارٌ أمينٌ لا يخون ربّه ولا صاحبه، فلو يقول: يا عقلي من ترى أنّه أحقّ بعبادتي له؟ لقال عقله: الأحقّ بعبادته وحده لا شريك له الله الذي فطرك وفطر السماوات والأرض، فهل بعد الحقّ إلا الضلال؟ ولكن إذا لم يستخدم عقله وزعم أنّ الذين من قبله هم الأعلم وهم الأحكم منه ثم يتّبعهم الاتّباع الأعمى من غير أن يستخدم عقله شيئاً؛ بل دائماً يتّبعون الاتّباع الأعمى، فانظروا إلى فِكْرِ رسول الله إبراهيم - عليه الصلاة والسلام - فأراد أن يستخدم قومه عقولهم علّهم يبصرون الحقّ أنّهم على ضلالٍ مبين ولذلك قام بتحطيم الأصنام جميعاً إلا صنماً واحداً تركه وجعل الفأس في عُنق الصنم حتى إذا قالوا له: {قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿٦٢﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]، ومن ثم رجع قومه إلى التفكير مع أنفسهم صامتين كلّ منهم يتفكّر فنكّسوا رؤوسهم مُطرقين في التفكير فأفتتهم عقولهم بالحقّ: {فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
وإنّما ذلك حدث في أنفسهم ردّاً على أنفسهم من عقولهم: {فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم، ثم رفعوا رؤوسهم من بعد التفكير وقالوا: {لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:65]، ومن ثم حاجّهم إبراهيم بالعقل والمنطق وقال: {قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ﴿٦٦﴾ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء]، ولكنّ قومه أخذتهم العزّة بالإثم بسبب قول إبراهيم {أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} برغم أنّه كاد أن ينجح في هدايتهم إلى الحقّ بتشغيل عقولهم ولكن أغضبهم قول خليل الله إبراهيم: {أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم، ولذلك قالوا: {قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ﴿٦٨﴾ قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ ﴿٦٩﴾ وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
بل كاد خليل الله إبراهيم أن يجعلهم يهتدون إلى الحقّ بحكمة تشغيل عقولهم بالتفكير، فلو استمرّ في تلك اللحظة بإقناعهم بالحكمة والموعظة الحسنة لهداهم بمساعدة عقولهم التي حكمت بينهم وبين إبراهيم بالحقّ {فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾}، أي إنّكم أنتم الظالمون وليس إبراهيم، فكيف تعبدون أصناماً لا تنطق ولا تضرّ ولا تنفع ولا تدافع عن نفسها؟ فكيف تدفع عنكم السوء؟
ولربّما الجاهلون يودّ أحدهم أن يقاطعني من الذين يبالغون في الأنبياء بغير الحقّ فيقول: "حتى خليل الله إبراهيم سوف تخطِّئه يا ناصر محمد اليماني؟"، ومن ثم يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: كلا يا قوم، وإنّما ذلك بحث المهديّ المنتظَر في الكتاب؛ لماذا الرسل لم يستطيعوا أن يجعلوا النّاس أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ؟ بل هدوا فريقاً وفريقاً أعرضوا عن الحقّ، ولكنّ الإمام المهديّ مُكلّف ليجعل النّاس بإذن الله أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ، ومن ثم بحثت في الكتاب عن أسباب فشل الرسل في إنقاذ الأمّة جميعاً فوجدت في محكم الكتاب أسباباً عدّةً كما يلي:
حسرة الرسل على النّاس أنستهم تحسّر الله على عباده الذي هو أرحم بهم من رُسله سبحانه وتعالى علوّاً كبيراً، وقد أخطأ رسول الله نوح - عليه الصلاة والسلام - فخالف أمر الله إليه: {وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۖ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:27]، حتى إذا غرق من كان يظنّ أنّه ابنه مع قومه فلم يستطع الصبر من شدة التحسّر في قلبه على ولده فخاطب ربّه: {فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ} صدق الله العظيم [هود:45]. ولكن جاء الردٌّ من الله يصف نوحاً بالجهل. وقال الله تعالى: {قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
وذلك لأنّ الله في تلك اللحظة التي يخاطبه فيها نبيّه وهو يحاول التشفّع لولده فيشكو إليه أنّه ولده فهو الأب فأنت تعلم رحمة الأب بولده ويحاجّ الله بوعده برحمته بنوح فنسي في تلك اللحظة حسرة من هو أعظم من حسرة نوح على ولده؛ الله أرحم الراحمين، ولذلك جاء الردّ من الله قوياً إلى نوحٍ فيعظه أن يكون من الجاهلين أي من الجاهلين بربّه، كما وعظ محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - حين كان يتحسّر على العباد حتى كاد أن يذهب نفسه عليهم حسراتٍ فيتمنّى من ربّه أن يمدّه بآية حتى يصدّقوه فيتّبعوا الحقّ، ولذلك قال الله تعالى لنبيّه: {وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:35].
وبالنسبة لنوح - عليه الصلاة والسلام - فأدرك شيئاً من خطَئه وهو أنّه خالف أمر ربّه لأنّه أمره من قبل أن يغرقهم أن لا يخاطبه في الذين ظلموا أنّهم مُغرقون، وقال الله تعالى: {وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ} صدق الله العظيم [هود:37].
ولكن رسول الله نوح - عليه الصلاة والسلام - من شدة تحسّره على ولده نسي أمر ربّه ثم تاب وأناب واستغفر كمثل استغفار خليفة الله آدم من قبل، وقال رسول الله نوح عليه الصلاة والسلام: {قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
فتلك أخطاء يستفيد منها المهديّ المنتظَر، وذلك لأنّه يبحث بإذن الله في محكم كتاب الله عن أسباب فشل الأنبياء من أن يجعلوا النّاس أمّةً واحدةً جميعاً على صراطٍ مستقيم، فتوصّلت إلى أنّه لا يمكن أن يهتدوا بسبب إرسال معجزات التصديق بسبب عقيدة الكفار، وكذلك الأنبياء يعتقدون أن لو يؤيدهم الله بآيات التصديق فإنّ قومهم سوف يصدّقون فيتبعونهم، ولذلك قال الله لجدّي محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - قال الله تعالى: {وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَىٰ مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّىٰ أَتَاهُمْ نَصْرُنَا ۚ وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّـهِ ۚ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ ﴿٣٤﴾ وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٣٥﴾ إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ ۘ وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّـهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿٣٦﴾ وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۚ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَن يُنَزِّلَ آيَةً وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ولكن الله يعلم أنّه لو يمدّ جدّي بآيات التصديق كمعجزات الأنبياء من قبله فإنّهم سوف يكفرون بها ويقولون: "بل هي سحرٌ مُبينٌ"، ومن ثم يدعو عليهم محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - كما فعل الأنبياء من قبل، ثم يهلكهم الله وما بلغوا معشار القرآن العظيم، ولكنّها رحمة من الله أن لم يؤيّده بمعجزات التصديق لأنّه يعلم أنّهم سوف يكذبون حتى لو أخذهم محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - جميعاً فعرج بهم بإذن الله حتى فتح لهم باباً من السماء السابعة ليخترقوا إلى جنّة المأوى فانظروا ما كانوا سوف يقولون، وقال الله تعالى: {وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ ﴿١٤﴾ لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الحجر].
إذاً يا معشر الأنصار، فلا ترجوا من الله أن يمدّكم بآيات المُعجزات فلن يهتدوا بها إذاً أبداً ما داموا طلبوها هم بزعمهم أن لو يؤيّد الله الداعية بآيةٍ فإنّهم سوف يصدقونه فيتّبعونه، فهذه عقيدةٌ خاطئة وذلك لأنّ الله يحول بين المرء وقلبه، فما يدريه أنّهم سوف يوقنون بها فيتّبعوني؟ وقال الله تعالى: {وَأَقْسَمُوا بِاللَّـهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّـهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٠٩﴾ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١١٠﴾ وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ويا معشر الأنصار المُكرّمين ويا معشر الزوار الباحثين عن الحقّ، اعذروا المهديّ المنتظَر حين يطيل البيانات بالحقّ فإنّه نبأ عظيمٌ فوجب علينا أن نفصّل الكتاب تفصيلاً، ولا ينبغي للمهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم أن يأتي بالتفصيل من عنده بل أنزل الله إليكم الكتاب مفصّلاً، وإنّما نأتيكم بالتفصّيل من ذات محكم التنزيل من ذي القول الثقيل لعلكم تتفكرون، فكونوا من أولي الألباب من الذين يتدبّرون آيات الكتاب فلا تصدقوا المُفترين الذين يقولون على الله ما لا يعلمون أنّه لا يعلمُ بتأويل القرآن إلا الله، فذلك افتراءٌ على الله ولم يقل الله ذلك سبحانه! فويل للذين يقولون على الله ما لا يعلمون.
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد فطاحلة علماء الشيعة والسُّنة ويقول: "مهلاً مهلاً أيّها الكذّاب الأشِر ولستَ المهديّ المنتظَر محمد بن الحسن العسكري ولستَ المهديّ المنتظَر محمد بن عبد الله، فكيف تنكر قول الله تعالى: {وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ} صدق الله العظيم [آل عمران:7]؟" ومن ثم يردّ على كافةِ علماء الشيعة والسُّنة المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّهم ناصر محمد اليماني وأقول: بل المُتشابه فقط من القرآن وهو ليس إلا بنسبة عشرة في المائة أو أقل من ذلك، وأمّا آيات الكتاب المحكمات التي جعلهن الله هُنّ أُمّ الكتاب فجميعها آيات بيّنات ليتذكّر أولو الألباب. وقال الله تعالى: {هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
والإمام المهديّ لا يحاجّكم إلا بالآيات المحكمات التي يفقهها عالمكم وجاهلكم فيخرس بالحقّ ألسنتكم علّكم تهتدون، ومن صدّق المهديّ المنتظَر فاتّبعه غير أنّه يرى أنه لا ينبغي له أن يُنافس المهديّ المنتظَر في حُبّ الله وقربه ويرى أنّه لا ينبغي له أن يكون أحبّ إلى الله وأقرب من المهديّ المنتظَر الذي اصطفاه الله خليفته في الأرض الخبير بالرحمن الإنسان الذي علَّمه الله البيان للقرآن وجعله الإمام لرسول الله المسيح عيسى ابن مريم؛ ثم يقول: "فكيف بعد أن كرّم الله المهديّ المنتظَر هذا التكريم ومن ثم أنافسه في حبّ الله وقربه؟!"، ثم يقول: "بل خليفة الله أولى مني أن يكون هو الأحبّ إلى الله وأقرب". ومن ثم يردّ عليه المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وأقول له: فهل تعبد المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني؟ فسوف يلعنك الله بكُفرك ولا ولن يغني عنك المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني من الله شيئاً؛ بل الحقّ أن تعتقد إنّما ناصر محمد اليماني ليس إلا عبداً لله مثله مثلنا يدعونا إلى عبادة الله وحده لا شريك له ويقول: يا معشر المسلمين إن كنتم تحبون الله فاتّبعوا دعوة محمد رسول الله وكافة الأنبياء والمرسَلين فكونوا من ضمن العبيد المتنافسين جميعاً إلى الربّ المعبود أيّهم أقرب وافعلوا كما يفعلون، فقد أفتاكم الله بما يفعلون في محكم كتابه وبأنّهم جميعاً يتنافسون إلى ربّهم أيّهم أحبّ وأقرب، وقال الله تعالى: {رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ ۖ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿٥٤﴾ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ ۖ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿٥٥﴾ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾ وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
وسلامٌ على المرسَلين، والحمدُ لله ربِّ العالمين..
العبد المُنافس ضمن العبيد إلى الربّ المعبود في حبّ الله وقربه عبد النّعيم الأعظم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
____________________
اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..